eitaa logo
شعرکده
869 دنبال‌کننده
878 عکس
92 ویدیو
6 فایل
اشعار #اســـمـــاعــیـــل‌عـــلــیـــخـــانـــی لینک جوین کانال؛ eitaa.com/joinchat/3939958806C313b4e7b3d خدایا قلم ما را در راه خودت روان کن اسماعیل علیخانی @Nabaled کپی با نام شاعر مجازست
مشاهده در ایتا
دانلود
هــر لحظه فقط نام تو را می گویم به به، به هنــــــرهای خدا می گویم شاعــر نشدم در اشتباهند این خلق عاشق شده ام پرت و پلا می گویم ✍ ✒️@sherkadeh
وَلَاتَحْسَبَنَّ‌الَّذِينَ‌قُتِلُوافِي‌سَبِيلِ‌اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ آسمانی به یقین خفته در این خاک،بدان! آن که در راه خدا داده سرش مرده ندان رازی از حال شهیدان خــــــــدا فهمیدم؛ شمع تا ســـــــر نسپارد نشود نورافشان ✍ پ‌ن:روزی روزگاری بر سر مزار نورانی شهید حججی. جای دوستان سبز ✒️@sherkadeh
نام شیرین تو هــــرجــا بر زبانم می رود از غمت بر گــونه ها اشک روانم می رود صبر من در ماتمت آخر به پایان می رسد در میان روضه ات یک روز جانم می رود ✍ ✒️@sherkadeh
از گـــــریه هـــــم در ماتمت جمع شیاطین ترســـــان و لرزانند ای دلـــــــــدار شیرین خونت نشد در پیچ و تاب قــــــرن ها گم می‌جوشد‌ این‌ خون تا نخشکد شاخه‌ی‌دین ✍ ✒️@sherkadeh
عین نامت عشق را معنا نمود با رسید و با وفـایی را سرود شد الف رمــــزی برای قامتت سین تو سقــــایی عشاق بود ✍ ✒️@sherkadeh
شعرکده
#عباس عین نامت عشق را معنا نمود با رسید و با وفـایی را سرود شد الف رمــــزی برای قامتت سین تو سقــ
هیچ کس اندازه ی عباس با احساس نیست روی خواهـر یا برادر مثل او حساس نیست حـــرف و لاف و مدعی دیدیم در عالم ولی در وفــاداری کسی هم پایه ی عباس نیست ✍ ✒️@sherkadeh
می شوم بی سر در این پیکــــار اما می روم نامه هــــــا را می کنند انکــــــار اما می روم عشق می‌گوید که دلبر خواسته بی سر شوی عقل می گوید نکن این کار امــــــــا می روم بعد من در کـوفه و در شام بر اهــــــــل حرم می رسد سنـگ از در و دیوار امــــــا می روم تیـــــــــر در چشم ابوالفضل و گلوی اصغــرم می زنــد آن فــــــــاسد غدار امــــــا می روم مثل یک گل با هجومی سخت پرپر می‌ کنند اکبــــــــــرم را قوم بدکـــــردار امــا می روم تا بمـــــانـم دور از مکـــــــــر و بلای روزگــار خیــرخواهان می کنند اصـــــرار اما می روم شد مقـــــــدر تا ببارد بر ســـــرم در این سفر غصـــه ها و محنت بسیــــــــــار اما می روم هـرچه هم باشد برایم در مسیر وصل دوست راه عشق و عـــــــــاشقی دشوار اما می روم چون که دین باید بمـــاند پایدار و سرفــــراز راه حــق پر مانعست این بار امــــــا می روم ✒️@sherkadeh
مثل مادر شده ای،روی لبت هر لحظه از ستم کاری این کوردلان زمــزمه ای بر بدن جای کتک مانده و رویت نیلی دخترم نور دوچشمم چقدر فاطمه ای ✍ ✒️@sherkadeh
باید که به قــــربان تو جانان بروم حر باشم و از گوشه‌ی زندان بروم دیر آمــــــده‌ام به جان فشانی اما رخصت بده تا زود به میدان بروم ✍ ✒️@sherkadeh
ای‌عمو گرچه پدر نیست ولی من هستم من هم اندازه ی خود از می نابت مستم تا که شمشیر به رویت نخورد در میدان می کند جـــای سپر از تو حمایت دستم ✒️@sherkadeh
هــــرچند که قدّ و قامتی کوچک داشت با هــر حرکت بذر شجـــاعت می کاشت مــردان به زمین می زد و هــر گامش را مــردانه به سمت بنـــدگی بر می داشت انگــــار حسن بود کـــــه می زد شمشیر دشمن به دل خود اینچنین می پنداشت از فــــــــــرط دلاوری خـــــــود انبوهی از کینه میــــان لشکــــــر خصم انباشت جنگید که تا شجــاعت حیـــــــدری اش مجمــوعه‌ی دشمــن به تکــاپو واداشت چون دید حریفش قدرست در دل گفت این مـــــــرد نبایست که طفلی انگاشت پس حمله به سوی او نمــــود از هــرجا داغش به دل کعبه ی دلهـــــــا بگذاشت وقتی که سری شد به میـــــــــان سرها دشمن ســر او را سر نی‌هـــــا افراشت ✒️@sherkadeh
افتــــاده به جان من شراری ممتد می‌پرسم از آن که تیر بر اصغر زد نامـــــــــرد! برای کشتن یک نوزاد آن تیر مگــر سه شعبه باید باشد؟ ✍ ✒️@sherkadeh