چو چشمت هرگزم چشمی به چشمم در نمی‌آید به چشمانت که چشمم را به جز چشمت نمی‌باید چو چشمت چشم آن دارد که ریزد خون چشم من اگر چشمت به چشمانم زند چشمی بیاساید هر آن چشمی که می‌بیند به غیر چشم او چشمی چو چشمش چشم تو بیند ز چشمش چشمه بگشاید به سوی چشم من چشمی، بکن ای نور چشم من که تا چشمم ز چشمانت به چشمانی بیاساید به وعده چشم تو گفته: که چشمم را به چشم آرد به چشمت هم شتابی کن که چشمم چشم می‌باید چه دانی حال چشم من چو چشمت نیست در چشمم؟ که چشمم در غم چشمت چه خون از چشم پالاید اگر چشمت به چشم آرد به چشم خویش سلمان را خوشا چشمی که پیش چشم تو جانا به چشم آید سلمان ساوجی . ⛱️ 💠@sherenab_org

دلا تو شهد منه در دهان رنجوران حدیث چشم مگو با جماعت کوران #مولوی . ⛵️ 💠@sherenab_org

‏هر چيز قاعده‌ای دارد ‏جز عشق ‏و عشق، ‏انگار تا ابد بی‌قاعده است. ‌ ‏#رضا_براهنی . 🪽 💠@sherenab_org

دلها مثل رباب و عشق تو کمان زامد شد این کمانچه دلها نالان وانگه عمل کمان به مو وابسته است گر مو شود اندیشه نگنجد به میان #رباعی_مولانا - رباعی شمارهٔ ۱۴۷۲ 💠@sherenab_org

🔴#فوری کسانی که آمادگی اعزام به فلسطین برای نابودی اسرائیل را دارند به این همایش بپیوندند👇 2_بله ████████90% 1_خیر. ████10% من جانم را فدای سپاه وکشورم میکنم👆

تمامِ واژه ها را در پَرِ قو پرورش دادم بیا و لابلای شعرهایم استراحت کن... حسین طاهری 💠@sherenab_org

معشوق من از همه نهانست بدان بیرون ز کمان هر گمانست بدان در سینهٔ من چو مه عیانست بدان آمیخته با تنم چو جانست بدان #رباعی_مولانا - رباعی شمارهٔ ۱۵۰۹ 💠@sherenab_org

بیا که بی تو در این صحرا، میان ما و شکفتن‌ها همین سه‌چار قدم راه است و هر قدم دو سه فرسنگ است! #محمدکاظم_کاظمی . 🌱 💠@sherenab_org

حالِ عجیبی دارد این روزهای من... گیر کرده‌ام بینِ ساعتی که نمی‌گذرد و عمری که به سرعت می‌گذرد... احوالات 💠@sherenab_org

دل صد پاره ما را نگاهی جمع می‌سازد که از یک رشته بتوان بخیه زد چندین جراحت را 👤#صائب_تبریزی 🏷#شعر_خوب_بخوانیم . ⛵️ 💠@sherenab_org

آهنگ دراز شب رنجوری مشتاق با آن نتوان گفت که بیدار نباشد #سعدی . ⛱️ 💠@sherenab_org

أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ به من آسیب رسیده است و تو مهربان‌ترین مهربانانی. انبیاء | ۸۳ #قرآن_کریم . ⛵️ 💠@sherenab_org

به وفای تو که گر خشت زنند از گل من همچنان در دل من مهر و وفای تو بود #سعدی . 🕯 💠@sherenab_org

بیگانهٔ ذوق است در این سلسله، مجنون من دانم و من، لذتِ بی پا و سری را... طالب آملی 💠@sherenab_org

گاهی یه حرفایی رو نمیشه زد یه اشکایی رو نمیشه ریخت. مثلِ جایی که هوشنگ ابتهاج میگه: سالها ناگفته ماند این شرحِ درد... 💠@sherenab_org

دلی بی غم کجا جویم؟ که در عالم نمی‌بینم... 💠@sherenab_org

غنچه‌ای لب‌بسته‌ام، برچیده‌ دامان در بغل دور از آسیبِ خزان دارم گلستان در بغل از دورنگی‌های مردم خسته‌ام، حق با تو بود باده پنهان در قبا دارند و قرآن در بغل هیچ‌کس باور ندارد عشق را‌؛ تکلیف چیست؟ باید از این کفر بگریزیم، ایمان‌دربغل جز تو معنای سکوتم را نمی‌فهمد کسی در گلویم بغض بی‌تابی‌ست «توفان‌دربغل» می‌روی؟ باشد، ولی رسم است هنگام وداع یکدگر را گرم می‌گیرند یاران در بغل... حسین دهلوی . ⛵️ 💠@sherenab_org

حاشا که کند دل به دگر جا منزل دور از دل من که گردد از عشق خجل چشمم چو شکفت غیر آب تو نخورد هم سرمهٔ دیده‌ای و هم قوت دل #رباعی_مولانا - رباعی شمارهٔ ۱۰۹۴ 💠@sherenab_org

روزگاری مهرت از خاطر فراموشم نشد سخت ‌می‌ترسم فراموشم‌ کنی چون روزگار #روزنگار ۲۸ مهر،زاد روز #_قاآنی . 🪭 💠@sherenab_org

جسمم غزل است اما، روحم همه نیمایی ست در آینه ی تلفیق، این چهره تماشایی ست تن خو به قفس دارد، جان زاده ی پرواز است آن ماهی تنگ- آب و این ماهی دریایی ست در من غزلی اینک دنبال تو می گردد! ای آنکه تو را دیدن انگیزه ی گویایی ست «من» فکر گریزم «او» تا راه به من بندد با قافیه های ناب در حالِ صف آرایی ست: کز خلق چه می جویی، شاعر؟ که به شعرِ تو از حالتِ چشم اوست، گر این همه گیرایی ست این اوست که تفسیری از صبح و صدف با اوست این اوست که تعبیری از خوبی و زیبایی ست «من» یک تن و «او» بسیار، «من» ساده و او عیّار «او» می کِشَدم ناچارآنسوی که شیدایی ست در رفتنم و در «من» خَلقی است که می بَندَد ره را که: کجا شاعر؟ هنگامِ هم آوایی ست «او» یک تَن و «ما» بسیار، یک تن به زمین بسپار آوا به قفس مَگذار، کآوای تو دنیایی ست من بینِ دو در مانده واجسته و درمانده تا خود چه کُند-شعرم- این را که معمایی ست محمدعلی بهمنی . 🪽 💠@sherenab_org

دنیا به لطفِ عشق چنین دیدنی شده چون آتشی که جلوهٔ آن در زبانه است‌‌‌... غلامرضا طریقی 💠@sherenab_org

در جام جهان نما نظر کن به جمال تا نقش خیال او نماید به کمال هر آینه ای که در نظر می آری تمثال جمالش بنماید تمثال #شاه_نعمت_الله_ولی - رباعی شمارهٔ ۱۸۹ 💠@sherenab_org

من کور شدم، پیرهنش را نفرستاد یکبار نشد گریه اثر داشته باشد #حسین_دهلوی . ⛵️ 💠@sherenab_org

دلم زِ نازکیِ خود شکست در غمِ عشق وگرنه از تو نیاید که دل‌شکن باشی... هوشنگ ابتهاج 💠@sherenab_org

زرد شدست باغ جان از غم هجر چون خزان کی برسد بهار تو تا بنماییش نما #مولوی #انتظار . ⛱️ 💠@sherenab_org