هــر لحظه فقط نام تو را می گویم
به به، به هنــــــرهای خدا می گویم
شاعــر نشدم در اشتباهند این خلق
عاشق شده ام پرت و پلا می گویم
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
وَلَاتَحْسَبَنَّالَّذِينَقُتِلُوافِيسَبِيلِاللَّـهِ
أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
آسمانی به یقین خفته در این خاک،بدان!
آن که در راه خدا داده سرش مرده ندان
رازی از حال شهیدان خــــــــدا فهمیدم؛
شمع تا ســـــــر نسپارد نشود نورافشان
✍#اسماعیلعلیخانی
پن:روزی روزگاری بر سر مزار نورانی شهید حججی. جای دوستان سبز
✒️@sherkadeh
نام شیرین تو هــــرجــا بر زبانم می رود
از غمت بر گــونه ها اشک روانم می رود
صبر من در ماتمت آخر به پایان می رسد
در میان روضه ات یک روز جانم می رود
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
از گـــــریه هـــــم در ماتمت جمع شیاطین
ترســـــان و لرزانند ای دلـــــــــدار شیرین
خونت نشد در پیچ و تاب قــــــرن ها گم
میجوشد این خون تا نخشکد شاخهیدین
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
#عباس
عین نامت عشق را معنا نمود
با رسید و با وفـایی را سرود
شد الف رمــــزی برای قامتت
سین تو سقــــایی عشاق بود
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
شعرکده
#عباس عین نامت عشق را معنا نمود با رسید و با وفـایی را سرود شد الف رمــــزی برای قامتت سین تو سقــ
هیچ کس اندازه ی عباس با احساس نیست
روی خواهـر یا برادر مثل او حساس نیست
حـــرف و لاف و مدعی دیدیم در عالم ولی
در وفــاداری کسی هم پایه ی عباس نیست
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
#سردارعشق
می شوم بی سر در این پیکــــار اما می روم
نامه هــــــا را می کنند انکــــــار اما می روم
عشق میگوید که دلبر خواسته بی سر شوی
عقل می گوید نکن این کار امــــــــا می روم
بعد من در کـوفه و در شام بر اهــــــــل حرم
می رسد سنـگ از در و دیوار امــــــا می روم
تیـــــــــر در چشم ابوالفضل و گلوی اصغــرم
می زنــد آن فــــــــاسد غدار امــــــا می روم
مثل یک گل با هجومی سخت پرپر می کنند
اکبــــــــــرم را قوم بدکـــــردار امــا می روم
تا بمـــــانـم دور از مکـــــــــر و بلای روزگــار
خیــرخواهان می کنند اصـــــرار اما می روم
شد مقـــــــدر تا ببارد بر ســـــرم در این سفر
غصـــه ها و محنت بسیــــــــــار اما می روم
هـرچه هم باشد برایم در مسیر وصل دوست
راه عشق و عـــــــــاشقی دشوار اما می روم
چون که دین باید بمـــاند پایدار و سرفــــراز
راه حــق پر مانعست این بار امــــــا می روم
#یااباعبدالله
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
#مثلمادر
مثل مادر شده ای،روی لبت هر لحظه
از ستم کاری این کوردلان زمــزمه ای
بر بدن جای کتک مانده و رویت نیلی
دخترم نور دوچشمم چقدر فاطمه ای
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
#حر
باید که به قــــربان تو جانان بروم
حر باشم و از گوشهی زندان بروم
دیر آمــــــدهام به جان فشانی اما
رخصت بده تا زود به میدان بروم
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
ایعمو گرچه پدر نیست ولی من هستم
من هم اندازه ی خود از می نابت مستم
تا که شمشیر به رویت نخورد در میدان
می کند جـــای سپر از تو حمایت دستم
#یاعبداللهبنالحسن
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هــــرچند که قدّ و قامتی کوچک داشت
با هــر حرکت بذر شجـــاعت می کاشت
مــردان به زمین می زد و هــر گامش را
مــردانه به سمت بنـــدگی بر می داشت
انگــــار حسن بود کـــــه می زد شمشیر
دشمن به دل خود اینچنین می پنداشت
از فــــــــــرط دلاوری خـــــــود انبوهی
از کینه میــــان لشکــــــر خصم انباشت
جنگید که تا شجــاعت حیـــــــدری اش
مجمــوعهی دشمــن به تکــاپو واداشت
چون دید حریفش قدرست در دل گفت
این مـــــــرد نبایست که طفلی انگاشت
پس حمله به سوی او نمــــود از هــرجا
داغش به دل کعبه ی دلهـــــــا بگذاشت
وقتی که سری شد به میـــــــــان سرها
دشمن ســر او را سر نیهـــــا افراشت
#یاقاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh