نوحه اسارت آل عبا
داغی بُوَد بر دل ما
اسارتِ آل عبا
عصمت الله با سوز و آه در سلسله
شد همسفر با سَنان و با حرمله
واویلتا واویلتا واویلتا...
آتش فتنه شعله ور
اولادِ زهرا خونجگر
از بُغضِ اهل کینه با نامِ حیدر
پذیرایی شد از آنها با خاکستر
واویلتا واویلتا واویلتا...
جلوهٔ سبحان بر نیزه
قاریِ قرآن بر نیزه
آن طوری که مادرِ او را میزدند
پیش چَشمش خواهرِ او را میزدند
واویلتا واویلتا واویلتا...
#حضرت_زینب
#اسارت
@sherosabk
نوحه کوفه
کوفه و رنجِ آل عبا
سرِ بُریده بر نیزه ها
زینب و گریه بچه ها
وایِ من وایِ من
اهل کوفه از کین،قلبشان شعله ور
آل پیغمبر و،آتش و خاکستر
آه و واویلتا...
کوفه و عترت و سلسله
کوفه شادی و وِلوِله
کوفه و خنده حرمله
وایِ من وایِ من
غَمسَرا نمودند،عرصه ی دنیا را
میزدند از کینه،عترت طاها را
آه و واویلتا...
#کوفه #دروازه_کوفه
#اسارت
@sherosabk
هدایت شده از شعر و سبک؛امیر عباسی
سبک واحد دهه اول محرم ۹۷.m4a
1.42M
هدایت شده از شعر و سبک؛امیر عباسی
سبک نوحه دهه اول محرم ۹۷.m4a
1.25M
زندان کوفه
تا به گردون رسد آوای زینب
زندان کوفه شد مَأوای زینب
رزقِ آلُ الله،سوز و اشک و آه
یا صاحب الزّمان آجَرکَ الله
از این پُرسِش چَشمِ دوعالَم تر است
زندان مگر جای بِنتُ الحیدر است
حسین نالان شد،بینِ قتلِگاه
یا صاحب الزّمان آجَرکَ الله
#کوفه #زندان_کوفه
@sherosabk
نوحه مصائب کوفه
امّ حبیبه
امّ حبیبه،کنیز زینب
جانش رسیده،از غصه بر لب
چون به رویِ نِی،دیده قرصِ ماه
گریه کرده بر،داغِ ثارُالله
آه و واویلا...
او که زِ رویش غم منجلی بود
روزی کنیزِ آل علی بود
زیر لب گوید آه ازین دنیا
خم شده قدّ زینب کبری
آه و واویلا...
امّ حبیبه تو که نبودی
گُسَسته از ما شد تار و پودی
شد حسینم در قتلگه قربان
غرقِ در خون و با لبِ عطشان
آه و واویلا...
#کوفه #اسارت
#ام_حبیبه
@sherosabk
مصائب کوفه
مجلس عبیدالله لعنة الله علیه
از جفای روزگار غرقِ سوز و آه
گشته زینب روبرو با عُبِیدالله
هیبتش پیغمبری
خطبهٔ او حیدری
گفته با اشکِ دو عین
یا حسین و یا حسین...
زین مصیبت تا ابد دیده ها گریان
چونکه شد بی حرمتی بر لبِ عطشان
با دلی پر از شرر
مادرش شد خونجگر
چون تمامِ عالَمین
یا حسین و یا حسین...
#کوفه #اسارت
#مجلس_عبیدالله
@sherosabk
نوحه عبدالله بن عفیف
اِبنِ عفیف جانفدا گشته
بر عشق یار مبتلا گشته
در مجلس ابن زیاد محشر به پا کرد
خود را فدای عشق شاهِ کربلا کرد
مظلوم حسین جان...
با دیدهٔ بسته آن سَروَر
آنجا نمود نَهیِ از مُنکَر
در بِین بی دین ها اسیرِ رنج و غم شد
آن پیرِ نابینا مدافعِ حرم شد
مظلوم حسین جان...
فداییِ عشق ارباب است
مثل حبیب جُزوِ اصحاب است
آخر به وادیِ محبت زار و محزون
شد زائر کوی حسین با روی پر خون
مظلوم حسین جان...
#کوفه #اسارت
#عبدالله_بن_عفیف
#ابن_عفیف #اصحاب
@sherosabk
هدایت شده از کانال رسمی حاج امیر عباسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین آقام
همه میرن تو می مونی برام
instagram.com/amirabbasi133
https://eitaa.com/amirabbasi_net
نوحه ورود به ماه صفر
شده ماهِ صفر،مَهِ رنج و بلا
دوباره زنده شد،عزای کربلا
به جز محنت و غم نیست
به آب و گل زینب
امان از دل زینب
امان از دل زینب...
چو وارد شد به شام،گل خیرالنّساء
شد استقبال از او،به سنگ و طعنه ها
فراقِ رخِ دلبر
شده مشکِلِ زینب
امان از دل زینب
امان از دل زینب...
چه گویم از غمِ،سرِ بالای نِی
زِ اشک عترت و،شراب و بزمِ مِی
لب و چوبِ حرامی
شده قاتل زینب
امان از دل زینب
امان از دل زینب...
#ماه_صفر #صفر
#ورود_به_شام #شام
#اسارت
@sherosabk
زمینه حضرت رقیه سلام الله
از ازل دل شد،با غَمَت همراه
یا رقیه یا رقیه عشق ثارُالله
در عزای تو،روی لب ها آه
یا رقیه یا رقیه عشق ثارُالله
شد تازیانهٔ عدو،نوازشِ تو از جفا
آمد برای دیدنت،آن سر بریده از قفا
خرابه شد غرقِ نور،شبیهِ وادیِ طور
بابا به دیدار تو،آمد زِ دِیر و تنور
واویلتا واویلا...
گفتی اِی بابا،من شدم پرپر
روضه هایم شد شبیهِ روضهٔ مادر
چه بگویم از،آتش و معجر
روضه هایم شد شبیهِ روضهٔ مادر
بابا قسم به غربتت،این شامیان خیلی بدند
هر کجا گفته ام پدر،منِ سه ساله را زدند
خود را نموده هر جا،بر من سپر ای بابا
شرمندهٔ عمّه ام،مرا ببر ای بابا
واویلتا واویلا...
#صفر #ماه_صفر
#شام #اسارت #شب_سوم
#حضرت_رقیه #خرابه_شام
@sherosabk
نوحه مجلس یزید
از این مصیبت،دل شده بی تاب
آل عصمت و،مجلس شراب
آه و واویلا...
دستانِ بسته،قلبِ شکسته
دلهای یاران،در غم نشسته
آه و واویلا...
عاقبت بعد از،عُمری عزیزی
وامصیبت از،حرفِ کنیزی
آه و واویلا...
قلب زینب بر،غم مبتلا بود
جانش میانِ،طشت طلا بود
آه و واویلا...
لالهٔ زهرا،گَشته پژمرده
در پیش زینب،خیزران خورده
آه و واویلا...
#شام #اسارت
#مجلس_یزید
@sherosabk
زمزمه روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
چطوری توصیفش کنم،سوزِ دو چِشمای تر و
چطور با واژه ها بگم،درد و دل یه دختر و
قسم به اشک بی کسی،گریه کنا خوب میدونن
که دخترای کوچولو،بابایی ان بابایی ان
یه روز توی خرابه اي،یه دخترِ سه ساله بود
صبح تا غروب کارش فقط،گریه و اشک و ناله بود
صدا میزد ببین بابا،منم همون دخترِتم
تَنَم همه کبوده و،خیلی مثه مادرتم
بابا ببین که دخترِت،نخوابیده شب تا سحر
جونِ علیّ اصغرِت،منم بِبَر منم بِبَر
#حضرت_رقیه #شب_سوم
#پنج_صفر #اسارت #خرابه_شام #شام
@sherosabk