eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
273 دنبال‌کننده
331 عکس
247 ویدیو
8 فایل
اشعار آئینی #زینت_کریمی_نیا @sheydaye_zeynab ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر جمعه ها روزهای ی هستن! و چقدر سفارش شده در این روز صلوات های بفرستیم. فقط خواستم اعمال امروز رو بهتون یادآوری کنم، والا! 😎
روزی که تو اول خبرها باشی شفاف ترین جلوه ی آرا باشی بی هیچ شمارشی یقینا آن روز مجموعه ی انتخاب دنیا باشی زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
این متن بعد از این پر تلاطم خیلی به دلم نشست 👇👇👇 نقل می‌کنند که شاه عباس وقتی میدان نقش جهان را می‌ساخت، دم دمای غروب خودش می‌رفت و مزد کارگران را می‌داد. کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف می‌کشیدند و خوشحال و قبراق مدت‌ها در صف می‌ماندند تا از دست شاه پول بگیرند. در این میان عده‌ای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت می‌زدند و لباس‌های خود را خاکی می‌کردند و در صف می‌ایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان می‌رسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکرده‌های رند را خوب می‌شناختند، به پادشاه ندا می‌دادند و کارگران خاک‌مالی‌شده را با فحش و بد و بی‌راه بیرون می‌انداختند أمّا شاه عباس آن‌ها را صدا می‌زد و به آن‌ها نیز دستمزد می‌داد و می‌گفت: من پادشاهم و در شأن من نیست که اینان را ناامید برگردانم! یا ! مدت‌هاست در بساط شما خودمان را خاک‌مالی کرده‌ایم! گاهی در نیمه‌ی شعبان، گاهی جمعه‌ها، گاهی بخاطر انتخابات، گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعای‌تان کرده‌ایم! می‌دانیم این کارها کار نیست و خودمان می‌دانیم کاری نکرده‌ایم ولی خوب یاد گرفته‌ایم خودمان را خاک مالی کنیم و در صف، منتظر بمانیم تا دستمزد دریافت کنیم. ای پادشاه مُلک وجود! این دست‌های نیازمند، این چشم‌های منتظر، این نگاه‌های پرتوقع، گدای یک شمایند! یک نگاه!
صحبت از واجب است و نافله اش صحبت از قبله است و قافله اش نام این سوره آل عمران است شامل آل عشق و عائله اش میهمانی به راه افتاده بهترین های قوم می آیند آل عمران رسیده تا نیل و شصت و یک آیه تا مباهله اش دیگر اعجاز موسوی چوب است روح عیسی شفا نمی بخشد باید آید پیمبری اعظم با همه معجزات کامله اش معجز اولش علی باشد که جواب خدا بلی باشد بهترین معجزش در اعطیناست کوثر و آیه های نازله اش و خدا خواست با حسین و حسن کار اعجاز را کند کامل خواست تا نیم قرن بعد از آن جور دیگر شود معامله اش و خدا خواست در دل انسان بیشتر با حسین بنشیند کربلا عرش را فرود آرد کم شود ارتفاع فاصله اش زینت کریمی نیا 🔷🔸💠🔸🔷 📣کانال اطلاع رسانی دبیرخانه کانون‌های خدمت رضوی استان کرمان را در پیام رسان ایتا دنبال کنید 👇 eitaa.com/aqr_kerman_ir
سلام به همه دوستان عید مباهله بر همه شما و بر همه ملت ایران مبارک شود انشالله با یک انتخاب صحیح بنده حقیر را از دعای خیر خود فراموش نفرمایید
🔴رأی نامزدها در دور اول به تفکیک استان ها و در صد آراء ✅کانال اخبار انتخابات👇 https://eitaa.com/joinchat/2090598466C28144abd37
کردستان آذربایجان بلوچستان
احسنت به این حس شعر✅✅✅
هنوز سفرنامه حج تموم نشده باید سفرنامه اربعین و شروع کنم علت هم اینه که سال گذشته تا چهارم محرم مکه بودیم . خلاصه به اینجا رسیدیم که طواف عمره واجب را انجام دادیم و انشالله خداوند قبول کرده باشد. بعد از انجام عمره تمتع نوبت به عزیمت به سرزمین عرفات می رسه اسمی که مطمئنم شما هم با شنیدنش هوایی می شید که همه آرزوی دیرین من بوده است. سرزمین عرفات صحرایی است در بیرون شهر مکه که حاجیان یک شب در آنجا بیتوته دارند در چادرهایی که به همین منظور نصب شده و بشدت گرم است علی الخصوص که تیرماه باشد .داخل چادرها به شدت سرد و بیرون بر عکس .چادرهای بزرگی که من و یاد موکب های تو مسیر اربعین می انداخت. شب عرفه با دعاهای خاص خود به روزی نزدیک می شدم که برای اولین بار دعای امام حسین در روز عرفه رو می خواستم در مکان اصلی خودش بخوانم . صبح عرفه صدای آقایی رو شنیدم که می گفت افرادی که میخوان برائت از مشرکین شرکت کنند با من بیایند البته ایشان از کاروان ما نبود .خداوند به اون بنده خدا خیر دهد و حج مقبول عنایت فرماید.چرا که اگه ایشون نبود من و امثال من به لطف مدیر کاروان از همه جا بی خبر می موندم .مسیر نسبتا کوتاهی را تا مکان بعثه طی کردیم مسیری که انگار از آسمان آتش می بارید .قسمت این بود من که از گرما بسیار گریزانم و واقعا تحمل گرما را ندارم در گرمایی فوق العاده در مراسم حج شرکت کنم و البته این چیزی نیست جز لطف خداوند که شکر آن از عهده این بنده ناتوان میسر نیست . آن صبح در مراسم برائت از مشرکین من و یک خانم دیگه از هم کاروانی ها شرکت کردیم و مداح بزرگوار واقعا حق مطلب را ادا کرد و ما را برای دعای عرفه عصر همراه با حضرت ولی عصر علیه السلام آماده کرد.هیچوقت دلم نمی خواست آن ساعت و آن جلسه تمام شود .دیگر در این عالم نبودم و احساسم در تصرف خودم نبود.