eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
255 دنبال‌کننده
317 عکس
229 ویدیو
8 فایل
اشعار آئینی #زینت_کریمی_نیا @sheydaye_zeynab ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می چرخم این کوچه ها را که پوچند این روزهارا که حالی به حالی است بر شانه ها شعر و شبنم نشسته انگار یک ابر در این حوالی است شاید که این ابر باران ببارد شاید خبر از سواران بیارد پاییز عطر بهاران بکارد پایان چندین سده خشکسالی است پایین تر از خط فقریم آقا از کوله بارت "تصدق علینا" می بینی این خاک ها را که دلخون می بینی این خانه ها را که خالی است از تیغ و شمشیر و نیزه گذشتیم تا موشک و اوج پهپاد رفتیم با سیصد و سیزده شکل گشتیم شاید پسندد عزیزی که عالی است با نیشخند و تمسخر چه باید با دین ستیزی، تنفر چه باید با هتک احرام چادر چه باید انسانیت در مسیر زوالی است با اتهامی که باران بخواهیم دنیای سرشار ایمان بخواهیم اجرای آیات قرآن بخواهیم گفتند این ها همه خوش خیالی است گل خوب اما به جای خودش خوب دل خوب اما چنان صخره و چوب با اینکه هستند بسیار محبوب اما فقط حصر در نقش قالی است خواندیم ندبه که آرام گیریم شعری سرودیم الهام گیریم باید فقط از خودت وام گیریم در ندبه هایی که اشکش سوالی است (این معز الاولیا و مذل الاعدا) زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
در آستانه نیمه شعبان مسجد جمکران نایب الزیاره و دعاگوی همه دوستان هستم و پیشاپیش عید میلاد حضرت بقیه الله روحی فداه را تبریک عرض می کنم ❤️
تقدیم به سلام الله علیها❤️😘 میلاد تک فرزند عزیزتان مبارک بانو جان😍🌹 شمیم مریمت از سوی یاس ها حس شد همین که چشم گشودی قرار نرگس* شد برای ساختن تخت پای بخت شما تمام عرش فرود آمد ومهندس شد زبان  نور تو راهرکسی نمی فهمید برات ماه وستاره  انیس ومونس شد بگو به ماه چه کردی که گوشه چشمت "ستاره ای بدرخشید وماه مجلس شد" خدانخواست که آرامشت بهم بخورد به خواب ناز ، فرشته ، تو را مدرس شد تو در گزینش لبخند انتخاب شدی پری وشان  همه بودند ، انتخاب شدی میان این همه دلبر تودلبرعشقی میان این همه مادر تو مادرعشقی مگرنبودبه دنیا به غیرتوماهی مگرنبودبجز ماه عسکری شاهی زمان برای تو کم ، صاحب الزمان ازتو مکان برای تو کم ، فارس المکان ازتو برای چیدن گل راه دور می ارزد مسیربادبیفتدبه سورمی ارزد اگر که جنگ بیفتدبه خانه قیصر همین که ردبشودچشم شور می ارزد مهم نباشداگر راه سخت وطولانیست برای سرعت بالای نور می ارزد شنید حضرت موسی که هاتفی می گفت که پابرهنه رَوی   سوی  طور می ارزد اگر عروس تویی پس برای بردن تو تمام هستی زهرا چه جور می ارزد هزاربار اگرقصه تو خوانده شود هزارویک بشود هم مرور می ارزد اگرسرم برود درمسیر سا مرّا به پای دل بروم هم عبور می ارزد همین که نقش تو را درکنار مادر  دید مسیح گریه کنان بود و  ناگهان خندید به دستها ی نگاهش تورانشان می داد که اوست مادر خوشبخت آخرین خورشید میان دیرمسیحی ومسجداسلام برای چیدن گل ازلبت شده تردید عزیز  مریم و زهرا کدام یا هر دو  بگو خطر شده ایهام شرک یا توحید چقدرسهم تواز این جهان کم وکوتاه چقدر سهم تو بسیار از جهان  امید زمین به عشق مسیحات زردرنگ شده به دور کعبه همه گوش هابه زنگ شده وان یکادبخوانید و شعر او گویید چقدرقافیه امروز چشم تنگ شده به احترام قدومش غزل بلند شده  چقدر شعرشما عالی وقشنگ شده به قصد  ندبه می آیم که باز دلتنگم دعای بی فرجم سخت مثل سنگ شده دعای مادری ات را از او دریغ نکن درخت ریشه زده ، حال وقت برگ شد سلامت همه آفاق در طبابت  اوست جهان مریض گناه ست و رو به مرگ شده اگر تو شازده ای پس کریم هم هستی که این کنیز کمیتش دوباره لنگ شده زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود ولادت آقا امام زمان روحی فداه اجرای حاج آقا کدخدایی نوری تو آسمون شهره بوی گلاب و عود و عطره مژده که ماهمون تمومه تولد امام عصره ماه دلارایی یوسف زهرایی یا ابا صالح تو جمکران جمعمون جمعه پروانه دور گل و شمعه همه میگن آقا خوش اومد بساط دشمن دیگه جمعه ماه دلارایی یوسف زهرایی یا ابا صالح قربون اون خال رو گونه ش قربون اخلاق نمونه ش، گل بریزید به پای نرجس قربون فرزند یگونه ش ماه دلارایی یوسف زهرایی یا ابا صالح آسمونم جشنش و داره بارون رحمتش می باره رو جمکران و سهله و قم جمع شده یه دنیا ستاره ماه دلارایی....
سلام می کنم اینبار هم به لهجه خویش که باز یک دو قدم پای خود گذارم پیش سلام می کنم و شکر از سلام خودم که گشته ذکر سلامم فقط به کام خودم قبول عاشقم آقا چنین که خودخواهم اجازه ام بدهی دائما در این راهم ردیف نیست دل و نظم... شعر دیوانه است نگیر سخت به این خط خطی که مستانه است همین که نیم نگاهی زیاد از سرم است "دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است " بگیر دست مرا جان خواهرت ارباب نشسته بر دل من رد پنجه های عذاب برای گریه فقط یک بهانه می خواهم دوباره یک خبر از یک نشانه می خواهم زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از شعر خوانی بنده در محضر حضرت استاد مجاهدی معظم ۱۴۰۱/۱۲/۱۸😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی این حقیر در محضر مبارک استاد مجاهدی بزرگوار پدر شعر آیینی کشور
هدایت شده از رضا یزدانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ (با موضوع حیا و عفاف) 🎙خواننده: 🎼آهنگساز: ✏شاعر: [در این طوفان تو مثل کوه محکم باش تو حوا باش و هاجر باش و مریم باش] 🔗کانال اشعار 📍@rezayazdaanii
هدایت شده از کانون شاعران آیینی کرمان
اطلاعیه: ضمن تبریک پیشاپیش سال نو، با توجه به اینکه مکان برگزاری جلسات هفتگی شعر آیینی در حال تغییر است تا اطلاع ثانوی جلسات هفتگی کانون شاعران آیینی استان برگزار نمی‌گردد. محل و زمان جلسات بعد از تعطیلات نوروزی متعاقبا اعلام می‌گردد. کانون شاعران آیینی استان کرمان 🟢 ما را در سروش، ایتا، بله، روبیکا، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید: @ritualpoets_ir
علیه السلام حال و هوای اسفند در آستانه تحویل سال تحویل من نمیشود این سال بی حرم باید که رزق سال خود از مشهد آورم گویند دوستان که چرا مشهد این قدر گویم که منزل پدرم هست و مادرم آغوش مشکبار رواقش همیشه گرم دامان مادرانه صحنش پراز کرم آنجا پدر گشوده دو گلدسته را چنان دستی به روی شانه و دستی ست بر سرم باید به پای دامن مادر دخیل بست باید به دست بوس پدر رفت لاجرم گفتم به بغض روز وداعم ز کربلا آخر همان رضاست خریدار آخرم او عشق اولین من و آخر من است حتی به کعبه جلوه کند در برابرم خورشید گنبدش به یقینم رسانده که روزی طلوع گرده به آفاق باورم با او همیشه بوده وهرگز نکرده ام از او وداع طبق رسالات مادرم کاری ندارم اینکه کجا هست منزلم انگار مشهدی اصیل است این دلم چرخانده چرخ قافیه را هم نسیم او تا منزلم که هیچ به دنبال محملم هر صبح و شام ساعت هشتم به سرنوشت هم سوی هر نسیم سلامی است بر بهشت هر سال نو به وسوسه‌ها می کند عبور از پیش چشم کلبه دل با رواق نور گاهی کشد سپند دلم را چنان دمی در نای عود سوز به دستان خادمی من آدمم که تنگ دلم بر بهشت اوست هر جا روم غریبم وآخر بهشت اوست قسمت کند به گندم یک سال می رسم پابست او شوم به پر و بال می رسم اسفند بی امید رسیدن به او دی است آوای دل گرفته تنهایی نی است امسال دل هوای تو کرده است بیشتر نسبت به پیش تر شده ام با تو خویش تر اینجا ضمیر او به تو تبدیل می شود یعنی که بعد فاصله تقلیل می شود یعنی که پای پنجره ات بسته ام دخیل از پشت فاصله ،چه به قاف و جوار نیل آمد نسیم شرق تو تحریک تر شدم از جاده های دور چه نزدیک تر شدم با اشک های شوق نوشتم رضا رضا دیدم شکوه گنبد افلاکی تو را دادم بهای دیدن گنبد نما به چشم آمد به ناز ، گنبد و باب الرضا به چشم دیدم که خادمت شده جارو به دستم است برگ ضمان ضامن آهو به دستم است چشمم که باز شد قلمم توی دست بود احساس لمس پنجره بر روی دست بود زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
1.11M
نظر ارزشمند پدر شعر آیینی کشور در باره شعر فوق۱۲۰۱/۱۲/۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شمیم مریمت از سوی یاس ها حس شد تقدیم به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها شعر و اجرا :زینت کریمی نیا صداگذاری و تهیه ویدئو:خانم ها کامله منصوری و عطیه سادات صمدانی http://eitaa.com/sheydayezeynab
اقدس تر از قدسی و من اقصی تر از اقصی بالا تر از قله تویی من در ته دریا "والشمس" تو روشن تر از طوری و من "والیل ".... چاهی سیاهم در شب تاریک یک صحرا هر سرزمین ایمن و ایمان و امن از تو من یک فلسطین پر از ناامنی ام اما شش گوشه تو کعبه را هم می کند مدهوش من گوشه ای هم نیستم در عصر عاشورا با این همه یک فکر دارم که کبوتر وار پر می زند هر هفته بر دور شما آقا دست من و دامان تو جان اباالفضلت درد من و درمان تو نذر لب سقا در پشت در هم که نشینم خاطرم جمع است وقتی که می دانم می آید مادرت زهرا زینت کریمی نیا ۱۴۰۱/۱۲/۲۵پنج شنبه http://eitaa.com/sheydayezeynab
فرمود مهار است تورم امسال بایست که تولید رود رو به کمال فهمیدم از این پیام که همدرد است با سختی فرزند ، پدر در هرحال زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
بسم الله الرحمن الرحیم پیام پدر و دبیر شعر آیینی کشور استاد محمد علی مجاهدی به مناسبت سال نو https://www.aparat.com/v/vGWuK
سلام و نور آرزو میکنم همانگونه که بهار برتن طبیعت جلوه می کند شکوفه های تن و روح شما بهاری سرسبز از سلامت و شادکامی بیافریند و بهارتان هرگز رنگ خزان نبیند ارادتمند شما کریمی نیا 🌹☘🌈🙏
همراه با باران یادبود سخنرانی های اول فروردین مقام عظمای ولایت امام خامنه ای مدظله العالی درحرم مطهر امام رضا علیه السلام از سال۹۲تا۹۵ همراه با باران شد زمان قرار هرساله وقت قول وقرار شد با عشق در قرارم قرار از کف رفت روز عقد بهار شد با عشق درحرم چون صدای او پیچید درهوایش رها شدم آن روز باز باران به صورتم می خورد از رضایم رضاشدم آن روز موج مثبت گرفته بود تنم مثل هر بار دیگری این بار ولی این دفعه جور دیگر بود مثل ده در توان ده انگار در درونم به وجد آمده بود صف به صف واژه ها برای شعر می تراوید هم زمان باران قطره قطره وپا به پای شعر از تلاویو ونیز حیفا گفت * شور افتاد در دل یاران از زمین رو به آسمان تکبیر پاسخ آسمان به ما باران** مثل اینکه نماز باران را با امام رئوف می خواندیم زنده شد خاطرات نیشابور پای شرط و شروط او ماندیم باز می شد دو دست گلدسته برق می زد نگاه، گنبد وار وقت گل دادن دعاها بود آاای باران ببار باز ببار نود و سه به دامن تاریخ شد دوباره کلام او جاری عشق می کرد رهنمودش را در ضمیر زمانه همیاری راضی از علم مملکت اما کمی از اقتصاد، او دلتنگ به جوانان سپردکه خودجوش همه سازند سنگر فرهنگ نود وچار بازهم آورد همدلی را و همزبانی را پیشرفتی که باعدالت هست طرح آینده ای جهانی را نود و پنج آمد و اینبار باز هم ازدحام و همهمه است وه که نوروز نوتر آمده و نور در نور سال فاطمه است*** با زبانش پیام فاطمه و بوی عطر محمد آمده است دامن این حرم چه دلچسب و مادر انگار مشهد آمده است باز از اقتصاد می گوید و من از اقتصاد بیگانه ولی از دوست می رسد گویا شهد گل میرسد به پروانه مطمئنم که هرچه می گوید از سر دانش و درایت اوست وچنان که سیاستش دین است اقتصادش همان دیانت اوست می نویسند عده ای با عشق نامه هایی که راز دل گویند میشوم وسوسه که بنویسم دوسه بیتی ضعیف هم هرچند می نویسم چه قدر آقا جان در سرم هست فکر و ایده تان سال هشتاد وچار درکرمان مثل خود دیده ام عقیده تان یادتان هست اینکه فرمودید بعد مشهد که عشق ایران است دومین موطن شما حتما این کویر کریم کرمان است **** اگر از من کسی بپرسد که وطن اولم کجا باشد ناخودآگاه بر زبان جاریست به خدا مشهد الرضا باشد بعد عمری که مشهدی شده ام این حرم هست خانه ی پدرم مثل آهو به عشق این ضامن در بیابان همیشه دربدرم باوجود طراوت باران میچکد آفتاب از خورشید * باز اورا چه خوب حس کردم چون طنین صدایتان پیچید روز نو هست ومن چنان دیروز با شما عهد خویش را بستم پای شرط و شروط نیشابور مانده ام مثل پیش تا هستم زینت کریمی نیا *جمله تاریخی ایشان که فرمودند درصورت هر اقدامی تلاویو وحیفا را با خاک یکسان می کنیم بنده درصحن رضوی بودم و دیدم چه هیجان و ولوله ای دربین مردم افتاد بلافاصله بعد از این سخن درپایان سخنرانی قطره های باران شروع به باریدن کرد *سال نود و پنج با تولد حضرت زهرا سلام الله علیها شروع وبا تولد ایشان نیز خاتمه می یافت و ایشان در اول سخنرانی به این مطلب اشاره کردند ****امام خامنه ای درسال ۸۴در تشریف فرمائی به کرمان فرهنگیان را به حضور پذیرفتند و فرمودند که اگر بخواهند وطن دومی برگزینند حتما کرمان را انتخاب می کنم که بنده درآن دیدار شرف حضور داشتم *درآن روز یعنی اول فروردین نود و هشت خودم دیدم که باوجود آفتاب ملیح صحن حرم باران هم می بارید http://eitaa.com/sheydayezeynab