#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
انگور نجف چیده شده وقت شتاب است
ساقی طلبیده به نجف فصل شراب است
از تاکِ ضریحش به لبم چِکّه ای افتاد
این ساغرِ بی غش سببِ کشفِ حجاب است
با مردمک چَشم نَظر کردم و دیدم
هر نقش به جز نقش علی نقشِ بر آب است
بر مست که گوید سُخن کُفر حَرج نیست
پس گفت خدا هست علی،حرفِ حساب است
بر پنجه ی پا آمده ام محضرِ ساقی
این گردنِ افراشته در شوقِ طناب است
امروز مرا عبدِ فرامین خودت کن
فردا که زمان رفت فقط وقت جواب است
تن پوشِ خلافت نَرود بر تنِ ناصاف
این خِرقه برازنده ی آن شاه جناب است
صد فرقه دَرآمد به جهان لیک وَر آمد
ماناست علی دولتِ او دولتِ ناب است
دینی که علی را به امیری نگرفته
چون میوه ی در بسته در بطن خراب است
انگشتِ فلک بر لبِ حیرت که علی کیست؟
آشفتگی ات دهر ، ز دیدارِ نقاب است
فردا که نِقاب از رخ حیدر بگشایند
معلوم شود جلوه ی مخلوق، حُباب است
بی مِهر علی پای به محشر نگذارید
بر سینه ی دیوار خورَد هر چه ثواب است
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
@shere_aeini
ای آشنای هر دل آگاه، یاعلی
ای سر رسیده گاه بزنگاه، یاعلی
کوهاست بار عشق و منم کاه، یاعلی
با مرگ میرسی اگر از راه، یاعلی
جان مرا بگیر و بیا، آه، یاعلی
ای یکّه تکیهگاه همه بیپناهها
ای همدم همیشگی روسیاهها
ای مقصد نهایی و حتمی راهها
ای خیره بر کرامت عامت نگاهها
هفت آسمان گدا و تویی شاه، یاعلی
آدم نبود و نور خدا بود برملا
پس کردگار خواست که نورش شود دوتا
یک حصّه مصطفیٰ شد و یک حصّه مرتضیٰ
خورشید آفریده شد از روی مصطفیٰ
روشن شد از فروغ رُخَت ماه، یاعلی
از توست شور عالم هستی بدون شک
زینسان یکیست ابجد نام تو با نمک
گردد به گرد درگه تو روز و شب ملک
ای نور نور، ای سبب خلق نُه فلک
ای جلوهگاه عالیِ الله، یاعلی
عالمْ تمامْ فانی و باقی بقای توست
عرش عظیم و جنّت و دوزخ برای توست
یا مرتضیٰ، رضایت حق در رضای توست
مقصود از آفرینش عالم، ولای توست
کِی میشود محبّ تو گمراه، یاعلی؟
توحید، با نگاه تو برجسته میشود
زندیق، با تو عارف وارسته میشود
هرکس که بیتو زیست، دلش خسته میشود
دوزخ بدون شک دهنش بسته میشود
گویند اگر تمامی افواه؛ یاعلی
نامت چه دلرباست، کلامت چه دلبرست
یک قطره از فضائل تو حوض کوثرست
از موج شوق تو، دل ما بحر احمرست
از عمر نوح، زندگیاش پربهاترست
آنکس که گفت نهصد و پنجاه؛ یاعلی
از تو بنای دین محمّد ثبات یافت
هرکس تو را نیافت، چه نفع از صلات یافت؟
از نام دلربای تو عالم حیات یافت
از ذلّت و غریبی و ظلمت نجات یافت
یوسف که گفت در تهِ آن چاه؛ یاعلی
فخری که مستحقّ مباهات کردناست
طوق محبّتیست که ما را به گردناست
شاهنشها، وفای تو چون روز روشناست
با ما چنان مکن که سزاوار دشمناست
ما سر نهادهایم به درگاه، یاعلی
روی دفینه، مار درازی به خواب بود؟
یا پیچ و تاب زلف تو بر رخ حجاب بود؟
از وصل تو هرآنچه که دیدم سراب بود
کاشا بنای هجر از اوّل خراب بود
گنج تو رنج داشت به همراه، یاعلی
فیضی که دادهای تو به ما، هیچکس نداد
یعنی کسی به غیر تو ما را نفس نداد
نور تو میوه داد به ما، خار و خس نداد
ما را ربود عشق تو از ما و پس نداد
شیواترست قصهٔ کوتاه، یاعلی!
🔸شاعر:
#سید_مهدی_طباطبایی
========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
برای دسترسی به اشعار ولادت امام کاظم علیه السلام بر روی هشتگ زیر بزنید 👇
#امام_کاظم #مدح_امام_کاظم
#روز_مباهله
@shere_aeini
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیساست
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبانگیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صفآرایی آن پنج نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پارۀ تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم، علی روح محمد باشد
یکتنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد
راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
🔸شاعر:
#سید_حمید_رضا_برقعی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#روز_مباهله
@shere_aeini
از زبان اسقف اعظم مسیحیان نجران:
الا یاران به نام یکه فرزند خدا عیسی
قسم بر عهد و پیمانی که ما داریم با عیسی
مبادا شرمگین باشد میان انبیا عیسی
دل ابلیس را باید به دست آریم یا عیسی
نباید گوش بسپاریم بر آوای شیطانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
که دیده بهتر از این پنج تن را در زمین آیا؟
تقابل می کند انجیل ما با مؤمنین آیا؟
نمی ترسید از اوصاف ختم المرسلین آیا؟
مصاف مور با شیران! خریت بیش از این آیا؟
ندارد ترسی از نفرین ما این جمع نورانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
چرا در ابتدای کار آخر را نمی بینید؟
چرا آن سوی میدان کوه باور را نمی بینید؟
مگر همراه احمد شیر خیبر را نمی بینید؟
مگر خشم عیان در چشم حیدر را نمی بینید؟
به چنگ شیر می افتیم ای یاران به آسانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
زنی همراه احمد آمده عالم به او محتاج
برای توبه کردن حضرت آدم به او محتاج
به هنگام شفاعت نا مسلمان هم به او محتاج
نه تنها ما که حتی حضرت مریم به او محتاج
نصیبت شعله نار است اگر او را برنجانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
🔸شاعر:
#علی_ذوالقدر
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
برای دسترسی به بیش از ۳ هزار قطعه شعر
سال های گذشته روی #هشتگ های زیر کلیک کنید ( بعد از کلیک بر روی هر هشتگ با بالا و پایین کردن فلش های پایین صفحه اشعار را مشاهده کنید )
👇👇
#اصحاب_الحسین
🏴 #استقبال_ازماه_محرم
#استقبال_از_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#مناجات_با_امام_حسین
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
#مرثیه_مسلم_بن_عقیل
🏴 اشعار #شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
🏴 اشعار #شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
#مصائب_شام
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#مرثیه_حضرت_زینب
#مصائب_شام
#حر_بن_ریاحی
🏴 اشعار #شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
#قاسم_بن_الحسن
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
✅ اشعار #شب_تاسوعا
#حضرت_عباس
🏴 اشعار #شب_عاشورا
#امام_حسین
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
May 11
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
#مناجات_با_امام_حسین
___
@shere_aeini
ارمنی ها هم ارادتمند درگاه تواند
دیده ام ماه محرم در کلیسا پرچمت
من یقین دارم بساط روضه حاجت می دهد
پس مدد یا فرش روضه پس مدد یا پرچمت
اولین پرچم همان پیراهن خونی توست
بوی مقتل می دهد نصب است هر جا پرچمت...
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
___
#مرثیه_مسلم_بن_عقیل
@shere_aeini
خستهام خسته در این شهرِ مسلمان کُشها
میهمانم به مهمانیِ مهمان کُشها
من دعا کردهام اما به اجابت نرسید
هِی نوشتم که نیا حیف جوابت نرسید
فکرِ آوارگیات بُرده توانم چهکنم
آه ؛ شرمندهترین مردِ جهانم چهکنم
یک نفر نیست که گیرد پَرِ طفلانِ مرا
روی دامان بگذارد سرِ طفلانِ مرا
هیچکس نیست که بر این سه نفر جا بدهد
لااقل کاسهی آبی به لبِ ما بدهد
خواب دیدم نفَسِ خواهرشان خواهد رفت
بعدِ من بر لبِ آبی سرشان خواهد رفت
کاش از دور نبینند به دام اُفتادم
دست بسته پُرِ خون از لبِ بام اُفتادم
کاش با باد در این لحظه که سرگردانم
رویِ دروازه نبینند که آویزانم
همهی اهل و عیالم به فدایت برگرد
بچههایم شود آواره به جایت برگرد
آنقدر فکرِ تو هستم که بهم ریختهام
پای قنّاره ببین زیر قدم ریختهام
خواستم نامه نویسم که بمان حیف نشد
یا صدایم برسد گریهکنان حیف نشد
نامه با اشک نوشتم بفرستم دیدم
بِینِ راهی و تو را نیست نشان حیف نشد
رفتهام خانه به خانه زدهام رو ، شاید
که بمانند سرِ بیعتشان حیف نشد
آمدم داد زنم حرمله با شمر رسید
خنجری آمده با تیر و کمان حیف نشد
کاش میگفتم از اول که در این حلقهی چشم
دخترانِ تو ندارند امان حیف نشد
نفَسم بُرد زمین خوردم و گفتم گویم
میزند از نفَسَت خون فوران حیف نشد
تیغ را بر لبِ من زد که نگویم برگرد
چکمهای بر لبم آمد که نگویم برگرد
به دهانم زد و دندان مرا ریخت بهم
یادِ طفلِ تو گریبانِ مرا ریخت بهم
شعله از بام سرم ریخت سرم را سوزاند
ناسزا گفت حرامی جگرم را سوزند
ناسزا گفت و دلم گفت امان از زینب
مُسلمات زیرِ قدم گفت امان از زینب
وای از زینب اگر شهر به حالت خندد
آنکه خندید به حالم به عیالت خندد
ای پریشانِ غمت مویِ سرِ دخترکم
جای من دست بکش رویِ سرِ دخترکم
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_____
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
#مناجات_با_امام_حسین
___
@shere_aeini
به غیرِ غصهٔ ارباب ، غم نباید خورد
به جز هوای حسینیه دم نباید خورد
مسیر اشکِ روان می رسد دوباره به چشم
از این پیاله از این چشمه کم نباید خورد
به وقت خوردنِ آب از حسین یاد کنیم
اگر چه با یادش آب هم نباید خورد
به جز به چایِ حسینیه لب نباید زد
دمی که آب حیات ست ، سم نباید خورد
در اولین شبِ مستی کتیبه باز کنید
به دیده غیرِ میِ محتشم نباید خورد
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
#مناجات_با_امام_زمان
___
@shere_aeini
آسمان ! فانوس..،روشنگر نخواهد شد..،نگرد
شام تار بی کسی ها سر نخواهد
شد..،نگرد
ابرها را خشکسالِ دوری از او سر بُرید
جز به خون،دامان صحرا تر نخواهد شد..،نگرد
تا سحر پروانه را دنبال کن..،پِی میبری
سوختن را هیچکس از برنخواهد شد..،نگرد
دیدهی "یعقوب" و دستان "زلیخا" شاهدند
جامه ای پیراهن دلبر نخواهد شد..،نگرد
بانیِ پروازِ در معراج ها "اشک" است..،"اشک"
غیر گریه هیچ "بالی" ، "پر" نخواهد شد..،نگرد
دست فرزند گُنَهکار خودش را هم گرفت
مثل زهرا هیچ کس مادر نخواهد نشد..،نگرد
نوکریِ آل حیدر اوج قُرب بندگی است
دُورِ آن که قنبر حیدر نخواهد شد نگرد
رزق ما از سفرهی بابای عالم می رسد
با کسی که سائل این در نخواهد شد نگرد
این دلم تنگاست..،تنگ دیدن صحن نجف
هیچ دیداری از این بهتر نخواهد شد..،نگرد
عاقبت لات محل بیرقکش عباس شد...
طِیِّب ما نیز جز نوکر نخواهد شد..،نگرد!
مثل اکبر چندتا عضوش نشد پیدا...،حسین!
این تنپاشیده " آبور" نخواهد شد..،نگرد
قد عباس تو از قنداقه هم کوچک تر است
ساقی ات اندازه ی اصغر نخواهد شد..،نگرد
▪️
▪️
غیرتِبالانشین!دلواپس زینب مباش
بین کوفه قحطی معجر نخواهد شد..،نگرد
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_اول_محرم
___
@shere_aeini
صیحهای فاطمه زد شیونِ عالم برخواست
خیمه از اشک زد و بیرقِ ماتم برخواست
بازهم پیرهن خونیاش آویخته شد
مادرش ناله زد و دادِ محرم برخواست
مُشتی از تربتِ گودال به سر ریخت حسن
از لب فاطمه تا وای حسینم برخواست
نذریِ هرشبِ ما جور شد از لطفِ کریم
دَم حسن داد اگر ذکرِ دمادم برخواست
آستان بوسیِ هر تکیه مقامیست شریف
هرکه زد بوسه بر این خاکِ معظم برخواست
دَم کشیده است نشستم به بساط چایی
که به پیشش به ادب چشمهی زمزم برخواست
رحمتِ واسعهای زیر پرش ما را بُرد
تا حسین از جگرِ مردمِ عالم برخواست
روضهی کرببلا مجلس اجدادی ماست
بینِ این روضه نشست آدم و آدم برخواست
به فدای غمِ او که نفَسِ عاشقی است
هرکه این عشق چشید از جگرش غم برخواست
آی ای قوم ببینید هنوز عریان است
ضجهی خواهری از یک تَنِ درهم برخواست...
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini