اصلا برای هـــــر کسی جای کسی خالیست
آنکسکهبودشباعثاحساسخوشحالیست
آن کس که باید یا بسوزیم از غـــم عشقش
یا همدم ساعــــات شیرین خوش اقبالیست
مثل زلیخــــــــــا یوسفی هر سینه دارد که
یمن حضورش سبزی و باران و ترسالیست
تقصیـــر ما هم نیست این کار خداوندست
چونقصد او ازخلقانساناحسن الحالیست
عـــــــاشق شدن راهی برای دیدن ماهست
با عشق پروازِ به سمتــش با سبک بالیست
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
وقتیکه ماهاز درد پشتدر بهخود پیچید
خورشید باران شد بـرای همسرش، تا دید
با سایه ای از ابــــرها پوشانده شد کوچه
از رعــد و برق سیلی ای آنجا صدا پیچید
در جنگ با یک جنگـــــل پوشیده از زقّوم
گل برگ هــــــای یاسِ تنها بر زمین پاشید
وقتی ستون آسمـــــان از میخ در خم شد
دیدیم چــــــرخ کهکشان در راه می لنگید
ای کاش شــــــرم از آیه های قدر می کرد
آخر چــــــــرا در باز شد بر پاشنه چرخید
#یافاطمهاغیثینی
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
تمــام مـن شده ای دوست درگیرت
اسیر مهـــــــــر و احسان فراگیرت
دلم از غم گــــــــرفته، باز با لطفت
نصیبــــــم کن از آن لبخند واگیرت
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
سلام علیک
یه پیشنهاد
همه ما برای آموختن شعر احتیاج به آموزش و کتاب داریم
خود شعر گمون نکنم در موردش کتاب کم باشه
البته همه مفید نیستن و همه قسمت های کتاب های شعر هم به درد بخور نیستن
دامنه ی شعر وسیعه از وزن و قافیه گرفته تا صنایع و آرایه ها و سبک شناسی و تاریخ شعر و.....
خب حالا اگه کسی بخواد واقعا درباره این موارد اطلاعات کافی به دست بیاره باید چه کار کنه ؟ ؛
طوری که بعدش دیگه نیاز به رجوع و سوال نباشه.
من خودم گاها افرادی که طبع شعر دارن رو تشویق به تحصیل در رشته ادبیات در دانشگاه می کنم چون واقعا سواد ادبی رو برای شعر گفتن لازم می دونم ولی خب رشته ادبیات خیلی هم ممکنه در شعر عمیق وارد نشه یا مباحث دیگه ای که مورد نیاز شاعر نباشه رو مطرح کنه که وقت گرفتن بیخود باشه
اصلا یه چیز؛
اگه به ما ماموریت بدن که تعدادی واحد درسی و کتاب برای رشته ای به نام کارشناسی شعر در دانشگاه ها تدوین کنیم چه مباحث و کتاب هایی رو در صد و سی و پنج واحد درسی و یک دوره چهارساله برای دانشجویان این رشته قرار می دیم؟
اگه دوستان بتونن در این رابطه کمک کنن و کمک بگیرن و منبع و کتاب معرفی کنن خیلی عالیه
خدا را چه دیدید شاید واقعا کار مفیدی شد و یکی از کسانی که دستش می رسه با این جرقه یک رشته دانشگاهی با این عنوان ایجاد کرد.
و چرا که نه؟ مگه ما برای سایر هنرها کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد و دکتری نداریم؟ مثل تاتر و سینما و موسیقی و ....
در هر حال منتظر معرفی منابع لازم و کافی در این زمینه از طرف دوستان هستم
اگر دوستانی هم پیشنهاد برای مباحث و واحدها و منابع رو با هم بدن که عالیه
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
روضه ی داغ پسرها را فــراوان خوانده است
گــرد غم بر چهره های دوستان افشانده است
مرقـــــدش تاریک و بی نورست در خاک بقیع
چون که قرص ماه او در کربلا جا مانده است
#یاامالبنین
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
مخلوط شده جان و تنت با ایمان
ای مظهــــر تصویر خدا در انسان
ترکیب بهشت و خاک دنیا هستی
تو انسیه ی حوریه ای مــادرجان
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
#مادرم
هم خانهی احساس ولی پر دردی
با سختی بسیـــــــار بزرگم کردی
درباره تو شعر و شعارم اینست؛
ایمادر مهربان! که"خیلی مردی"
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
ما که رفتیم بخوابیم، ولی ای دنیا !
امشبی تا بهسحر ظلم نکن آدم باش
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
ساده دل بودم و با وسـوسه و جلــوه گری
کــــردی احساس درونم همه را مفت خری
سالها خواری و بیماری و درمــــــاندگی ام
همه اش کار خودت بود نگــــــو بی خبری
دستبندی که زدی روی دلم یادت هست؟
کرد پابندش و بیچــــاره شد از در به دری
رفتی از قاضی تقدیر گـــــــــرفتی حکـمی
تا که جلبــــم بکنـــی زود و به زندان ببری
هرچه از دست تو در عمر کشیدمکافیست
نشو راضی بشوم غــــــــــرقِ غم بیشتری
وقت جبـــــران شده این بار بیـا لطفی کن
می شود باقی محکومیتـــــم را بخــــری؟
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
سوال شد برای مـن خـــدای مـن به مـن بگو
که هرچه می دوم چرا، چرا نمی رسم به او
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
چـــــــرا ابرت بهــــانه می تراشد؟
که خورشیدت به من نوری نپاشد
دلت می آیــــد ای دریای احساس
که خاطـرخواه تو شاعـــر نباشد؟
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
رفیق قلب من جــــز جیب چپ نیست
که نزدیکست و می داند غمش چیست
مصیبت هــــــــــای قلب عاشقــــــم را
همـان یک جیب می فهمد که خالیست
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
نفهمید و نمی فهمد که خیلی دوستش دارم
درون کـاخ قلبش مـن غریب المـــلک دربارم
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
در آغوشت منی که سخت می خوابم
شبیه آدمــــــی خوشبخت می خوابم
به آرامی کنـــــــارت با دلـــــی روشن
اگـــــــر باشد خیالم تخت می خوابم
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
باقــــــــــر علـــــم نبی نور چــــــــــراغ علوی
آمدی در شب این خـــــــــاک که مهتاب شوی
شد علی ابن حسین ابن علی شــــــــــاد از تو
خـــــانه ی دین خــــــــــدا می شود آباد از تو
شیعــه با بودن تو ریشه ی محکــــــــــم دارد
بی تو این سلسله انگــــــار نمک کـــــــم دارد
پدر جعفــــــــــری و شیعـــــه ی اثتی عشری
آمــــــدی سمت بهشت آدم و جــــــن را ببری
یادمان هست کمــــــــــان داری و نُه تیرت را
که زدی روی هم و شست جهــــــان گیرت را
یادمـــــــان هست که در مجلس پر مکر یزید
کــــــودکی بودی و نطقت رگ تزویـــــر برید
قلم شعــــــــــر اگر نوکـــــــــر این درگاهست
نفس مثنــــــــــوی این بار ولی کـــــوتاهست
خواستم عـــرض ارادت بکنم با رگ و پوست
مثل آن پیــــــــــر زن بی کلک یوسف دوست
گوشه چشمی بکنی تا به قیـــــامت کافیست
می رسدحرف بهآخر بهجز اینعرضی نیست
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
در بیتشمــــــا خـدا شرف را انباشت
با آمـدنت امــــــید در دلهـــــــا کاشت
نامیده شدی محمــــدی دیگـــــر چون
این خانه علی داشتمحمد کم داشت
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
می کند بازی میان ذهن من نام کسی
دل کبوتر می شود از دیدن بام کسی
روز و شب با یاد او سرگرم و در آرامشم
می شود یعنی کسی اینقدر آرام کسی؟
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh