👆👆👆
2️⃣ برخورد امامان معصوم(ع) با شعر و شاعر
اما اسلام و تشیع:
ما معتقدیم که پیامبر(ص) تمدن ساز است؛ یعنی حتی اگر یک پژوهشگر بیدین، با ملاکهای کاملا بشری، تاریخ تمدنهای جهان را بررسی کند، در کنار نام چند پادشاه بزرگ که امپراطوریهای عظیم تمدنی تاریخ را بنا کردهاند، نام محمد بن عبدالله(ص) را میآورد؛ با این تفاوت که آن پادشاهان کشور و تمدن بزرگی را توسعه دادند و بزرگتر کردند؛ ولی این تمدنساز عرب، تمدن خود را از هیچ برآورد. آن دیگر تمدنها در کنار ساختار نظامی و سیاسی، فرهنگ هم داشتند؛ ولی تمدن پیامبر(ص) اصالتا فرهنگی بود که بعد شاخههای سیاسی و نظامی و ... هم پیدا کرد.
خلاصه آنکه کار فرهنگی- تمدنی پیامبر(ص) در طول تاریخ جهان بینظیر است؛ لذا کاملا طبیعی است که ادبیات ویژۀ خودش را هم تولید کند. این ادبیات، ابتدا با قرآن کریم شروع میشود که نه شعر است و نه داستان؛ بلکه گونۀ جدیدی است که نه تکرارپذیر است نه فراموششدنی؛ بنابراین بیش از هر کتاب دیگری، بارها و بارها خوانده میشود و در تمام سطوح محتوایی و فرمی ادبیات و فرهنگ تأثیر میگذارد.
اما غیر از قرآن کریم، پیامبر(ص) به تولید ادبیات به دست مسلمانان توجه ویژه دارد؛ آنان را به سرودن شعر ترغیب میکند؛ امر میکند که در جنگها دشمن را هجو کنند و در غدیر ولایت امیرالمؤمنین(ع) را به شعر در آورند.
پیامبر(ص) به خاطر دوری از تهمت شاعری خودش و شعر بودن قرآن، موظف است که شعر نخواند. اما جانشینان ایشان، چنین حکمی ندارند؛ لذا از امامان معصوم(ع) شعرهای فراوانی نقل شده است؛ زندگی اهل بیت(ع) آنقدر با شعر آمیخته است که در شب عاشورا، امام حسین(ع) جواب خواهر و دخترش را با شعر میدهد و روز عاشورا هر کدام از بزرگواران که به میدان میروند، رجز خاص خود را میخوانند که شعر است. عجیبتر از همه حضرت عباس(ع) است که در گیر و دار نبرد، با همۀ نگرانیها و دلمشغولیهایش، به محض این که دستش قطع میشود، به جای ناله و فریاد، به جای ذکر گفتن، شعر میخواند؛ آنهم نه شعری از پیش اندیشیده؛ بلکه شعری که در همان لحظات سروده شده است.
تا کسی شاعر نباشد و تجربه نکرده باشد که یک شاعر اصیل، هر چه بیشتر از هشیاری معمول خارج شود و هر چه بیشتر هیجانی شود و تحت فشار عاطفی قرار بگیرد، شاعرتر میشود، این حال حضرت عباس(ع) را نمیتواند درک کند.
👇👇👇
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
https://eitaa.com/joinchat/1193017661C158f62846e
AudioCutter_AudioCutter_zinatkhanom.mp3
3.84M
شعرخوانی ام در رادیو سیستان بلوچستان برنامه مشترک با خراسان جنوبی و هرمزگان و کرمان
روز هنر ۱۴۰۳/۸/۴
چقدر ساده آمدند حرف های جوششی
کساد گشته است کار شعر های کوششی
دل خزان شکست از شکفتن شکوفه ها
و باغ پر شد از بهار لاله های ارتشی
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
🇮🇷
"کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی"
به ایران امنیت را هدیه کردید؛
شهیدانِ پدافندِ هوایی!🖤
#شهیدان_پدافند_هوایی
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسرت برم به همین باران
وقتی که سر زده می آید
سجاده پهن کند هر جا
هر کنج دور و بر صحنت
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
بینام و نشانها
بستند حجله در میان آسمانها
با خون سربازان ما رنگینکمانها
روی دل ما داغی و بر شانهٔ ماست،
باری به سنگینی تابوت جوانها
عمریست در این خاک پیدا میکند عشق
نامآوری را بین بینام و نشانها
اِنَّا فَتَحْنَاخوان به میدان میرود تا
هم بگذرد از خویش، هم از هفتخوانها
نقش است بر دل نقشههای عاشقانه
بیحدّ و بیمرز است عشق مرزبانها..
در ادعای کذب خود ماندیم و رفتند
یاران صادق در تنور امتحانها
ما راویان رودهای بیقراریم
دنباله دارد شعرها و داستانها
جعفر عباسی
http://eitaa.com/sheydayezeynab
و إنّا إن شاءلله بکم لاحقون
هنر می تواند خون تازه ای در رگ های زندگی باشد
و همواره به حیات، عمق و معنای باشکوه تری ببخشد
اگر خود دچار کهنگی و یکنواختی و اسیر کلیشه ها نشود
این روزها مقاومت و شهادت، خون تازه ای در رگهای هنر جاری کرده است
کسی فکرش را نمی کرد که نشستن بر مبل نماد ایستادگی و عزت شود
در چوب دست تا این حد "مآرب أُخری" باشد...
و پای گوشواره و النگو به ادبیات جهاد و پایداری باز شود
حالا عاشقانه سراها تا قرن ها می توانند از زن و شوهری بسرایند که در لحظه ی شهادت، میان درخت ها می دویدند و دستشان در دست یکدیگر بود...
و یادم نمی رود شهید عبا بر دوشی را که با یارانش
زیر باران،
در میانه ی مه
در جنگل و کوه
و از میان شعله ها
به آسمان پرکشید...
@telkalayyam
#شب_های_جمعه_زیارتی
باز هم اذان به وقت عشق سابقی
باز "مسّنا بضر" و کیسه های رازقی
باز هم میان عمر بی نتیجه ای
میوه می دهد شکوفه ای دقایقی
گوشه ای نشسته ام به فکر کربلا
با نگاه ثابتی شبیه عاشقی
ناگهان خیال می شود رفیق موج
مثل پارویی به دست های قایقی
کشتی نجات من چقدر دورهاست
بر نگاه تو گناهم است عایقی
عادتم که داده ای خودت به یک جواب
یک جواب بر سلام غیر لایقی
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab