اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزلهای من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی تو را کنار خود احساس میکنم
اما چقدر دلخوشی خوابها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است
#محمدعلی_بهمنی
با آرزوی سلامتی برای استاد
🍁🍃
به هم رسیدن ما جز خیالبافی نیست
برای وصل ، فقط اشتیاق کافی نیست
به چشمزخم کسی بیگمان گرفتارم
اگر به چشم تو این حرفها خرافی نیست
گره به زلف تو افتاد و چشم پوشیدم
که در طریقت ما جای موشکافی نیست
اگرچه فرصت جبران بیوفایی توست
مرا خیال سرِ سوزنی تلافی نیست
شبیه آینهها از غبارِ آه پرم
به خود دچارم و تابِ غم اضافی نیست!
#محمدحسنجمشیدی
🍁🍃
در دامن واژهها اسیرم کردی
با هر غزلی بهانهگیرم کردی
در قافیه و ردیف ماندم بیتو
شاعر شدم و چه زود پیرم کردی
#رباعی
#زهرا_مزروعی
🍁🍃
گر یار در دل است عبث آرزو چرا
گر دیده محو اوست دگر جستجو چرا...؟!
#اسیر_شهرستانی
🍁🍃
غیر بیرنگی که در عالم ندارد مشتری
خویش را پرتو به هر رنگی درآری میخرند!
#پرتو_بیضایی
🍁🍃
چشم از تو نبست دوستش داشته باش
پیمان نشکست دوستش داشته باش
آنطور که هستی به تو دل داده، تو هم
آنطور که هست، دوستش داشته باش
#میلاد_عرفانپور
🍁🍃
تو که خفتهای به راحت دل تو خبر ندارد
که شب دراز هجران ز قفا سحر ندارد
#طبیب_اصفهانی
🍁🍃
#با_کاروان_حسینی
#خروج_کاروان_از_مکه
#غزل
🔹هواى نينوا🔹
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين
از حريم كعبۀ جدّش به اشكى شُست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسين
مىبرد در كربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت كوى منا دارد حسين...
او وفاى عهد را با سر كند سودا ولى
خون به دل از كوفيان بیوفا دارد حسين...
آب را با دشمنان تشنه قسمت مىكند
عزّت و آزادگى بين تا كجا دارد حسين...
دست آخر كز همه بيگانه شد، ديدم هنوز
با دم خنجر نگاهى آشنا دارد حسين
شمر گويد گوش كردم تا چه خواهد از خدا
جاى نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين
اشک خونين، گو بيا بنشين به چشم «شهريار»
كاندرين گوشه عزايى بىريا دارد حسين
#شهریار
🍁🍃