eitaa logo
شعر و سبک؛امیر عباسی
5.6هزار دنبال‌کننده
274 عکس
112 ویدیو
11 فایل
🔹 تمامی شعر های این کانال توسط حاج امیر عباسی سروده و بارگذاری میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
زبانحال حضرت زینب با امام حسین سلام الله علیهما باشد سرود عشقت روی لبم ترانه این است بهر تاریخ گلبانگ جاودانه ای حُسنِ تو خدایی ای وَجهِ تو چو اَحمَد ای روی تو چو زهرا خوی تو حیدرانه چون خوانده ای نوایِ اُفِّ لَّکَ خلیلي از مرغ جان زینب سوزاندی آشیانه هر چند من پناه و اُمّید عالمینم بر من تو هستی ای دوست اُمّید و پشتوانه من در نماز عشقم رو بر رُخِ تو دارم ذکرت روی لب من پیدا و مخفیانه آفاق اشک ریزند از درد غربتِ تو چشم فلک زِ سوگت دریای بی کرانه تو سوی دَرد رفتی بهر نبرد رفتی من دارم از فراقت هر دم به دل بهانه از تلّ زینبیّه دیدم که خصم ملعون از هر طرف ز کینه شد سوی تو روانه داغ غریبیِ تو ای نور چشم زهرا تا صبح روز محشر از دل کِشَد زبانه دردم فزون نمودند غرقِ به خون نمودند آن گیسویی که زهرا می زد به ناز ، شانه این جسم توست جانا در بین تیر و شمشیر؟ باور نمی کنم من ای دلبر یگانه چون آمدم کنارت ای دلخوشیِّ زینب من را زِ تو جدا کرد دشمن چه ظالمانه خواهی اگر مِدالِ دلداگیِّ من را مانده به عضو عضوم از عشق تو نشانه چون ناله ام بر آمد در ماتمت برادر دشمن جواب من داد با ضرب تازیانه 🔴 این ابیات در ۲۳ بهمن سال ۱۳۸۵ سروده شده @sherosabk
گرچه من یک زنم اما ز شجاعت ز وقار داده ام درس رشادت به تمام دنیا اصل گفتار من این است بدانید که هست همه جا کرب وبلا و همه روز عاشورا خصم هر چند به ظاهر شده پیروز ولی ما همه چیره به خصمیم بدانند اعدا امر معروف بود فلسفه ی این نهضت که به پا کرده گل فاطمه در کرب وبلا من هم از امر خدا در گذر از کوفه و شام می کنم پایه ی این واقعه را پا برجا در بیان غمم این بس که به راه خوش عشق شده ام همسفر قاتل شاه شهدا غصه ام هجر نگار است به پای نیزه با‌ نگاهی شوم از قلب حزین عقده گشا هر زمان گشت هلالم به روی نیزه عیان خوانده ام شعر بلا با خودم اینگونه نوا یارب این لاله ی پرپر پسر فاطمه است که سرش گشته به نی در بر من جلوه نما گرچه کوهی ز مصائب به نبردم آمد قامت طاقت و صبرم نشد از درد، دوتا دلبرم نیزه نشین و منِ محزونه به اشک بنمایم به تراب غم جانان مأوا یاد عباس و علی اکبر و عون و جعفر قامت عمر مزیّن شده با رخت عزا چون ملائک هم دم مرثیه ی غم خوانم یاد عبدلّه و قاسم نوه های زهرا می نمائیم ز اندوه به همراه رباب مجلس خاطره و روضه اصغر بر پا بین این قافله هرچند خودم خون جگرم شده ام سنگ صبوری به تمام زنها شده با این همه طاقت بخدا قاتل من ناله غربت طفلی که بگوید بابا گرچه طفل است ولی پیر ره عشق بود اوسه ساله است، ولی هست شبیه زهرا لیک او گاه از این قافله جامی ماند با فغان خوانَدَم از درد، که ای عمه بیا کودکی گویدم ای عمه چه شد بابایم به خدا نیست مرا طاقت این رنج و بلا یک طرف از غم شش ماهه زند ناله رباب یک طرف یاد علی ناله زن امّ لیلا ای خدا من به چه شیوه بدهم تسکین بر دل این قافله ی خونجگرِ صاحب عزا جسم صدچاک گلم مانده به خاک و من هم از وظیفه شدم عازم به سوی شام بلا یاد آن روز که در عرصه ی سرخ مقتل گشت از ناله ی من محشر کبری برپا ناگهان بانگ برآمد زِ گلوی گلگون خواهرم من پسرحیدرم، این سوی بیا یاد آن روز که میخواند به صوتی محزون مادرم گریه کنان زمزمه ی وا ولدا یاد آن روز که آتش به درِ خیمه رسید یاد کردم زِ در و ناله زدم یازهرا صفحه ۲ 🔴 این شعر در سال ۸۴ سروده شده @sherosabk
زبانحال حضرت زینب با امام حسین باشد سرود عشقت روی لبم ترانه این است بهر تاریخ گلبانگ جاودانه ای حُسنِ تو خدایی ای وَجهِ تو چو اَحمَد ای روی تو چو زهرا خوی تو حیدرانه چون خوانده ای نوایِ اُفِّ لَّکَ خلیلي از مرغ جان زینب سوزاندی آشیانه هر چند من پناه و اُمّید عالمینم بر من تو هستی ای دوست اُمّید و پشتوانه من در نماز عشقم رو بر رُخِ تو دارم ذکرت روی لب من پیدا و مخفیانه آفاق اشک ریزند از درد غربتِ تو چشم فلک زِ سوگت دریای بی کرانه تو سوی دَرد رفتی بهر نبرد رفتی من دارم از فراقت هر دم به دل بهانه از تلّ زینبیّه دیدم که خصم ملعون از هر طرف ز کینه شد سوی تو روانه داغ غریبیِ تو ای نور چشم زهرا تا صبح روز محشر از دل کِشَد زبانه دردم فزون نمودند غرقِ به خون نمودند آن گیسویی که زهرا می زد به ناز ، شانه این جسم توست جانا در بین تیر و شمشیر؟ باور نمی کنم من ای دلبر یگانه چون آمدم کنارت ای دلخوشیِّ زینب من را زِ تو جدا کرد دشمن چه ظالمانه خواهی اگر مِدالِ دلداگیِّ من را مانده به عضو عضوم از عشق تو نشانه چون ناله ام بر آمد در ماتمت برادر دشمن جواب من داد با ضرب تازیانه یا ربّ به حقّ زینب سوزی بده به این دل تا سوزد از کلامم‌ جان و دل زمانه 🔴 این شعر در سال ۸۵ سروده شده @sherosabk
زمزمه یا نوحه برای امام حسین علیه السلام دلم اسیر عشق، نگار عالمینه زمزمه لب من حبیبی یا حسینه دل شکسته ی من اسیر دام عشقه صفا و مروه دل کربلا و دمشقه کِیْ میشه تا بیام و تو حرمت بشینم روضه برات بخونم شش گوشت و ببینم بگم با اشک و ناله یا سَیّدَ المَوالی من اومدم زیارت ولی با دست خالی تو منای ولایت ، بشم برا تو قربان بیام به کربلا به نیابت از شهیدان کِیْ میشه ای حسین جان با یه دل پر احساس از حرم قشنگت برم به کفّ العباس آقا جون از محبّت رها نکن تو دستم غم تو شعله ورشد تو این دل شیکستم به یاد لحظه ای که شد خواهر تو مضطر به روی خاک صحرا افتاده بودی بی سر ای دلربای عالم جونم رسیده بر لب به یاد ناله های حسین حسین زینب تا که اومد کنارت اون بانوی یگانه جواب ناله هاش و گرفت با تازیانه 🔴 این شعر در سال ۸۴ سروده شده @sherosabk
مرثیه ی حضرت زینب سلام الله علیها زینب حقیقتی ست که ناگفته مانده است عشق حسین، او به دل ما نشانده است زینب علیِ ثانیِ صحرای کربلاست تنها نه مرتضاست، که زهرای کربلاست زینب طلوعِ فجر مقاماتِ بی حد است مَدحش زِ چون مَنی که سیَه سیرتم بد است زینب ملیکه ای ست که مداح او خداست بحثش زِ هر چه هست در ارض و سما، جداست زینب عزیزِ هر دو جهان بود، با حسین معراجِ عشقِ بندگی اش بود، یا حسین آه از دمی که خونجگرِ عالمین شد در قتلگاهِ کرببلا بی حسین شد آه از دمی که شمرِ لعین گشت وارد و از بهرِ ذبحِ نور، ولی بی قَواعد و ناگه به دیده، دید که گودال، پر بلاست قرآنِ واقعیِ خدا روی نیزه هاست بر تلّ خاک رفت، عقیله، به سر زنان رو بر مدینه کرد به اندوهِ بیکران گفتا به ناله های جگر سوز و غصه دار بر ختم الانبیا، شرفِ کلّ روزگار (( این کشته ی فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست)) 🔴✍️ نوشته شده در بهمن ماه ۱۴۰۲ ✅کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk
صفاتش چون صفات بوتراب است خروشش محکمات انقلاب است برای بانوان، تا روز محشر پیامِ زینبی حفظ حجاب است ز داغِ آن هلالِ روی نیزه هماره مُضطر و بی صبر و تاب است امان از گریه های او برای تنی بی سر، که زیر آفتاب است خودش گرچه گرسنه بود و تشنه وَ از ظلم عدو بی صبر و تاب است ولی جان و دلش سوزان چو آتش زِ کامِ تشنه ی طفل رباب است اگر چه دست بسته رفت تا شام قسم بر عشق، او عالیجناب است به نطق حیدری در بین دشمن به هم ریزنده ی بزم شراب است زبان، قاصر بُوَد از وصف زینب سؤالِ فهمِ قدرش بی جواب است منم خاکِ درِ دولتسرایش همین یک ادعا، حرفِ حساب است 🔴✍️ نوشته شده در بهمن ماه ۱۴۰۲ ✅کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk
توسل به حضرت زینب سلام الله علیها در ماهِ ربیع الاول چه ربیع الاولی؟ من بی برادر گشته ام بین مقتل زائرِ مَذبوحِ بی سر گشته ام هست شادی بر دلِ غمدیده و زارم حرام که عزادارِ غمِ عباس و اکبر گشته ام پیش چشمم لاله هایم یک به یک پرپر شدند روضه خوانِ غربتِ گلهای پرپر گشته ام بود قنداقه به دست شاه و از حِیرانی اش تا ابد خانه خرابم، مُضطرم، سرگشته ام در خرابه داد جان، ریحانه ی سرخ حسین ‌شرمسار از رفتنِ آن نیک دختر گشته ام از سوی دیگر فتادم یادِ داغِ محسن و غصه دارِ دردِ بی پایانِ مادر گشته ام 🔴✍️ شهریور ماه ۱۴۰۳ ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇 https://t.me/sherosabkamirabbasi ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇 ble.ir/join/MjZjMzdmOD
مرثیه زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با امّ حبیبه در شهر کوفه بیا امّ حبیبه یاری ام کن منم زینب بیا غمخواری ام کن ببین امّ حبیبه، حال و روزم که لحظه لحظه چون شمعی بسوزم زمانه گرچه ما را خونجگر کرد مگو دخت علی تنها سفر کرد ببین خورشید سرخِ عالمینم به روی نِی سرِ پاک حسینم شنیدم طعنه ها از صد غریبه به حالم گریه کن امّ حبیبه به حالم گریه کن، سویش دویدند خودم دیدم، گُلَم را سر بریدند میان آن همه غوغا و جنجال خودم دیدم که شمر آمد به گودال ببین امّ حبیبه، بی قرارم منِ زینب زِ تو درخواست دارم الا اِی در وجودت نورِ مَکتب اگر خواهی کنی لطفی به زینب ببین چشم زنان از غصه شد تر برو از خانه ات معجر بیاور برو که قلب من صد چاک باشد نگاه کوفیان ناپاک با‌شد 🔴✍️ شهریور ماه ۱۴۰۳ ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇 https://t.me/sherosabkamirabbasi ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇 ble.ir/join/MjZjMzdmOD
مرثیه ی حضرت زینب سلام الله علیها در گودال قتلگاه چون حسین بن علی شد سر جدا رو به یثرب دخت زهرا زد صدا یا محمد نور عینت را ببین بین خاک و خون حسینت را ببین این مُرَمَّل بِالدِّما فرزند توست زینت دوش تو و دلبند توست یا محمد کن حسینت را نگاه حرمتش بشکسته شد در قتلگاه یک نفر خنجر زده حنجرش دیگری عُریان نموده پیکرش یا محمد بعدِ قتلِ آن امیر دخترانت یک به یک گشتند اسیر یا محمد چشممان شد خونفشان ما کجا و شمر و خولی و سَنان؟ یا محمد، دارم از کوفه گِله آه، ناپاک است چشم حرمله 🔴✍️ شهریور ماه ۱۴۰۳ ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇 https://t.me/sherosabkamirabbasi ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇 ble.ir/join/MjZjMzdmOD