زهرا کوچولو
تو شب میلاد
یه برگه برداشت
با چندتا مداد
آسمون کشید
چندتا پرنده
خورشید زردش
داره میخنده
اون پایین کشید
یه دختر ناز
که اروم میخوند
زیر لب آواز
تو دستش کشید
هدیه ای زیبا
رنگش آبی بود
مثل یه دریا
کنار دختر
مادری کشید
مامان خوبش
اروم میخندید
از این نقاشی
زهرا شد خندان
زود دوید و رفت
اون پیش مامان
دست مامان و
بوسید زهرا
گفت دوستت دارم
مامان هزارتا
#باران
#شعرکودک
تبریک عرض میکنم عیدزیبا رو خدمت همه بزرگواران و اساتید گرانقدر و تبریک ویژه خدمت بانوان عزیز🌹
پیامبره ما
بوده مهربون
دوسش دارم من
از دل و از جون
آورده ایشون
برامون اسلام
میخوام که من هم
بدونم احکام
قرآن کتاب
پیامبر ماست
هدایت گره
تمام دنیاست
اسم پیامبر
بوده محمد
لقب ایشون
هم بوده احمد
#باران
میکنه سرفه
از صبح بابا
نمیتونه اون
بلندشه ازجا
میسوزه گلوش
میریزه اشکاش
خیلی غم دارم
تو دلم براش
باباجون دیروز
رفته بود بیرون
هواسرد بوده
باریده بارون
امروز تو خونه
ساکت می مونم
قدر بابا رو
هم خوب میدونم
باید که بشه
زودی خوب حالش
منم بی صدا
هستم کنارش
#باران
امروز دیدم
چیز عجیبی😮
راه میرفت روی
یه تکه سیبی🍏
فکر کردم اون هست
نقطه ای کوچک🤔
پا درآورده
شده وروجک🤭
نگاهش کردم
من با ذره بین🔍
اون هم رو به من
نگاه کرد همچین👀
مورچه کوچولو🐜
وقتی من رو دید
انگار تو دلش
قاه قاه میخندید😄
#باران