#مرثیه_حضرت_زینب #مصائب_شام
@Shere_aeini
باز چشمم به بلایی روشن است
امتحان تازه صبر من است
بعد گودال تو با حالی جدید
میروم امروز گودالی جدید
گریه کن بر روضه مکشوفه ام
پابرهنه کوچه گردِ کوفه ام
غم زیاد است و پریشانی زیاد
دارم اینجا آشنایانی زیاد
وای بر این روزگارم وای وای
محملی بی پرده دارم وای وای
خنده ها بر اشک و آهم میکنند
میشناسند و نگاهم میکنند
جای گل زخم زبانم میدهند
این و آن بر هم نشانم میدهند!
سعی و کوشش های من بی حاصل است
دست بسته رو گرفتن مشکل است
حرمله.. این حرمله.. این حرمله..
میزند ما را و میگیرد صله
ساقی بی دست!عباسم مدد
دست های من شکسته از لگد
ای هلالِ چشم بر من دوخته!
موی تو مانند مویم سوخته!
با لباس پاره روی پرغبار
بودم از ام حبیبه شرمسار
بچه ها از ضعف افتادند و بعد
نان به ما خیرات میداند و بعد
جمع کردم لقمه ها را از حرم
خطبه خواندم یکصدا چون مادرم..
سفره هاتان نان اگر دارد ز ماست!
نان به سفره دار دادن کی رواست؟!
ای که خوردی سالها نان علی!
حال میخندی به طفلان علی؟!
جان زینب را به لب آورده اید
بعد نذر ختم قرآن کرده اید؟!
آب میخوردید از دریای ما
بود دخل و خرجتان هم پای ما
مزد ما این است..این چشم تر است
یاعلی جان دخترت بی معجر است!
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_رقیه #مصائب_شام
@Shere_aeini
دل از من و یک طایفه بردی بابا
من آب نخوردم ، تو نخوردی بابا؟
رفتی و نگفتی چه کنم بعد از تو
یک هفته مرا بهکی سپردی بابا؟
🔸شاعر:
#امیر_فرخنده
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
@shere_aeini
هر وقت، یادش میکنم، باران میآید
با بردنِ نامش، به جسمم، جان میآید
هرکس که در روضه، برایش گریه کرده
روزِ قیامت، با لبی خندان میآید
من قطره اشکی ریختم، او قول داده:
هنگامِ مردن، در پیِ جبران میآید
تا یک قدم برداشتم، من را بغل کرد
خیرِ کثیر، از سوی او، اینسان میآید
باید بگویم: خوش به حالِ دردمندان،
از دستِ پرمهرش، اگر، درمان میآید
شبهای جمعه، از حریمِ غرقِ نورش
بویِ بهشتِ ایزدِ منان، میآید
...از روی نیزه، در جوابِ سنگباران
دارد صدای آیهی قرآن میآید
🔸شاعر:
#عادل_حسین_قربان
===============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_زینب #مصائب_شام
@Shere_aeini
رفته رفته آب می گردد چرا این کاروان؟
تا به خود زینب میاید دختری بر ناقه نیست
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #مرثیه_حضرت_زینب
#کاروان_اسرا
@shere_aeini
ای سرت چون ماه سرگردان به روی نیزهها
از غمت خون عقده بسته در گلوی نیزهها
خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت
تا برآمد صوت قرآنت ز روی نیزهها
آمدی با سر به دیدارم که برگردد، حسین،
دیدهی مردم ز محملها به سوی نیزهها
من فدای حنجر خشکت که نوشیدهست آب
گه زجام دشنهها، گاه از سبوی نیزهها
از فراق اکبرت، قلب رقیه آب شد
کاش این دختر نگردد روبروی نیزهها
ای مؤید! تا بیابم آن سر ببریده را
میروم با پای دل در جستجوی نیزهها
🔸شاعر:
مرحوم #استاد_سید_رضا_مؤید
==============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #مرثیه_حضرت_زینب
#کاروان_اسرا
@shere_aeini
غزل مرثیه ای با استقبال از شعر حافظ
سرها بریده می شد بی جرم و بی جنایت
مردان به خاک و زن ها رفتند از این ولایت
پیش نگاهِ مادر بر روی دست بابا
شش ماهه را نشان کرد، ننگا به این مهارت
او را خدا امانت یک اشبه النبی داد
یک را گرفت و صد داد به به از این سخاوت
سیراب از وفا کرد ساقیش عالمی را
بی دست او برآمد از عهده ی سقایت
عالم خراب باید ، دنیا عذاب باید
بردند نام زینب با واژه ی اسارت
وقتی جمال جانان درهم شد و پریشان
سر را شکست و فریاد ، سر داد از این جسارت
از هر طرف که او رفت جز وحشتش نیفزود
خون گریه کرده عالم از شرح این حکایت
در زلف چون کمندش دیگر مپیچ ایدل
مویی دگر نمانده از عصر ِ تلخ غارت
یاللعجب!! چه صبری ، دارد حسین عطشان
سلطان کربلا بود راضی ازین ریاضت
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
==============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#کاروان_اسرا #مصائب_شام
@Shere_aeini
خلخال رباب را به غارت بردند
از کوچه به کوچه با وقاحت بردند
ناموس پرست ها به صورت بزنید
ناموس حسین را اسارت بردند
🔸شاعر:
#امیر_فرخنده
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا #مرثیه_حضرت_زینب
#کاروان_اسرا
@shere_aeini
کشته ما را کشتهٔ دور از وطن یابن الشبیب
روضه خوانی کن برای جدّ من یابن الشبیب
اشک میریزم برای لحظه ای که مانده بود
سر به روی نیزه، رویِ خاک؛ تن یابن الشبیب
تا که غارت شد عقیقش، شک ندارم میرسید-
ناله هایِ "وا حسینا" از یمن یابن الشبیب
با خبر بود از چنین داغی که وقتِ احتضار
گفت: "لا یومَ لا کیومکْ" را حسن(ع) یابن الشبیب
ضربهٔ شمشیر می آمد پس از زخم ِ زبان
بعد از آن دشنام و حرف بد زدن یابن الشبیب
ابتدا "خدّ التریب" و انتها "شیبُ الخضیب"
دُور تا دُورش ملائک لطمه-زن یابن الشبیب
تار و پودش سخت نیزه خورد و در گودال شد-
وقتِ غارت؛ پاره پاره پیرهن یابن الشبیب
نعلِ تازه پایِ مرکَب را قویتر میکند
نامرتّب شد سراپایِ بدن یابن الشبیب
مهربان بود و پذیرایِ هزاران زخم شد
پیکرش شد عاقبت با خون کفن یابن الشبیب
عمه جانم رفت و از داغ اسارت سالهاست
کاملا سربسته میگویم سخن یابن الشبیب
بی برادر، بی پسرها، بی برادرزاده ها
پیر شد از یک شبه تنها شدن...یابن الشبیب
رفت با داغِ عزیزانش پس از کوفه به شام
سخت بود اینگونه ماندن در وطن یابن الشبیب!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
==============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
آن روز پر عذاب زیادم نمی رود
فریاد آب آب زیادم نمی رود
جسم حسین بی سرو عریان به روی خاک
در بین آفتاب زیادم نمی رود
تیر سه شعبه و گلوی طفل شیر خوار
بی تابی رباب زیادم نمی رود
معجر کشیدن از سر طفل سه ساله و
رخسار بی نقاب زیادم نمی رود
رگهای پاره پاره و فریاد شیعتی
از حنجر کباب زیادم نمی رود
🔸شاعر:
#زهیر_سازگار
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
سر سفره به غدا که نظرش می افتاد
فکر اطفال گرسنه به سرش می افتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد
گله میکرد ز چشم بد بازاریها
سر بازار همینکه گذرش می افتاد
گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت از حال
به دلش روضه ی ذبح پدرش می افتاد
این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین
یاد گودال فقط سینه زد و گفت حسین
یاد روزی که ز خیمه نگران زد بیرون
با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون
بی رمق جانب گودال نظر می انداخت
دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون
از تن شاه لباس عربی را بردند
نیزه از هرطرف پیکر آن زد بیرون
چادر فاطمه را هم بخدا خونی کرد
خون آن حنجر خشکیده چنان بیرون زد
حاجت این دل غمدیده روا میشد کاش
آن چهل منزل در پیش دوتا میشد کاش
دور ناموس خدا حلقه نامحرم بود
خواست کاری بکند حیف که فرصت کم بود
آنطرف چشم نوامیس بدستانش بود
اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود
هرکه پرسید ز بازار فقط گفت الشام..
گفت آنقدر بدانید که خولی هم بود
وسط مجلس می تکیه به زینب دادم
چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود
گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت
سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
مانند ابر پیش یتیمان گریسته
مردی که پای غصه ی جانان گریسته
هر لحظه زندگی خودش را حسین دید
با این حساب از دل و از جان گریسته
از داغ و غصه های اسارت درون شام
با حال زار و موی پریشان گریسته
قطعا به یاد نیزه ی غربت میان دشت
او یا حسین گفته فراوان گریسته
در تشت چوب بود وحروف مقطعه
عمری برای قاری قرآن گریسته
شاید برای دختر دردانه ی حسین
وقتی که دید خار مغیلان گریسته
قطعا درون زندگی اش سود می کند
هرکس که پای عشق تو از جان گریسته
یعقوب چشم خویش برای حسین داد
کی !؟او برای یوسف کنعان گریسته
🔸شاعر:
#علی_اصغر_یزدی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
هم پای روضه های همه گریه کرده بود
هم روضه خوان واقعه ی کربلاشده است:
دیده ست در میانه ی گودال ، پیرهن
از تیر و نیزه برتن خون خدا شده است
با دست های بی رمق او به پیکر
سلطان دین،به جای کفن بوریا شده است
همراه کاروان و سران به نیزه ها
با عمه هاش راهی شام بلا شده است
بر نیزه دیده اصغر و پرسیده ازخودش
این سرچگونه بر سر آن نیزه جا شده است؟
قد ّ خمیده أش اثر ارث مادر است؟
یا از فشار سلسله این گونه تا شده است؟
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد
شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد
خیال کن هدف سنگهای کوفه و شام
به روی نیزه سر دو برادرت باشد
فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست
و جملههای "حواست به معجرت باشد"
خیال کن حرمت بیپناه مانده و بعد
به روی نی سر سردار لشگرت باشد
کنار عمهی سادات، یکطرف شمر و
سنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد
خیال کن که علی باشی و به مثل علی
دو دست بسته کماکان مقدرت باشد
خیال کن همهاینها که گفتهام هستند
علاوه بر همه توهین به مادرت باشد
یزید باشد و بزم شراب باشد و وای
به تشت زر سر بابا برابرت باشد
و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب
نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد
و باز از همه بدتر که مدت سیسال
تمام آن جلوی دیدهی ترت باشد
به اشک حضرت سجاد میخورم سوگند
که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد
🔸شاعر:
#مهدی_مقیمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
سر می گذارم بر سر دیوار روضه
وقتی که می افتم به یاد یار روضه
عرض ارادت می کنم بر آن مسیحی
که روی دوش خود گرفته دار روضه
مصداق کل یوم عاشوراست این مرد
او شاهدی زنده است در اشعار روضه
زخمی قدیمی از در و دیوار دارد
آزرده او را واژه ی مسمار روضه
سی سال اشک و هق هق و ذکر مصیبت
در چشم او شد زندگی سرشار روضه
بیماری کرببلایش مصلحت بود
بیمار بوده او ولی بیمار روضه
هر شب به روی سفره اش با دیدن آب
می کرد با خون جگر افطار روضه
هر جا که ذبحی را کنارش سر بریدند
افتاد یاد مقتل غمبار روضه
بابای مظلوم مرا لب تشنه کشتند
وقتی که شمر نحس شد آوار روضه
خیلی خجالت می کشم از عمه هایم
از ازدحام کوچه و بازار روضه
بی معجری ها یک طرف، از یک طرف هم
گوش رقیه، غارت گوشوار روضه
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
گلان وحی، را پرپر که دیده؟
به گلشن، طایر بی سر، که دیده؟
تب و داغ و غل و زنجیر و دشنام
گلوی خشک و چشم تر که دیده؟
سوار ناقه با، بازوی بسته
زمین افتادن خواهر، که دیده؟
میان آفتاب شام و کوفه
رخ خورشید و خاکستر که دیده؟
به روی یاسها جای سفیدی
ز سیلی رنگ نیلوفر که دیده؟
به رخسار هلالِ اوّلِ ماه
خدایا هیفده اختر که دیده؟
نشان سنگ در بالای نیزه
سر پاک علی اکبر که دیده؟
سرود و رقص و جشن و پایکوبی
به دور آل پیغمبر، که دیده؟
چهل منزل به همراه سکینه
سر عباسِ آبآور که دیده؟
لبِ خشکیده و آوای قرآن
شراب و چوب و طشت زر که دیده؟
بگو «میثم» امام دستْ بسته
اسیر آن همه کافر که دیده؟
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
مرد میدان، مرد میدان است بی شمشیر هم
وارث شیر خدا شیر است در زنجیر هم
کار دشواریست بین سلسله حیدر شدن
یا علی گویان چهل جا فاتح خیبر شدن
خطبه ی پرشور خواندن با کلام آتشین
خطبه از جنس رجز های امیرالمومنین
پیشوای غم بزرگ روضه خوانان پیر اشک
کاخ را با خاک یکسان کرد با شمشیر اشک
بال و پر بسته، پریدن را به عالم یاد داد
دودمان شام را با آه خود بر باد داد
🔸شاعر:
#مجید_تال
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را
در یک غروب سرخ بلای عدیده را
با نالهام زمین و زمان گریه میکند
از مادر ارث بردهام این اشک دیده را
من با همین لبان خودم نیمههای شب
بوسه زدم گلوی بریده بریده را
یعقوبم و بدست خودم بین بوریا
چیدم به گریه یوسف پیکر دریده را
یادم نمیرود که چگونه مقابلم
بستند دست عمّۀ قامت خمیده را
یادم نمیرود سر شب لحظه فرار
فریادهای دختر گیسو کشیده را
هنگام جابهجائی سر روی نیزهها
دیدم شکاف حنجر و خون چکیده را
لعنت به آنکه مرکب خود نعل تازه زد
دیدم سپاه روی بدنها دویده را
یک تار موی عمّۀ ما را کسی ندید
پوشانده بود نور حسین این حمیده را
بزم شراب و طشت طلا جای خود ولی
خون کرده صحنهای دل محنت کشیده را
دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش
طفل یتیم و وحشت و رنگِ پریده را
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
عمری به جگر ، داغ پدر داشت ، چه شد؟
جاری ز بصر ، خون جگر داشت ، چه شد؟
این روضهی او نمیرود از یادم:
"یعقوب دوازده پسر داشت... چه شد!"
🔸شاعر:
#علیرضا_قاسمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
بگذارید برای پدرم گریه کنم
اشک تا هست به چشمان ترم گریه کنم
تشنه کشتند عزیزان مرا ، حق بدهید
تا که بر آب می افتد نظرم گریه کنم
پیش من وقت وضو طشت نیارید ،که من...
یاد طشت زر و راس پدرم گریه کنم
یاد آن ضرب عمود و عمویم می افتم
تا گذارم روی سجاده سرم گریه کنم
حرفی از کشته شدن نیست،اسیری سخت است
بگذارید به داغ جگرم گریه کنم
غم خاکی شدن چادر زینب بس بود
به خدا تا به قیامت اگرم گریه کنم
خواهرم بسکه کتک خورد زناقه افتاد
به زمین خوردن این همسفرم گریه کنم
ما و بازارچه برده فروشان ،ای وای
تا به بازار می افتد گذرم گریه کنم
دست بسته به خدا روی گرفتن سخت است
به گرفتاری زنهای حرم گریه کنم
وسط هلهله ها مادر اصغر میگفت
بگذارید برای پسرم گریه کنم
🔸شاعر:
#عبدالحسین
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
ناله یِ واعطشا بر جگرش می افتاد
آب میدید به یادِ قمرش می افتاد
بی سبب نیست که از جمله یِ "بَکّائون" است
دائما اشک ز چشمانِ ترش می افتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد
با دلی خون شده میگفت که الشام الشام
تا به بازار ِمدینه گذرش می افتاد
روضه ی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد
گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می افتاد
وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه
قطعه هایِ پدرش دور و برش می افتاد
جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر
از رویِ نیزه علمدار سرش می افتاد
🔸شاعر:
#رضا_قربانی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
چل سال هرشب روضه گردان تو بودم
با عمه ها پاره گریبان تو بودم
چل سال شد حرف از تنت چل سال مردم
رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم
چل سال تقدیر دل من درد و غم بود
هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود
نعلین پا کردم بیابان یادم آمد
رفتن روی خار مغیلان یادم آمد
چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد
داغ حصیری بر دل من شعله ور شد
هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم
هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم
وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای
تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای
در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم
نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم
رفتم.به تشییع جوانها گریه کردم
با خنده های ساربانها گریه کردم
عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم
انگشتر از دستم درامد روضه خواندم
هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد
شرمندگی از خواهرانم سهم من شد
قرآن که میخوانم ز غصه نیمه جانم
یاد لب خشک تو زیر خیزرانم
حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است
در ظرف آبم روضه ی جام شراب است
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_سجاد #مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
صبور بوده برای بریدن سرت اما
برای غارت خیمه ببین چطور دویده
تو را شبیه به مادر لگد زدند عزیزم
مرا شبیه پدر دشمنت به بند کشیده
🔸شاعر:
#مجید_تال
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_رباب
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
قلب همه را پر از تاسف می کرد
دارایی خیمه را تصرف می کرد
از بس پی آزار حرم ، حرمله بود
گاهی به رباب آب تعارف می کرد
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_زینب
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
@shere_aeini
چشمان تو زیباست حتی روی نیزه
می ایستم پای تو رودرروی نیزه
باالنشینی جایگاه قاریان است
ای قاری زینب نه دیگر روی نیزه
این زخمهای تازه یعنی کوفه تا شام
با حنجرت بد بوده خلق و خوی نیزه
تو با سر نیزه اگر آزار دیدی
ماهم کتک خوردی م با پهلوی نیزه
در این نشانی بی نشان خوابیده بودی
شهر بال میدان دشنه کوی نیزه
دریای خون تشکی ل شد در قتلگاهت
با سیل تیغ و رود تیر و جوی نیزه
خیلی غریبانه مرا از تو جدا کرد
ساعات آخر شمر با نیروی نیزه
قبری که کندی نبش شد؛ د یدی چه میکرد؟!
با پیکر ششماهه جستجوی نیزه
فریاد میزد مادرش ای بی حیا نیست
حجم سر شش ماهه پاسخگوی نیزه
سربازها پیش نگاه بچه هایت
مشغول تعمیرند و شستشوی نیزه
آنقدر روی نیزه بودی که تنورِ
خولی گرفته از تو حتی بوی نیزه
با اشک های دیده ام تا آخر عمر
تأمین برایت می کنم داروی نیزه
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #امام_حسن #اول_مجلسی
#مناجات_با_امام_حسین
@shere_aeini
بعد از اذان و بعد اقامه به گوشِ من
گفتند تویی غلامِ حسین ، نوکرِ حسن
وقتی غلام خانه ی این دو برادری
دیگر به سوی مردمِ بی پایه رو مزن
این را هزار مرتبه تکرار میکنم
سنگ علی و آل علی را به سینه زن
دنیا چگونه معتبر است نزد اهلِ دل
دنیا چگونه محترم است نزدِ اهل فن ؟
وقتی ندارد این پسر فاطمه حرم
وقتی ندارد آن پسر فاطمه کفن
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
===============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini