eitaa logo
شعر و کودکی
698 دنبال‌کننده
226 عکس
8 ویدیو
0 فایل
جملات شاعرانه کودکان جملات شاعرانه کودکان را با ذکر سن و نام کودک ارسال کنید: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
#شعر_و_کودکی به نظرم خدا یه امپراطور خیلی مهربونه درسته مامان؟! 5 سال و 4 ماه. دختر @sherokoodaki
#شعر_و_کودکی بچه‌ها اولش مثل ـُ ی استثنان، خیلی کوچیکن، دیده نمیشن. اما کم کم تبدیل میشن به «و». سوگند ۷ ساله @sherokoodaki
#شعر_و_کودکی خدا شبیه آقاجونه یه عمامه ی سیاه داره با یه عبا موهاشم کوتاهه فقط قدش اونقدر بلنده که همه رو می بینه سارا، ۷ ساله @sherokoodaki
#شعر_و_کودکی واژه توی یک کتاب توی یک کتابخانه ی بزرگ زندانی است آزاد میشود وقتی بخوانیمش محدثه طوبایی، ۹ ساله @sherokoodaki
پدرم مي گويد: "نبايد به گذشته فکر کرد" برادرم مي گويد: "مامانا هيچ وقت نمي ميرند" خواهرم مي گويد: "بايد با مرگ مادرمان کنار بياييم" کاش مي دانستم مادرم هم چه مي گويد فائزه سادات محمدی/11 سالگی
مامان نیست من و بابا و آبجی باهم تنهاییم... الهام.سه ساله. @sherokoodaki
بابا اگه برام بستنی نخری بهت جایزه نمی دم... دختر. دو سال و نیمه @sherokoodaki
خدا همه جا هست منم خدارو اندازه ی همه جا دوست دارم دختر. ۴ ساله @sherokoodaki
مامان می دونی حضرت زهرا برای آتش نشاناست؟ پسر. سه ساله @sherokoodaki
چرا ماه چسبیده به آسمون؟ دوست دارم ماه بیاد توی خونه مون زهرا. سه سال و چهار ماه @sherokoodaki
دو تا ماه داریم. یکی مثل زردآلوئه، یکی مثل موز زهرا. سه سال و چهار ماه @sherokoodaki
دلم می‌خواهد حتی اگر شوهر کنم خمیر دندان ژله‌ای بزنم! (روشنک روزبهانی / 8 ساله) از کتاب سومین جشنواره بین‌المللی "دستهای کوچک دعا" @sherokoodaki
آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدی‌هایی را که من جمع می‌کنم از من می‌گیرند و به بچه‌ آنهایی می‌دهند که به من عیدی می‌دهند! (سحر آذریان / ۹ ساله) از کتاب سومین جشنواره بین‌المللی "دستهای کوچک دعا" @sherokoodaki
خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر او دندان مصنوعی دارد! (الناز جهانگیری / 10 ساله) از کتاب سومین جشنواره بین‌المللی "دستهای کوچک دعا" @sherokoodaki
مامان با خواب می تونم برم مشهد. محی الدین. سه ساله @sherokoodaki
زمستان بود یکدفعه بهار شد سامان دادبان. ۹ ساله @sherokoodaki
…حضرت فاطمه خنده ای روی لب هایش داشت که تمامی نداشت… پرنیان اسدی. ۹ ساله @sherokoodaki
پرنیان اسدی. ۹ ساله از خمین @sherokoodaki
زبونم مثل لک لک می سوزه پسر. ۴ ساله @sherokoodaki
#شعر_و_کودکی …فاتمه ی من…. هیچ کس را مسل تو نمی شناسم… یاسمین. هفت سالگی @sherokoodaki
فرهنگ لغات: کمرخار: وسیله ی خاراندن کمر پرتقال زخمی: پرتقال خونی بلندگو وایس: پایه میکروفن گوشت دسته دار: ران مرغ یا قلم گوسفند سبز پر حضرت عباسی: سبز سیدی نوروزی خانوم: خانم نوروزی بی مغازه دار: دستفروش غلامرضا. ۴ ساله @sherokoodaki
بیا برای همیشه با هم دوست باشیم پسر. چهار ساله @sherokoodaki
خدا مال خودمه کاری باهاش نداشته باش مائده/ 5 ساله @sherokoodaki
#شعر_و_کودکی خدا آب رو آفرید چون می دونست بچه‌ها آب بازی خیلی دوست دارند. فاطمه، ۵ و نیم ساله @sherokoodaki
#شعر_و_کودکی کاشکی من خدا بودم به همه آدم ها یک عالمه بچه می دادم فاطمه،۵ و نیم ساله @sherokoodaki