کوچه در کوچه ها شرح غم اینچنین شد زهرای مرضیه نقش زمین شد واویلا واویلا آه و واویلا... در پیش چشمانِ حَسَن خدایا شد چادرش خاکی در کوچه زهرا واویلا واویلا آه و واویلا... ای دل بگو هر دم آه و واویلاه دستِ عدو و ماهِ روی زهرا واویلا واویلا آه و واویلا... نقش زمین گرچه خیرالنساء بود آن روز، روزِ قتل مجتبی بود واویلا واویلا آه و واویلا... عُمری به سوزِ پنهان، دیده ی تر خون گریه کرده بر رُخسار مادر واویلا واویلا آه و واویلا...

اُحُد ای عمّ پیغمبر ماه شهیدان بِنگَر تو زهرا را با چشم گریان واویلا واویلا آه و واویلا... من آمدم تا که گویم برایت از غربتِ جانسوز یک جنایت واویلا واویلا آه و واویلا... تا عرش أَعلا رفته سوزِ آهم شد یک لعین در کوچه سدّ راهَم واویلا واویلا آه و واویلا... نالان از آن صَحنه روح الامین شد زهرا در آن کوچه نقش زمین شد واویلا واویلا آه و واویلا... فِیضِ وِصالَم خواهش از خدا کن عمو برای رفتنم دعا کن واویلا واویلا آه و واویلا...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها مادر چرا رنگ از رویت پریده مادر چرا گشتی قامت خمیده واویلا واویلا آه و واویلا... تا به سحر از دردِ خود نَخُفتی از چه غمت با زینبت نگفتی واویلا واویلا آه و واویلا... محزون چو قلب مُضطَرِ تو هستم من چهار ساله دختر تو هستم واویلا واویلا آه و واویلا... یادِ دَمی که رفتی عاشقانه با روی نیلی برگشتی به خانه واویلا واویلا آه و واویلا... ای که فِراقت سوز عالمین است بعد از تو زینب مادرِ حسین است واویلا واویلا آه و واویلا...

اذان بِلال حبشی هستم علی جانم دلتنگ بابا بگو أَذان گوید مؤذّنِ ما واویلا واویلا آه و واویلا... در بین بستر با این وضع و حالَم مُشتاق صوتِ محزونِ بِلالم واویلا واویلا آه و واویلا... مؤذّنا بر گو أَذانِ دیگر تا زنده گردانی یاد پیمبر واویلا واویلا آه و واویلا... تا عرشِ حق می رفت سوز و نوایش آماده می کردم عبا برایش واویلا واویلا آه و واویلا... بگو که زهرا آن دُختِ نبوّت شود شهیده در راهِ ولایت واویلا واویلا آه و واویلا...

شبِ شهادت سَرو قدِ مولا شود خمیده شب شهادت زهرا رسیده واویلا واویلا آه و واویلا... امشب بُوَد دلخوش از عطرِ کوثر فردا شود مولا بی یار و یاور واویلا واویلا آه و واویلا... پژمرده گشته در گلشن گلِ یاس عِطر یَتیمی کم کم گردد احساس واویلا واویلا آه و واویلا... گرچه بُوَد دردِ او بی کرانه این روزِ آخر کرده کارِخانه واویلا واویلا آه و واویلا... امشب بُوَد زینب کنارِ مادر زین پس رَوَد او تا مزارِ مادر واویلا واویلا آه و واویلا...

روز شهادت روز عزای عصمت خدا شد مظلومِ این عالَم صاحب عَزا شد واویلا واویلا آه و واویلا... مدینه گشته صحنه قیامت یا حضرت مهدی سرت سلامت واویلا واویلا آه و واویلا... خاکِ مدینه خون گِریَد زِ ماتم جان داده زهرا امّا با قدِ خم واویلا واویلا آه و واویلا... با قامتِ خم شد،مهمانِ بابا با صورت نیلی جان داده زهرا واویلا واویلا آه و واویلا... این درس زهرا می باشد به اُمَّت باید فدایی شد بهر ولایت واویلا واویلا آه و واویلا...

بعد از شهادت یا رب دگر بی یار و یاورم من در جبهه ی حق بی همسنگرم من واویلا واویلا آه و واویلا... در آتش غم سوزد حاصل من فِراق زهرا خون کرده دلِ من واویلا واویلا آه و واویلا... از هَست و بودِ عالَم دل گسستم کنار قبر تو تنها نشستم واویلا واویلا آه و واویلا... علی شده بی کس ، زهرا کجایی ای یار مجروحم داد از جدایی واویلا واویلا آه و واویلا... در راه دین دادی بود و نبودت گواهِ من آن صورتِ کبودت واویلا واویلا آه و واویلا...

وداع با فاطمّیه ای فاطمیّه ای سوزِ دلِ یار مٌحَرَّمِ زهرا خدانگهدار یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا... ای فاطمیّه خون کردی دلِ ما خدانگهدار ای عزای زهرا یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا... ای فاطمیّه از اشک علی گو از صورت و پهلو و دست و بازو یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا... برای یاران از غُسل و کفن گو از اشک زینب ، از آهِ حَسَن گو یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا... بگو برای ما از دستِ بسته از سیلی و از پهلوی شکسته یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا...

طلیعه ی فاطمیّه آمد بهار ایمان فاطمیّه آمد دوباره یاران فاطمیّه یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا... دوباره می بینم با دیده تر سَربندِ یا زهرا بسته به هر سر یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا... ای شیعه ، حقِّ آن بانوی بیمار یاد شهیدان را زنده نگهدار یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا... او که دل زارش از غم شکسته نافله می خوانَد ولی نشسته یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا..، او که به لب جز ذکر حق ندارد از ضعفِ تَن دستش رمق ندارد یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا..،

👆 #دهگی #نوحه_دهگی #دهگی_فاطمیه #نوحه_دهگی_فاطمیه

تصاویر دستنوشته ی نوحه های بالا👇

🔴نوحه های فوق در سال ۸۹ سروده شده

در و دیوار ای مدینه ای مدینه ای امان از ظلم و کینه تا قیامت بگو با دیده ی تر فاطمه شد شهیده پشت آن دَر یا خیرالنسا؛یا زهرا... موسمِ فتنه گری بود بیتِ عصمت،آتش و دود پیشِ آن یاورِ غریب زهرا تازیانه شده نصیب زهرا یا خیرالنسا؛یا زهرا... مضطر و قامت خمیده می شود زهرا شهیده از برای ولایت جانفدا شد هستیِ او فدای مرتضی شد یا خیرالنسا؛یا زهرا...

کوچه کوچه وادی بلا شد صحنه ی کرببلا شد مقتلِ عشق و یک بانوی خسته سیلی و ناله و دستی شکسته یا خیرالنسا؛یا زهرا... آهِ تو محزون و پر درد مجتبی خون گریه میکرد با من از کینه ی دشمن نگفتی از جنایات اهریمن نگفتی یا خیرالنسا؛یا زهرا... ای گل پژمرده ی من یارِ سیلی خورده ی من بهرِ یاریِ من خوردی تو سیلی قاتل من شود این روی نیلی یا خیرالنسا؛یا زهرا...

بستر رهنما و هادیِ عشق بستریِ وادیِ عشق شمعِ جمعی و طفلان تو بی تاب لحظه به لحظه گردد پیکرت آب یا خیرالنسا؛یا زهرا... ای که خود سِرِّ حیاتی ذکر تو عجّل وفاتی آمده گر چه این جانِ تو بر لب رحمی ای مادرِ خسته به زینب یا خیرالنسا؛یا زهرا... داغدیده کودک توست خانه دار کوچک توست بر شفای تو هر دم ناله دارد غصه ی یاس هجده ساله دارد یا خیرالنسا؛یا زهرا...

بیت الاحزان و احد بیت الاحزانت خراب است سایه بانت آفتاب است دشت جانت شده دریای لاله می روی تا اُحُد از بهر ناله یا خیرالنسا؛یا زهرا... دل پریشان می روی تو با یتیمان می روی تو درد و دل با عمو داری هماره می کنی بر غم حیدر اشاره یا خیرالنسا؛یا زهرا... ای عمو دل بی شکیب است مرتضی خیلی غریب است پیش تو آمدم با روی نیلی بی حیا زد مرا در کوچه سیلی یا خیرالنسا؛یا زهرا...

اذان بلال ساکن کوی ولایت ای اذان گوی ولایت مأذنه گشته جای نانجیبان گو اذان از برای حفظ قرآن وا مصیبتا،واویلا... بانگ تکبیرت دل آراست التیام درد زهراست ای بلال ای اذان گوی پیمبر زنده گردان دوباره حق حیدر وا مصیبتا،واویلا... محشر کبری به پا شد پشت در زهرا فدا شد تو نبودی دلِ ما را شکستند دستِ حیدر ز ظلم و کینه بستند وا مصیبتا،واویلا...

شب شهادت می روم با چشم خونبار یا علی خدا نگهدار عازم گلشن قدس وصالم جان زینب علی بنما حلالم ای مولای من،یا حیدر... کارِ خانه کردم امشب تا دهم جانی به زینب با دلی غمزده من دارم آوا آخرین شب بُوَد از عُمرِ زهرا ای مولای من،یا حیدر... ای امام عالمینم گریه ها کن بر حسینم آن حسینی که با لبهای عطشان می شود میر و سالار شهیدان ای مولای من،یا حیدر....

روز شهادت ذکر دل آه و واویلا است روز عاشورای زهراست عاقبت یار حیدر شد شهیده موسم غربت مولا رسیده یا خیرالنسا؛یا زهرا... داغ تو بر دل نشسته رفته اي پهلو شکسته از غم غربتت آکنده ام من تا قیامت ز تو شرمنده ام من یا خیرالنسا؛یا زهرا... از غم هجران و غربت درد بی پایان و غربت دیده بگشا ببین با آه و زاری اشک سرخ علی گردیده جاری یا خیرالنسا؛یا زهرا...

شام غریبان شد بَنِی الزَّهرا پریشان آمده شام غریبان فاطمه شد فداییِ ولایت حجت ابن الحسن سرت سلامت یا خیرالنسا؛یا زهرا... کودکان با دیده ی تر در پیِ تابوت مادر ساکت و بی صدا گرمِ بُکایند غصه دارِ غمِ خیرالنسایند یا خیرالنسا؛یا زهرا... بسته دیگر راه صبر است مرتضی کنار قبر است زین جهت که گلش گردیده پرپر او خجل گشته از روی پیمبر یا خیرالنسا؛یا زهرا...

بعد از شهادت بهترین یارم کجایی یار و غمخوارم کجایی زینبت دل به غربت می سپارد خانه بی رویِ تو صفا ندارد یا خیرالنسا؛یا زهرا... دخترت با ذکر مادر چادر خاکی کند سر او که آئینه دارِ عصمتِ توست روز و شب روضه خوانِ غربت توست یا خیرالنسا؛یا زهرا... بین،چو لاله اشک من را چه کنم بغض حسن را چون کبوتر به بام غم نشسته او در این کودکی شده شکسته یا خیرالنسا؛یا زهرا...