eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.9هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini تا بگیرد زندگانی ام صفا گفتم حسین با همه بی بندوباری بارها گفتم حسین دست هایم راگرفتی هرکجا خوردم زمین تا نهادم دست خودرا روی پا گفتم حسین اشک هایم را خریدی،خنده دادی جای آن در میان خنده ها و گریه ها گفتم حسین هرکه باهرنیّتی خوانده تورا دادی جواب گاهی بااخلاص وگاهی با ریاگفتم حسین گاهی در تنهایی ام نام تو را ناله زدم گاهی دربزم عزایت بی صدا گفتم حسین تا که دیدم نوکرانت یک به یک زائر شدند ناگهان بغضم شکست وبی هواگفتم حسین "ازحرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین" اربعین،من از وطن تاکربلا گفتم حسین حال میخواهی جواب شعرمن را هم نده ابتدا گفتم "حسین" و انتها گفتم حسین 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#امام_حسین منتٺ هسٺ همیشہ بہ سرنوڪرها هسٺ سوے حرمِ تو نظرِنوڪرها آرزوے دلِ مااین شده،بین حرمٺ سالے یڪبار بیفتد گذرِ نوڪرها #رضا_قاسمی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
✅ درمذمت توهین کنندگان به مقدسات __________________________________ @shere_aeini بغض ما سنگ می شود گاهی زندگی، ننگ می شود گاهی از شُکوه خرافه بیزاریم از سکوت کلافه بیزاریم قبله آسمان، امام رضا ضامن آهوان، امام رضا دل ما چشم خیس آهویت ما که شرمنده ایم از رویت... رحمت بی کران، امام رئوف دلبر مهربان، امام رئوف بازهم قحط چاره شد انگار جگری پاره پاره شد انگار خنجر هرزه، تیز تیز شده ست شهر ما شهر فتنه خیز شده ست هرزه های زمانه همدستند دزدهای شبانه همدستند ناگهان تیغ زهر داده شدند بهر هتک تو پُر اراده شدند دور و بر، قیل و قال می بارد شبهه، خوش خط و خال می بارد فتنه ای پشت فتنه می سازند گرگ و چوپان به گلّه می تازند من و تو زنده ایم و این خواری!؟ مرگ کو؟ مرگ و آبروداری... جگر کشته مُرده می جوشد غیرت زخم خورده می جوشد باز کابوس به هم خورده ست حرمله دست بر قلم برده ست! هرزگان، خاک بر سر آوردند از سه شعبه، قلم در آوردند! تیغ اوباش، زهر داده شده ست نسل مامون حرامزاده شده ست روضه هامان سیاسی اند همه درس زینب شناسی اند همه . اُف به بی غیرتی که دم نزند یا در این روضه، ناله هم نزند پیش چشم من و تو، حق پژمرد حُرمت یک امام سیلی خورد باز هم خیمه گاه غارت شد به امام رضا جسارت شد کوفیان، چشم بر دِرَم دارند این قبیله، شُریح هم دارند! گفته باشیم و بین ما باشد! وای اگر بی ادب، رها باشد... وای اگر خون حق، طلب نشود وای اگر فتنه گر، ادب نشود داعش از خشم ما خبر دارد وای اگر شیعه، تیغ بر دارد هست خالی _ برای حُسن ختام!_ جای «نوّاب» و «طیّب» و «ضرغام» دل به راه شهید باید زد به دهان یزید باید زد سرِ این قصه، زلف حاشا نیست هر که کوتاه آید از ما نیست آنچه خالیست جای ضرغام است حکم «ساب الامام» ، اعدام است 🔸شاعر: ______________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زیباتر از این ماه در عالم قمری نیست خورشید شده پا به فرار و خبری نیست با تیغ نگاهش به ملک بال و پری نیست زیباتر از او روی زمین گُل پسری نیست مشتاق ترین شب به ره عشق سحر شد چشم همه روشن شده..ارباب پدر شد تب کرده از این جلوه گری حضرت مولا هر کس که تو را دیده شده محوِ تماشا این کیست که امشب شده مجنونیِ لیلا؟ حق باشد اگر گفته خدا تبارک الله آئینه ترین کَس به پیمبر علی اکبر غوغا نه قیامت نه که محشر علی اکبر در پیچ و خم زلف شما باد اسیر است هر کس که خودش را به جنون داد...اسیر است هر کس که به امضای تو آزاد...اسیر است شیعه به تو از لحظه ی میلاد اسیر است هنگام اذانت شده ای عشق سحر کن بر ما و دل مضطر ما نیز نظر کن در معرکه ها کارِ تو چون حیدر کرار دشمن شده با خشم نگاه تو گرفتار ای وای اگر تیغ کشی همچو علمدار آنوقت شود معرکه از تیغ تو تب دار صد ناز بنازیم بر این ضربتِ شصتت میدان همه چون موم گرفتارِ دو دستت عالم همه چون نقطه ی پرگارِ تو باشد ارباب به والله گرفتار تو باشد آقاست هر آنکس که بدهکار تو باشد جبریل در افلاک علمدار تو باشد یک بار دگر معجزه ای کن که ببینیم در کرببلا پائین شش گوشه نشینیم جز دست تو و دست علمدار علم نيست جز جان تو روى لب ارباب قسم نيست فرقى به ميان عرب و نسل عجم نيست جز عشق تو در فكر مدافع حرم نيست نقش است به پيشانىِ من عمه ى سادات جانم به فداى حرمت قبله ى حاجات 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آسمان باز پر قمر شده است شب اندوهمان سحر شده است به همه سائلان نظر شده است چونكه اربابمان پدر شده است آمد از راه قرص ماه حسین دومین حیدر سپاه حسین خلق و خویش پیمبرى دیگر على اكبر نه،حیدرى دیگر پهلوان دلاورى دیگر تو بگو شیر لشكرى دیگر هست پیغمبرى سراپایش به عمو رفته قدوبالایش چهره اش ماه آسمان حرم سایه اش قوت زنان حرم حنجرش گرمى اذان حرم چشم بد دور از جوان حرم مثل عباس سایه ی سرهاست سرپناه تمام خواهرهاست آمد از هر نظر على باشد از همه بیشتر على باشد بازهم یك نفر على باشد چقدر این پسر على باشد! مثل حیدر قویست او عزمش چند بیتى بگویم از رزمش بین گرد و غبار مى آید روى مركب سوار مى آید پسر ذوالفقار مى آید حیدر روزگار مى آید عشق مى ریزد از سر و رویش ذوالفقار است تیغ ابرویش پاش تا در ركاب مى افتد دشت در پیچ و تاب مى افتد سر ز تن بى حساب مى افتد به تلاطم عقاب مى افتد بهت در چشمهاى این دشت است بسكه در حال رفت و برگشت است خوب فهمیده رزم فن دارد هنر جنگ تن به تن دارد فن از روبرو زدن دارد این شگرد از عمو حسن دارد آى لشكر ببین جوان این است پسر شیر نهروان این است خشم او تیغ و نیزه و تیر است هرنگاهش دو قبضه شمشیر است چقدر رزم او نفسگیر است نوه ی شیر غالبا شیر است تیغ مى زد همین كه از چپ و راست ازحرم بانگ یاعلى برخاست رزم با این جوان گره خورده حنجرش با اذان گره خورده در دهان ها زبان گره خورده ابرویش آنچنان گره خورده كه همه یاد حیدر افتادند یاد آن روز خیبر افتادند رعد و برق است یا كه طوفان است كه دقیقا میان میدان است یا جوان حرم رجز خوان است روى لب هاى عمه ها جان است شور و غوغاست در دلش هرچند دارد ارباب مى زند لبخند مى رود دشت را به هم بزند وسط معركه علم بزند خواست تا حرف مى روم بزند دید باید كمى قدم بزند پیش چشم پدر جوان مى رفت داشت ازجسم شاه جان مى رفت رفت در نیزه زارها افتاد بین گرد و غبارها افتاد زیر پاى سوارها افتاد وسط نیزه دارها افتاد پاى نیزه به پیكرش وا شد به زمین خورد اربااربا شد 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس معنی مرد خدارا نیمه شب از نخل ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس نه !فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس در دل تاریخ آوای«سلونی»زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس گاه برترمی شودیک نوکر ازصد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس درجهنم با علی یا در بهشت بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟ ما نمی فهمیم این را از علی اکبر بپرس 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini   دریا شُدی حسین گُوهَر در بیاوَرَد طوبیٰ شدی که عشق ثَمَر در بیاوَرَد یا آسمان که شمس و قمر در بیاوَرَد از رازِ چشمهای تو سر در بیاوَرَد امشب زِ خنده‌های تو پَر در بیاوَرَد سر تا به پا حسن شده ، پا تا به سر حُسین از هر طرف پیمبری از هر نظر حسُین با برگ و بار و رویِ تو شد باروَر حُسین شیرین‌تر از عسل شده‌ای تا مگر حُسین با بوسه از لبِ تو شکر در بیاوَرَد جبریل آمده به سلامِ شما رِسَد شاید به فیضِ حَضِ کلامِ شما رِسَد جایی نداشت تا سرِ بامِ شما رِسَد خواهد اگر به پایِ غلامِ شما رِسَد باید که چند بالِ دگر در بیاوَرَد محرابِ اَبروانِ تو شد قتلگاهِ ما شد مُشتَبه زِ قبله به میخانه راهِ ما ای بهتر از هزار یقین اشتباهِ ما در دستِ چشمِ توست تمامِ صَلاحِ ما تا جانِ ما به نیم نظر در بیاوَرَد پیغمبرانه خَلقاً و خُلقاً فقط تویی اعجازِ بیت‌های مُطَنطَن فقط تویی طوفانِ تند بادِ تَهَمتَن فقط تویی کابوسِ سختِ زَهره‌یِ دشمن فقط تویی تیغت کجاست تا که جگر در بیاوَرَد تفریح میکنی به همین تار‌ و مار‌ها بگذار تا کمی بنشیند غُبار‌ها تا بنگرم که پُر شده خاک از مزارها پیچیده است ناله‌ی‌ شان اَلفَرار‌ها حیدر رسیده است پدر در بیاوَرَد ای در سُرادِقاتِ الٰهی مَحافِلَت سجّاده‌یِ حسین شکوهِ نوافِلَت ای جلوه‌یِ جمالی‌اش اخلاقِ کامِلَت ای جذبه‌یِ جلالِ خدا در حَمایِلَت از ما نگاه توست که زَر در بیاوَرَد از پُشتِ در ببین که گدا سر به شانه است از پُشتِ در ببین که بهانه اِعانه است از پشتِ در ببین که گدایی بهانه است در غیبتِ پدر پسر آقایِ خانه است ارباب دستِ معجزه‌ گر در بیاوَرَد   عرشی شدیم با نفسِ جاودانه‌ات با بویِ سیبِ زمزمه‌هایِ شبانه‌ات از اشک‌هایِ نیمه شبِ عاشقانه‌ات تو در دعا و دامنِ تو بینِ خانه‌ات صدها شکوفه وقتِ سحر در بیاوَرَد ما را که کُشته کربُبَلایت هنوز هم ما را به خون نشانده صدایَت هنوز هم پایینِ پا فقط شده جایَت هنوز هم ارباب زاده‌ای و گدایَت هنوز هم   سر را گرفته است که بر در بیاوَرَد 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini رخش چه صبح ملیحی لبش چه آب حیاتی علی اکبرلیلاست به چه شاخه نباتی بدون چشمه ی لعلش نبود در همه هستی نه چشمه ای نه قناتی نه دجله ای نه فراتی دمیده برسردنیا چه آفتاب بلندی رسیده درشب لیلا چه ماه بابرکاتی قدش چه سروبلندی چه گیسویی چه کمندی چه مرتضی سکناتی چه مصطفی وجناتی چه دلبری چه دلیری چه بی مثال و نظیری چه یوسفی چه عزیزی چه ماورای صفاتی حواس قافله رفته است در صدای اذانش هلا چه حی علایی چه عجلوا بصلاتی حسین با پسرش رد شدند از غزل من پسر چه ماه جمیلی پدر چه باب نجاتی چه روز ها که به لیلا گذشت ورفتی و می گفت مضی الزمان وقلبی یقول انک آتی 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#حضرت_علی_اکبر خـــدا هر چه پســــر بر او بیــــارد "حسین" اسم "علی" را میگــــذارد الهـــی کــور باشه چشـــم دشمـــن "حسین" اسم "علی"را دوست دارد 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#شب_جمعه_شب_زیارتی از من مپرس درشب جمعه کجاست دل بی خانه است ، زائر شهرِ خداست دل «هرگز وجودِ حاضرِ غائب شنیده ای؟» درشهرِخویش هستم و درکربلاست دل #سیدحسین_میرعمادی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حیدری تو یا حسینی یا که نه پیغمبری مرتضایی مصطفایی یا که نوری دیگری جلوه ی عباس داری از همه دل می بری بر قد و بالای تو الله اکبر ؛ اکبری نور زهرا در نگاه مهربانت منجلی ست جشن میلاد علی بن حسین بن علی ست مست گشتم با نوای دلنشین یا علی غصه و غم را زدودی تو ز سینه یاعلی با تو هستم فارغ از هرگونه کینه یاعلی اشبه النّاسی به آقای مدینه یاعلی خُلق و خویی که تو داری روشنای هر شبی ست خَلقاً و خُلقاً وَ حتی منطقاً مثل نبی ست این دل دیوانه ام مست کلامت می شود این سر شوریده ام مات مقامت می شود هر که بی تو سر کند قطعا ملامت می شود عاشق دلخسته مشتاق سلامت می شود تا سلامت می کنم پاسخ نشانم می دهی مطمئن هستم که روزی رخ نشانم می دهی زندگی سامان بگیرد در نهایت با شما التماسی بی جوابم پس کرامت با شما اشتیاقش با من و اذن زیارت با شما چون روا می گردد امشب هر چه حاجت با شما حضرت بخشنده ای مثل عموجانِ خودت زنده کردی مرده را با لطف چشمانِ خودت نام تو می آید و در هر نفس تب می کنم روز خود را در هوای عشق تو شب می کنم ذکر زیبای تو را ختم مجرّب می کنم اقتدا بر تو یل سالار زینب می کنم نور حق؛ ای مرز بین کفر و ایمانِ جهان یاعلی ای اسوه ی نیک جوانانِ جهان آینه در آینه تکثیر هر احساس؛ تو در نماز عاشقی تکبیر با اخلاص ؛ تو نوح تو یعقوب تو داوود تو الیاس تو دانش آموز کلاس غیرت عباس ؛ تو در شب ظلمتکده مهتاب ما هستی علی قوّت قلب حسین ؛ ارباب ما هستی علی علت سرمستی تبدار هر چه خوشه ای راز و رمز روشن امضای هر چه پوشه ای بینوایان را همیشه بانی رهتوشه ای صاحب پایین پای مرقد شش گوشه ای ما اسیر کربلاییم و هواخواه نجف کربلایی می شویم اینبار از راه نجف کشته مارا ماجرای تلخ تنها بودنت پیش چشمان حرم وقت مهیّا بودنت خسته و لب تشنه روی خاک صحرا بودنت می کشد مارا عزای ارباً اربا بودنت ای عصای پیری بابا زمین خوردی چرا رفتی و با رفتنت صبر مرا بردی چرا آه بابا را ببین با قامتی خم آمده در کنار پیکری پامال و درهم آمده چشم وا کن تا ببینی عمه ات هم آمده بسکه پاشیده شدی حتی عبا کم آمده جعفر و عبدالله و قاسم بیایید از حرم ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم قاتل تو پیش چشم خنجرش را تیز کرد با شکیبایی تنت را ریزِ ریزِ ریز کرد به دوچشمان تر من خنده هایی نیز کرد غارت جسم تو را به دیگری تفویض کرد هر کجا را دیده ام زخم تنت را دیده ام روی خاک کربلا پاشیدنت را دیده ام 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بَه چه نورانیست این ماهی که در سرتاسر است آسمانها و زمین را گیسوانش مِحور است قامت خورشید خم شد در مصاف تن به تن برق چشمش یک سروگردن از او بالاتر است با نگاهش ذره ای تا اوج بالا می رود دور و اطرافش پُر از حر و ظهیر و قنبر است شِمّه ای از لحن او لحن موذن زاده هاست صوت زیبایِ اذانِ او موذن پرور است مجتبی در جود و احسان و کرم بود اولین این پسر بعد از عمویش سفره دار دیگر است با صفات عصمت و اعجاز او اغراق نیست در حقیقت بعد ختم المرسلین، پیغمبر است در شجاعت چون علی و در کرامت چون پدر نیمی از جانش حسین و نیمِ دیگر حیدر است از تولد چون که استاد علی، عباس بود پس تمام ضربه هایش مطمئناً محشر است لشکر دشمن حریف کوچکی بود و شکست تیغ ابرویش به تنهایی خودش یک لشکر است قد و بالای علی اکبر ولیکن چشم خورد بر زمین افتاد، حالا اربن اربا پیکر است کینه از نام علی دارند سنگش میزنند نیزه و شمشیرها بدجور چنگش میزنند 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مجنون این قبیله ی خورشید پرورم شیدای خانواده ی زهرا و حیدرم ساقی بریز باده که از عشق دلبرم امشب خمار جرعه ای از حوض کوثرم تا صبح می بده که گرفتار ساغرم هی می بده که مست شوم پای فاطمه جــان میدهم همیشـه بـه سودای فاطمه عشـق اسـت عاشقـی به تمنـای فاطمه خورده دلـم گـره به پســر های فاطمه در بین شان اسیــر مقامــات اکبرم آن اکبری که یوسف اولاد حیدر است ٱن اکبری که خَلقاً و خُلقـاً پیمبر است آن اکبری که فاطمه را روح پیکر است آن اکبری که در قد و بالا صنوبر است امشب به شوق اکبـــر لیلا کبوتـــرم لیلایی از عشیره ی لیلاست این پسر زیباترین سروده ی دنیاست این پسر مهتاب زاده ی گل زهراست این پسر آنقدر معرکه ست که رؤیاست این پسر از دست ابرویش به کجا شِکوِه آورم بالا بلندِ خوش قدِ محشرتر از همه آقـای با کرامــت دلبـــرتر از همه ارباب زاده ای تو و سَروَرتر از همه اصلا تویی علی، علی اکبرتر از همه باید به پای عشق تو از خویش بگذرم ای یاکریم قومِ خدای کریـم ها ای مهربانتـریـنِ تمامِ رحیم ها از روی مأذنه همه ماتت سلیم ها در انقلاب پیرو تو بوده ایم ها من انقلابیم، تویی الگوی رهبرم داری دمــار از دل من در می آوری هر بار نام حضرت حیدر می آوری با خود شمیم فاتح خیبر می آوری در معرکه اگر بروی سر می آوری پُر از شمیم نغمه ی الله اکبرم پیغمبــر میانــه ی میدان کربلا از میمنه به میسره ایوان کربلا بر لب رسیده از رَجزت جان کربلا برپا شد از هجوم تو طوفان کربلا مبهوت ناز شصت تو هستم دلاورم ناگه در آن میانه پلیدی رسید و بعد… خاکی بپا شد و تو شدی ناپدید و بعد… دیگر حسین، رزم پسر را ندید و بعد… از زنده دیدن تو شده ناامید و بعد… فریاد زد حسین، که وای از دل حرم بادی وزید و پیرُهنت را بهم زدند یکباره کافـران بدنت را بهم زدند تا تیغ و نیزه کل تنت را بهم زدند با نعل اسب ها دهنت را بهم زند گوید پدر کنار تو ای خاک بر سرم 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شیعه وقتی که امامش شاد است روحش از سلسله ها آزاد است تا که شش گوشه ی دل کرببلاست دل که دل نیست، حسین آباد است نخل زهرا ثمری آورده حیدری، شیر نری آورده از چه رو شیعه چنین مجنون است ام لیلا پسری آورده بنویسید که مهتاب آمد باز خورشید جهان تاب آمد این خبر مشتلق قیمتی است پسر اول ارباب آمد باید امشب همه خوشه خوشه بستانند ز رویش توشه این جگرگوشه پسر آمده تا قبر باباش شود شش گوشه این پسر کیست که برتر گشته در علی بودنش اکبر گشته این امامت و رسالت زاده گاه علی، گاه پیمبر گشته لحظه لحظه جلواتش شد وحی شان تنزییل صفاتش شد وحی بنویسید که این شبه نبی آیه آیه کلماتش شد وحی جلواتش همه پیغمبری است کارش از اهل حرم دلبری است چیست در کنه وجودش که حسین تا دم مرگ علی اکبری است ای به حق بسته ز خود رسته علی برو میدان ولی آهسته علی می دهی جان ولی یادت باشد جان ارباب به تو بسته علی 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini قدر قدرت قدر شوکت به شیدایی جهان آرا پیمبر خو پیمبر رو علی سیرت علی سیما قضادستش که پابستش نفس هاهست درحبسش نشد از ماه تعریفی بجز سیمای این لیلا هوای شوق بارانی چه خورشیدی به پیشانی به لب خنده چه فرخنده شده روی گل بابا و زینب نزد او ماند نماز شکر میخواند علی را در بغل بگرفته و گرم است بر لالا به دلها بند آمد او به لبها قند آمد او شده مهمان میلاد علی انسیه الحورا دلی خرسند آورده حسن اسفند آورده برای عرض تبریکش به بیت حضرت لیلا قتیل اشقیا آمد دوباره مرتضی آمد سرسازش ندارد با سر طغیانگر اعدا نویسم هر چه را بر مصطفی باید بر او آرم اگر ریگیم او صحرا اگر قطره علی دریا 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خدا ز باغ نبی میوه نوبر آورده دوباره چشمه ی نوری منور آورده نخواست تشنه بماند گلوی خشک غزل قلم پیاله ای از واژه ی "تر" آورده زمین و عالم بالا ز بوی او مست انند گلاب ناب حسینی،معطر آورده خبر به کنگره ی عرش می رسد کم کم خبر دهید خبر را کبوتر آورده نفس نفس زدن "جبرئیل" دیدنی است خیال می کنی از آسمان سر آورده به وجد آمده "فطرس" ز خنده های حسین درست مثل زمانی که پر در آورده نهاده اسم علی را به روی او اما برای وصف کمالاتش اکبر آورده رخش شبیه محمد،گمان کنی که خدا ز نسل حیدر و زهرا پیمبر آورده خدا برای شجاعت ز نسخه ی حیدر علی دیگری اما برابر آورده برای اینکه لبی تر کند فقط لیلا "علی" پیاله ای از حوض کوثر آورده عروس فاطمه ماهی به آسمان بخشید که از تبار شبِ غم پدر در آورده پس از ولادت او عمه زیر لب می گفت خدا برای حرم یار و یاور آورده اگرچه وقت ظهورش زمان حیدر بود زمانه شاهد رشد علی دیگر بود میان معرکه وقتی علی غضب می کرد تمام لشکر دشمن ز ترس تب می کرد حساب کار خودش را عدوی کافر کرد دمی که نام علی را نوای لب می کرد و سر به روی سر اندازد و به هر ضربه دل عموی خودش را پر از طرب می کرد همو که اسوه ی جنگاوری او بود و همیشه پیش نگاهش علی ادب می کرد میان معرکه پیکر به روی پیکر ریخت و باز خون به دل نسل بولهب می کرد دوباره پشت یلی را به خاک مالید و نفس گرفت و حریفی ز نو طلب می کرد دعای خیر حرم پشت اوست می داند که عمه بین حرم "وَان یَکاد" می خواند 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زمین و تمامی هفت آسمان را خدا آفریده برایش جهان را نگاهی به چشمان زیبای او کن در عمق نگاهش ببین کهکشان را اذان را نوایش اذان کرده،دیگر به گوشش نخوانید صوت اذان را پیمبر در آیینه، ممسوس او شد که احیا کند ریشه ی دین مان را کرامات او نو جوان را کُند مرد هدایت کند با نگاهش جوان را اگر طالب فهم اسرار حقی عیان می کند دست او هر نهان را قدم های او بر خلائق نشان داد بزرگی رفتار یک قهرمان را 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صدانزدیک می آید صدای پای پیغمبر جوانی می رسد از راه با سیمای پیغمبر به آغوش نبوت بازگردانده است یثرب را تو گویی احمدی دیگر نشسته جای پیغمبر دوباره با اذانش جان گرفته رکن حنانه نهفته بین لب هایش دم عیسای پیغمبر نگاهش قطره قطره آیه ی «والشفع و الوتر» است ندارد صوت قرآنش به جز آوای پیغمبر به هنگام نظر کردن به آن خلق نکوی او می افتد هرکسی یاد جوانی های پیغمبر شنیدن ها به دیدن ختم شد آن هم چه دیداری نشد برخیزد از جایش به پیش پای پیغمبر به دنیای تو اول راه می یابند و بعد از آن جوان ها انس می گیرند با دنیای پیغمبر 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#حضرت_علی_اکبر از هر چه جوان در عالم او سَرتر بود حیدر صفت و دلاور و دلبر بود با چهره ی او "غدیر" ثابت میشد از بس که "علی" شبیه "پیغمبر" بود! #محسن_کاویانی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#حضرت_علی_اکبر تقدیر خدا بود که در خانه ی ارباب تو خُلقاً و خَلقاً بشوی احمد و حیدر... #علی_علی_بیگی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آن دوست که دارمش چو جان دوست هر جا نگرم، تجلی اوست امروز به عشق، کس چو من نیست از خویش تهی شده، پر از اوست سرو است قدش، ولی خرامان ماه است رخش، ولی سخن گوست ماهی است که در دل منش، جاست سروی است که دیدهی منش جوست ای کوی تو کعبهی محبان! محراب من آن دو طاق ابروست حیف است به صید اگر زنی تیر از بس که تو را لطیف بازوست عمری است که مایل توام من از بس که شمایل تو نیکوست تا آن که تواش زنی به چوگان در پات سرم فتاده چون گوست باریکی آن میان نوشتم دیدم به سر قلم، مرا موست! در کوی تو ز انتظار امروز هر گوشه ز عاشقان هیاهوست بازآ که ز دیدنت نگنجم ای نو گل من! چو غنچه در پوست از غصه فکارم آخر ای یار! با غصه دچارم آخر ای دوست! تا کی به وصل تو، «تجلی» بدهد دل خویشتن تسلی 🔸شاعر: مرحوم ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صدای بال ملایک ز دور میآید  مسافری مگر از شهر نور میآید؟  دوباره عطر مناجات با فضا آمیخت  مگر که موسی عمران ز طور میآید؟  شراب ناب تبلور به شهر آوردند  تمام شهر به چشمم بلور میآید  به باغ از غم داغ کدام گل گفتند  که آتش از دل خاک نمور میآید؟  ستارهای شبی از آسمان فرود آمد  و مژده داد که صبح ظهور میآید  چه قدر شانهی غمبار شهر حوصله کرد  به شوق آن که پگاه سرور میآید؟  مسافری که شتابان به یال حادثه رفت  به باغ سرخ شهادت صبور میآید  به زخمهای شقایق قسم هنوز از باغ  شمیم سبز بهار حضور میآید  مگر پگاه ظهور سپیده نزدیک است  صدای پای سواری ز دور میآید 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فروغ بخش شب انتظار، آمدنی است رفیق آمدنی، غمگسار آمدنی است به خاک کوچهی دیدار آب میپاشند بخوان ترانه، بزن تار، یار آمدنی است ببین چگونه قناری ز شوق میلرزد! مترس از شب یلدا، بهار آمدنی است صدای شیههی رخش ظهور میآید خبر دهید به یاران: سوار آمدنی است بس است هر چه پلنگان به کوه خیره شدند یگانه فاتح این کوهسار، آمدنی است 🔸شاعر: استاد ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بر تو و بوی آشنات ، سلام بر تو و شهر سامرات سلام بر تو و بر محبت تو درود بر تو و بر نشانه هات سلام خانه های شما فراوانند هم نجف هم به کربلات سلام مسجد سهله مسجد کوفه به قم و مشهدالرضات سلام تو ستاره تو مهری و ماهی تو عزیزی بقیت اللهی ای برازندهء وجود شما لفظ مولا و واژهء آقا جان فدا می کند به روز ظهور در رکاب تو حضرت عیسی بند قنداقۀ بهشتی تو می دهد بوی مادرت زهرا چهرهء تو به مادرت رفته قد و بالا به حضرت سقا مات مانده امام عسکریت از جمالِ چو ماه حیدریت آیت اللهِ بی کرانِ خدا حضرت صاحب الزمانِ خدا عرش حق آستان خانۀ توست خانۀ توست جمکران خدا نورِ امّیدِ آخر زهرا آخرین تیر در کمان خدا دست خالق کشیده ریسۀ نور از زمین سمت آسمان خدا چه کسی هم تراز و پایۀ توست شمس ، یک گوشه ای ز سایۀ توست آسمان ، مِی اگر ببارد ، کم سر به پایش اگر گذارد ، کم بر قدومش تمام سطح زمین یاس و نرگس اگر بکارد ، کم سرِ تعظیم ، پایِ آقائیش خلق عالم فرو بیارد ،کم درب و دیوار شهر ثابت کرد عاشقِ در به در ندارد ، کم شامل ما عنایت و بذلش جان فدای عمو ابالفضلش چه بزرگان که در برت بودند خادمِ دست پرورت بودند چه کسانی که مثل بحرالعلوم همۀ عمر نوکرت بودند حائری ها طباطبائی ها همه خدّام محضرت بودند علمایی که با تمام وجود خاک پاهای مادرت بودند در رثای تو خطبه ها خواندند عهد خواندند ، ندبه ها خواندند ای همه شور ای سراسر نور چشم بد از تو تا قیامت دور ماکه خواهان روز موعودیم چشم هر کس تو را نخواهد کور تا سپاهی به مثل ما داری پای خصم تو هست در لب گور گرچه داری حضور بین ما هست شیرینی حضور ، ظهور گر اشاره کنی به پا خیزیم سرِ دشمن به پای تو ریزیم عرشیان باید اعتکاف کنند دور قنداقه اش طواف کنند به بزرگیّ و بی نظیریِ او همگی باید اعتراف کنند در ظهورش که تیغ بر دارد همه شمشیرها غلاف کنند ناتوانند دشمنانش تا با یل فاطمه مصاف کنند پشت ، بر کعبه می دهد آن روز ریشۀ ظلم می کَند آن روز عاقبت تکسوار می آید شیر حیدر تبار می آید پرچم یا حسین بر دوشش در کفش ذوالفقار می آید سیصد و سیبزده نفر دارد با همه اقتدار می آید وعدهء حق شود برآورده این زمین را قرار می آید پس بخوانید در همه ساعات یک دعای فرج پس از صلوات 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد  خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست  تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه ی خاتمیتی  تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی  ماتمکده‌ست کعبه ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق  با صد هزار جلوه ی مشهود می‌رسی با نغمه ی الهی داوود می‌رسی  موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست   سیمای تو ز یوسف مصری ملیح تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است  همراه توست معجزه‌های پیمبری داری به روی شانه عبای پیمبری  مولا بیا به دین بده روح دوباره ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره ای  برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری  هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini