تقدیم به امام صادق علیه السلام
صادق شدی شیعه ولا را یابد از تو
هر صبح صادق روشنا را یابد از تو
راه نجات از هر بلا صدق است مردم
شیعه نجات از هر بلا را یابد از تو
صادق شدی تا شیعه مثل حال حمران
حتی نرفته حج دعا را یابد از تو
صادق شدی تا آیه ها هم جان بگیرند
اشعار بویی از خدا را یابد از تو
در زیر آوار دروغِ شعر ، شاعر
یک چشمه صدق وصفا را یابد از تو
وقتی که گویم ایها الصادق دل من
شش گوشه کرب و بلا را یابد از تو
آه این کبوتر که پرد سوی بقیعت
ای کاش یک گنبد- طلا را یابد از تو
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#امام_صادق(علیه السلام )
چقدر نام تو نیکو چقدراسم تو زیباست
چقدر آینه درچشم های پاک تو پیداست
تمام نور خدا راگرفته آینه هایت
در انعکاس فقط نور صادق از تو هویداست
به پای درس تو صدیق های شهر تمامی
قلم به دست شده مکتب صدوق تو برپاست
قلم رسیده به ما منتظرکه باز بگویی
به یاوران صدیقت تنور داغ مهیاست
اگرچه غیرت هارون مکی است به جوشش
یقین شده که تنورت بهشت بردوسلاماست
برات سینه شیعه شده است فرش سلیمان
که تار قالی تو عشق و پود ، دیده دیباست
فضای مبهم دوران سیاه وتیره وگنگ است
در آن زمان که حدیثت سپید وروشن وگویاست
به قال صادق تو گوش علم هم شده محتاج
هنوز پرچم شیعه به آبروی تو ازماست
چه می شود که هِشام حکم شوم بنوازی
به روح قدسی باران مرا که لطف تو دریاست
به نام فاطمه حساس بوده ای وعجیب است
چقدر شعله این در شبیه خانه زهراست
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
شیدای زینب (سلام الله علیها)
#امام_صادق(علیه السلام ) چقدر نام تو نیکو چقدراسم تو زیباست چقدر آینه درچشم های پاک تو پیداست
هشام حکم هم یکی از یاران خاص امام صادق علیه السلام است
شیدای زینب (سلام الله علیها)
اجرای نازنین زهرا ی عزیزم در رادیو کرمان
#شب_های_جمعه_زیارتی
۱۴۰۲/۲/۲۸
برای پشت دری باب رحمتی خوب است
برای صاحب این در عنایتی خوب است
بر این کبوتر چاهی به هر شب جمعه
پریدن از ته چاهش به سرعتی خوب است
شده است حال من امشب شبیه خاری که
شده ست تشنه و آبی که لذتی خوب است
ببخش آب به کام من و به نام شما ست
وصیتت به سکینه وصیتی خوب است
همینکه هر شب جمعه تو بار عام دهی
برای این دل افسرده فرصتی خوب است
دوباره قید زمان و مکان شکسته شده
برای مانده به زندان محبتی خوب است
چطور دل بکنم از نوازش باران
گیاه طالب لمس طراوتی خوب است
چگونه شکر کنم آن خدا که داده به اشک
تو را به قلب شکسته که نعمتی خوب است
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت مرحوم مغفور آقای محمد علی حمزه پور پدر بزرگوار سه شهید را به بازماندگان محترم آن مرحوم به ویژه برادر ارجمند جناب آقای مهندس عرب نژاد و همسر بزرگوارشان سرکار خانم حمزه پور گرانقدر تسلیت عرض می کنم و برایشان از درگاه خداوند متعال صبر جمیل مسئلت دارم انشالله که با شهیدانشان و شهیدان کربلا محشور باشند و ما را هم شفاعت کنند.
نذر#حضرت_معصومه سلام الله علیها
باران تو را نامیده باران پس همین کافیست
سر چشمه بر یک رود گوید آفرین کافیست
معصوم نامت داده معصومه و این یعنی
یک واژه بر هر نکته فهمی تیزبین کافی ست
سلطان که نازت را کشد تکلیف ملت چیست
یعنی که این بر ناز تو ای نازنین کافیست
کافی ست که همسایه ات باشد امام عصر
یک جمکران باشد شکوهت را قرین کافیست
اصلا چرا او خانه اش را در کنارت ساخت
یعنی که محتاج دعایت هست و این کافیست
این یک غزل را هم قبولش کن که می دانم
بر شعر دانان کمتر اما دلنشین کافیست
تنها سفارش کردنی نزد برادر هم
بر شاعری دلخسته و شیدا ترین کافیست
زینت کریمی نیا(شیدای زینب)
http://eitaa.com/sheydayezeynab
بنام خدا
مثل آب زلال یک چشمه
پاک تر از طراوت شبنم
علت آفرینش گل ها
راز تنزیل سوره ی مریم
آبروی تو خنده زهراست
برق چشمان پاک معصومه
دور خورشیدشان که می چرخی
می شوی ماهتاب منظومه
دور از ابر چشم آلوده
آسمانت شود پر از اختر
زیر چتر حمایت خورشید
می درخشد طلا ی تو بهتر
گیسوان ندیدها ت را شب
ماه و انجم سپیده می بینند
از گل کهکشان روسری ات
حوریان هم ستاره می چینند
گوهرت تا که در صدف باشد
گنج صاحب عیار می مانی
ناز بر هر نیاز می کنی و
از شیاطین کنار می مانی
در طبیعت ذغال و الماسند
یک اتم در میان عنصرها
اولی ابتدای ارزانی
دومی اوج قیمت دنیا
اولی در پیاده رو عریان
دومی توی جعبه گوهر
دومی باش دختر خوبم
قیمتت را ببر تو بالاتر
یک نگاه تو برق الماس است
هستی از هر جواهری برتر
نور زهراگرفته ای یعنی
درتو جاریست چشمه کوثر
شعر من غرق نور زینب شد
در طلوع پگاه معصومه
می درخشد کلام من امروز
زیر برق نگاه معصومه
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
sorood dokhtar.mp3
7.61M
اون که زلال کوثره
مثل گلاب قمصره
عطر محمدی داره
دور حرم کبوتره
سوهون شیرین زبونه
فیروزه و زعفرونه
یه بال اسیر قمه و
یه بال جلد خراسونه
بیرون میاد که از خونه
پوشیده هست و نمونه
خدا اون و به چشمای
فرشته ها می کشونه
سوره نوره آیه عشقه
دلداده بانوی دمشقه
ریحانه ای از این سرزمینه
که خیلی مهرش به دل میشینه
با روسری یا چادره
حجب و حیاش دل می بره
نازش و بی بی معصومه
هر جوری باشه می خره
گلای چادر نمازش
تو آسمون پر میگیرن
پروانگی رو هر اذون
دوباره از سر میگیرن
مرواریده صدف داره
عفیفه و شرف داره
برای عزت خودش
تو قله ها هدف داره
سوره نوره آیه عشقه
دلداده بانوی دمشقه
ریحانه ای از این سرزمینه
که خیلی مهرش به دل میشینه
زینت کریمی نیا
اجرای گروه سرود ریحانه های سرزمینم
http://eitaa.com/sheydayezeynab
سلام و عرض ادب به اطلاع دوستان عزیز می رساند که امروز جلسه شعر مهدوی تشکیل نمی شود انشالله هفته آینده
خرمشهر عزیز
بر چهره ی او گلوله زینت داده است
پایش سر پایتخت عزت داده است
خرم بود و به عشق ویرانه شده
این مرد که تن به سخت عادت داده است
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
بنام خدا –یک تنه به جای سیزده نفر( حرمهای همه چارده معصوم به جز امام زمان روحی فداه)
امام رضا علیه السلام:امام همدمی رفیق پدری مهربان و برادری هماننداست
ازجوادت اجازه می خواهم
تا بگویم دوباره بابا جان
آسمانم سیاه و تاریک است
خالی و بی ستاره بابا جان
یا جوادالائمه معذورم
من یتیمم و گاه مجبورم
پدرت را پدرصدا بزنم
جایتان استعاره....بابا جان
دست بر سینه ام و رو به حرم
از دلم می رود تمامی، غم
دور شمس الشموس می چرخم
می شوم مهرواره بابا جان
یک تنه جای سیزده نفری،
که در ایران به جایشان پدری
هرچه بیچاره هست و دربدری
را شمایید ،چاره بابا جان
هیچ جا مثل این حرم نشود
هیچ شهری که مشهدم نشود
خانه ای خانه خودم نشود
راحت و بی اجاره بابا جان
در دل افتاده حس یک پرواز
گل کند باز یک غزل - آواز
روبرو یک بهشت و درها باز
شوق دارد شراره بابا جان
دلهره می کُشد مرا اما
قطره چندمم در این دریا
برگه امتحانی ام آیا،
سبز یا زرد و پاره بابا جان
مثل اینکه نماز باران را ،
خوانده ای باز چشم یاران را
صحن ها را ببین و ایوان را،
قطره ها بی شماره باباجان
وقتی اذن دخول می دادی
اشک در چشم و در دلم شادی
که هم اکنون خودت شدی نادی
با زبان نقاره بابا جان
وه چه آرام می دهد بر روح،
شانه ی یک پدر به قدرت کوه
از دل شاعرم رود اندوه
با زبان اشاره باباجان
یا جوادالائمه معذورم
من یتیمم و گاه مجبورم
پدرت را چنین صدا بزنم
جایتان استعاره بابا جان
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
بسمه تعالی
جشنواره شعر مباهله ؛
هیات زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) معروف به ( محمدهاشم ) در نظر دارد به مناسبت عید بزرگ مباهله جشنواره شعر به شرح ذیل برگزار نماید ؛
یک. موضوع اشعار ؛ واقعه ی مباهله
دو. قالب اشعار ؛
کلاسیک شامل ( غزل، قصیده، قطعه، مسمط، ترجیع بند، ترکیب بند، رباعی، دوبیتی، مثنوی، غزل مثنوی، سه گانی )
آزاد شامل ( نیمایی، سپید، موج نو )
سه.
مهلت ارسال آثار ؛ تا روز شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۲
نحوه ارسال ؛
یکی از راه های ذیل
Mobahelerey@gmail.com ایمیل
https://eitaa.com/alirezaghorbankhan ایتا
@alirezaghorbankhan بله
چهار.
جشن مباهله در روز سه شنبه ۱۴۰۲/۴/۲۰ بعد از نماز مغرب و عشا الی ساعت ۲۳ شب با پذیرایی شام و با شعرخوانی شاعرانی که اثر ارسال کرده اند و مداحی و برنامه های متنوع دیگر برگزار خواهد شد.
پنج.
محل برگزاری جشن ؛
شهرری اتوبان کریمی ضلع جنوبی حرم حضرت عبدالعظیم میدان امام هادی (ع) حسینیه زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) ( محمدهاشم )
شش.
اشعار ارسالی در مجموعه ای با عنوان مباهله و به نام شاعر اثر چاپ و شاعران ارجمند مورد تقدیر قرار خواهند گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر(ترانه ) کلاغو از آقای ایوب پرند آور شاعر خوب جهرم
http://eitaa.com/sheydayezeynab
شیدای زینب (سلام الله علیها)
همش زیر سر باب الجواده 😭😭😭😍❤️
بیشتر از دو چشم خود آقا
من به باب الجواد مدیونم
#شب_های_جمعه_زیارتی
خودم یادم نباشد این دل تنگم که یادش هست
دل ناکام من در هر شب جمعه مرادش هست
سلامم را اجابت می کنی حتما یقین دارم
که اربابم به فکر این غلام خانه زادش هست
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#نظام_رشتی را خواب دیدند و از او پرسیدند:
چه چیز به درد عالم #آخرت می خورد؟!
گفت دو چیز:
«یکی #امام_حسین (؏) و یکی هم #تقوا»
پرسیدند: حالت چطور است؟!
یک بیت شعر خواند:
{شُکر خدا که در پناه حسینیم
گیتی از این خوبتر #پناه ندارد}
• #آیتاللّٰهمجتهدیتهرانی(ره) •
معروف به عباس و مسمّی به اباالفضل
عالَم به علی نازد و مولا به اباالفضل
هر دفعه که هر مشکل و هر مسئلهای بود
بردیم پناه از همه دنیا به اباالفضل
بعد از "به خدا" و "به علی " بی برو برگشت
در کشور ما هست قسمها "به اباالفضل"
صد حاجت اگر داشته هرکس طیِ یکسال
ده تا به "رضا" گفته، نود تا به "اباالفضل"
القاب زيادند، ولي عالم و آدم
گویند فقط خوشقدوبالا به اباالفضل
پرسید کسی وزن غزل چیست ? بگویید
"لا حول و لا قوة الا به اباالفضل"
حمیدرضا_محسنات
#امام_رضا_علیه السلام
بیشتر از دوچشم خود آقا ، من به باب الجواد مدیونم
بار دیگر به من نگاهی کن ، از نگاهت دوباره ممنونم
دسترنج پدر حلالم بود؟ شیرمادرشراب نابم بود؟
بین این دو دلیل حیرانم . سکربیحد شده ست معجونم
من بدونت نمی توانم نه ، دست من نیست نه نمی دانم
چه کنم عشق توست همزادم ، چه کنم مهر توست درخونم
مثل قطب شمال بی نورم ، وقتی از شمس گنبدت دورم
مثل قطب جنوب می لرزم ، شب زند دم به دم شبیخونم
تازه فهمیده ام که من چه قدَر ، قدرتان را نکرده ام باور
قدر چشمان روشنم بهتر . من به برق ضریح مرهونم
باشما لا اله الا الله ، می رود هشت آسمان بالا
بی شما هرچه هم اذان گویند ، باز درحبس کاخ مامونم
مثل دارالولایه ات پرنور ، مانده ام پای شرط نیشابور
پای آن دولت قدرقدرت ، مانده هر بندبند قانونم
هیچ جا مثل این حرم نشود ، خانه ای خانه خودم نشود
گرچه مکه مدینه یا عتبات ، بابت خانه باز ممنونم
فوج فوج کبوتری که نشست ، روی باب الجواد یادت هست
درقنوت نماز عیدم بود ، عده ای گفته اند مجنونم
ارز رایج به دولتت بودم ،ناگهان از نگاهت افتادم
اقتصادی دوباره می باید ، تا کند باز ارز افزونم
من همان گوهری که بودم شاد ، توی صحن وسرای گوهرشاد
سبز بوده ست یشم احساسم ، ولی اینک عقیق گلگونم
قدرت دستهای خسته من ، چاره چاره های بسته من
ضامنم باش ای که می دانی ، وسعت اشکهای جیحونم
باز دیدم که خادمت هستم ، چوپری رنگی است در دستم
شاید این خواب بود اما نه ، وه که بیداری است اکنونم
سرد اما شکوفه دارم من ،درزمستان پراز بهارم من
در رواقت غنی ترازمن نیست ،مست جام عقیق میگونم
پشت گرمی من ولی به شما ،عامل لطمه هاست بر تقوا
پشت لبخند تان نمی بینم ،عدل پروردگار گردونم
اینقدرسمت مشهدم در راه ،که به کف های دست من چون ماه
پیچ وخم های جاده معلوم است ،زائری بی چرا وبی چونم
درفراسوی آسمان نگاه ،صوت عشق کریمخانی و ماه
محفلی شاعرانه دارد وباز ،آسمان ومنی که مفتونم
آمدم شاه من پناهم ده ،خط امنیت از گناهم ده
یک زیارت دوباره می خوانم ، با زبان سلیس موزونم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
•الدنيا التي كَسرَت
قلب الحُسين لاخَير فيها•
در دنیایی که قلب
حسین را شکسته است ،
خیری نیست...
فُکَّنی مِن حَلَقِ المَضیقِ
آزادم کُن از حَلقههایِ تنگِ روزگار.