eitaa logo
جویبار عشق
557 دنبال‌کننده
463 عکس
77 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️ تا کی به هوای دل چنین خوار شوی؟ در دست ستمگری گرفتار شوی آنگه دانی که دل چه کردست به تو کز غفلت خواب عشق بیدار شوی!   @sheroadab139
▫️ ای که تو بردی ازدلم صبر وتوان و تاب را باز بیا که بشنوی درد دل خراب را تیغ بکش، بکُش مرا خون مرا به خاک ریز رنج مده تو بیش از این مستحق عذاب را ای که دلم ز دوریت سوخت، تو رحمت آوری یک شب اگر که بشنوی بوی دل کباب را! از چه دریغ می کنی ناز و ادا و عشوه ها من که به جان خریده ام ناز تو و عتاب را خسته دل از زمانه ام حوصله نیست سر کنم پیش کسی به جز دلم قصهٔ اضطراب را دل شده شعله ور ز غم، عیب مگیر بر دلم باز نشان اگر شود این همه التهاب را تا به سحر نگاه من دوخته بر در است و بس ذوق حضور روی تو برده ز دیده خواب را من که به دشت عشق تو تشنه لب اوفتاده ام از چه دریغ می کنی بر لب تشنه آب را دلبر قهر پیشه ام، کاش قبول می نمود ازسرعشق وعاشقی این دو سه بیت ناب را @sheroadab139
هدایت شده از م.بیرنک
4_5994810730648439275.mp3
6.79M
! دل در عزای واقعه ی شهر بم گریست چندان عظیم بود مصیبت که غم گریست زخم آن چنان عمیق ، که دل پاره پاره شد چشمم عقیم گشت و تمام دلم گریست ای اشکهای غم ، ز چه ماتم گرفته اید!؟ طوفان به پا کنید که چشمان یم گریست از نخلهای غم زده خون می چکد مدام ؛ درسوگ باغبان دل نخل دژم گریست گلپونه های وحشی دشت امید سوخت دف بی امان به سرزدونی دم به دم گریست در سوگ هجر بلبل بسطامی فقید ، مرثیه خواند قمری و مرغ حرم گریست بشنو نوای ناله ی آن کودک یتیم !، بر سرزنان دو دست، ز دست ستم گریست دیروز ، کودکی و کتابی و دفتری ، امروز، نوحه گر شده دفتر، قلم گریست دیروز ، مادری و جگر گوشه در کنار ، امروز، ضجه زد که چه شد کودکم گریست چیزی نبود ، گرمی خرما پزان بم ، درپیش سوز سینه که چون محتشم گریست م.بیرنگ ❣دیماه 82 تنظیم و میکس: سعید وحدانی 🎤 دکلمه های عندلیب @satkani
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️شیراز سال 1303با یک آهنگ دلنشین تقدیم به: نگاه مهربانتان ⬆️⬆️⬆️ 🌷هوالمصور🌷 یادی و نگاهی " در غم ما ، روزها ، بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد روزها ، گر رفت ؛ گو رو باک نیست تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست " دو بیت از " نی نامه ی مولانا " ⬆️ مرحوم "دکتر محمد علی اسلامی ندوشن" با الهام از این دو بیت " مولانا " نام ( روزها) را برای کتاب چهار جلدی سرگذشت خود ، انتخاب کرده است. 🌷🌷 و سرانجام : دارنده ی عنوان نکونامی رفت آنجا که روند عالم و عامی رفت آن کس که نگاشت " روزها " را کوچید استاد ادیب " دکتر اسلامی " رفت طباطبایی ندوشن (امید) ششم اردیبهشت ۱۴۰۱ 🌷🌷 و امّا در باره ی شیراز : شیراز اگر چه باغ و راغش، زیباست پاییز و بهار و سرد و داغش ، زیباست ازبرکت نور چشم "موسی الکاظم (ع) " بیش ازهمه جا " شاهچراغش " زیباست / 🌷🌷 طباطبایی ندوشن (امید) @tabatabaeinodoushan
▫️ در شبی که غمگینم می‌توان نجاتم داد با تبسمی بر لب، از هجوم  طغیان ها @sheroadab139
▫️ ماییم مسافـران سرگردانت بی‌حوصله‌ از مسیر بی‌پایانت در پیچ و خمت بجز خطر خیری نیست ای عشق کجاست دوربرگردانت @sheroadab139
▫️ نفرین به من به عشق، مرا برده آبرو نفرین هزاربار بر این دل، دل دو رو نفرین به حس شاعری‌ام،حس عاشقی انداخت اینچنین دل من را به دام او نفرین به این شبی که پر ازحس رفتن‌است نفرین به بغض،بغض نشسته در این گلو نفرین به اشکهای رها روی گونه ام نفرین بر این اتاق، اتاق پر از پتو نفرین به هرکه آرزوی عشق می‌کند نفرین‌به‌عشق، عشق که دل کرده زیر و رو نفرین به قصه‌های هزار و هزار بار...... نفرین به غم که در زده صبح علی‌الطلو نفرین به خاطرات جوانی هزار بار هی من ورق زدم دل دیوانه مو به مو نفرین به من که فکر تو از سر نمی‌رود دیگر بس است دار کجا جام زهر، کو نفرین به آن شقایق خونین میان دشت دشتی که خورده خون دلم را سبوسبو نفرین به زندگی به نفسهای زرد و سرخ جز مرگ،مرگ، مرگ ندارم من آرزو نفرین به عقل و عشق که دارند دم به دم هی کل کل و جدل همه دعوا بگو مگو نفرین به عمر من که به سر دیر می‌رسد نفرین به وصله های دلم پر شد از رفو نفرین به دل که راز مرا فاش کرد و رفت حافظ فقط به راز دل من نبرده بو نفرین به استعاره به‌تشبیه به هرچه هست نفرین به این خیال،خیالات تو به تو اهل دلی کجاست که هم صحبتم شود نفرین به من به اینهمه گشتن به جستجو نفرین به این زمان و زمین هرچه هست و نیست «بعد از وفات،تربت ما در زمین مجو» گفتی پدر که عشق دروغ است راست بود پند پدر نرفت به گوشم چرا فرو؟ نفرین بس است شاعر غمگین من آمدم امشب بیا و درد دلت را به من بگو @sheroadab139
▫️ ای باد صبحدم، خبر آشنا بیار بوی نهفته زان صنم دلربا بیار مانا که یابم از دل گمگشته آگهی یک تار مو ازآن سر زلف دو تا بیار @sheroadab139
▫️ چگونه می‌شود به آن‌کسی که می‌رود اینسان صبور سنگین سرگردان فرمان ایست داد؟ @sheroadab139
▫️ تولد من تویی و پیش از تو به یاد نمی آورم که وجود داشتم.  @sheroadab139
▫️ دلگرمیِ مردانه شدن را بلدی؟ گنجشک شوم لانه شدن را بلدی؟ مو بافتن و غزل سرودن به کنار من اشک شوم شانه شدن را بلدی؟ @sheroadab139
▫️ از نظرت کجا رود وَر برود تو همرهی رفت و رها نمی‌کنی آمد و ره نمی‌دهی @sheroadab139