eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
269 دنبال‌کننده
337 عکس
253 ویدیو
8 فایل
اشعار آئینی #زینت_کریمی_نیا @sheydaye_zeynab ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام شرمنده اند از تو ، تمام کریم ها افتاده است لرزه به گام کریم ها خوابیده بخت تخت سلیمان و یوسف و از هم گسسته است زمام کریم ها وقتی که نخل خشک به اذنت رطب دهد پس شهدتان رسیده به کام کریم ها آیا سه بار هستی خود بذل کرده است؟ حاتم که شهره است به نام کریم ها؟ آیا رسد برادر کوچک به ارث ؟ آه ارثی بزرگ قدر مرام کریم ها پرواز کرده اند دو تا یاکریمتان در آسمان سرخ به بام کریم ها وقتی که خوانده اید شما روضه بر حسین یعنی که بوده اید امام کریم ها باور نمی کنم که نبودید پیش او ثابت نمی شود به کلام کریم ها طعم طهور نور شما کربلایی است "احلی،من العسل" لب جام کریم ها بی صحن و بی حرم شده این شعر زائرت بی ساغر است سکر مدام کریم ها داریم یک کریم که می آید و حرم..... دارند باز قصد ادامه کریم ها بااین دو خط خطی شده شیدای زینبت خواهنده ی جواب -سلام کریم ها زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
📗نمایشگاه بین المللی قرآن کریم تهران ١۴٠٢ نهضت جهانی نهج‌البلاغه 📕 سخنران: دکتر محمدی مبارز و شاعران آیینی کشور استاد کلامی زنجانی - احمد علوی - حامد تجری- روشن سليمانی - عمارموحد- متولیان - نادعلیان - حبیبی کسبی- نوید پورمرادی📖 سه شنبه 15 فروردین، ساعت ٢۰ - ٢١/٣٠ 📡پخش از شبکه های سراسری 👇 https://www.google.com/amp/s/www.iribnews.ir/fa/amp/news/3805212
میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام مبارکباد🌸🌸🌸🌸🌸 به لبخندهای تو امضا زده سپس مهر دست و لب مادرت تو ای اولین خنده در خانه اش به هرصبح وظهر و شب مادرت تبسم چنان کرده ای بر نبی که قند لبت در دلش آب شد چه وحیی به لب های تو موج زد که جبریل هم دید و بی تاب شد ستاره به چشم تو چشمک زده چو وا کرده ای چشم خود بر بتول به انگشت مادر کنار لبت نشسته گل بوسه های رسول تو جام عقیقی که مستی فزاست برای خوشی های بزم علی نگاه تو آرام بخشیده بر همه خستگی های رزم علی فقط بر پدر نه و یا مادرت که اهدایی حق به پیغمبر ی کنار حسینت به حُسن حَسَن برای جوانان جنت سری دلیل بزرگی تو بس که بر امام شهیدان توهستی امام حسین از تو حکم امامت گرفت به صلح تو شد حجت حق تمام عذابی کشیدی ازین صلح که چنان جام زهری که نوشیده ای تو رفتی به میدان ولی بی زره به جنگی حکیمان کوشیده ای به دستان باز و کریمت قسم که دست سخای خود مادری سراپای حلمت نشان می دهد که پا تا سر آیینه خواهری نرفته است از خانه ات هیچکس که جای امید است پشت درت تو که دشمنت میهمانت شده چگونه رود خادم خواهرت زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
با نام حسین تا زدم بر سینه قلبم به حسن تپیده شد در سینه وقتی که همین دو عشق باشند فقط جایی ندهد به غیر دیگر سینه بر سینه زنم حسین و گریم به حسن برچشم کند کار برادر سینه جز بر سخن خدا فقط بر این دو بخشیده چنان تخت ، پیمبر سینه پیغام شکنجه ای برای نفس است چون آه کشد به یاد مادر سینه وقتی که حسن سپرد رازش به جگر آنوقت حسین شد سراسر سینه خود را سپر تیر جفاها کرد و برده ست جلو به عشق حیدر سینه زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
تجربه های قدسی در شعر به روایت استاد محمد علی مجاهدی https://www.aparat.com/v/wZBTb
ای بر سر تو سایه دستان خدا از دست تو هم چتر خدا بر سر ما ای کاش که امضای سر انگشتانت از جهل جدید هم درآرد ما را زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
صلی الله علیک یا امیرالمومنین می پرسم از خود درک کردم من تو را آیا؟ قدر همان مرغابی ای که بسته راهت را قدر همان چاهی که بوده محرم رازت قدر همان نخلی که بر او هم شدی بابا می پرسم از خود قدر یک ذره نمک بودم بر کاسه شیر تو طعمی خوب و جان افزا مانند سلمان نه ، کمی شیعه ، به طوری که در حد انگشتی به جاپایت گذارم پا ؟ می ترسم آقا ابن ملجم هم به من گوید تو بدتری از من که نفرین شاملت بادا یک عمر گفتی یا علی و با علی قهری یک عمر با اسم علی در راه ملجم ها از شمع بیت المال مولا روشنی اما ناخواسته پایت رود در راه بی مولا تبیین نکردی آفتاب و ابر را در دین مرداب بودی جای رود و چشمه و دریا از ترس رسوایی شدی همرنگ هر جمعی در وصله ی کفش علی هم نیستی پیدا می ترسم آقا الامان مولای یا مولای بابای زینب این منم بر زینبت شیدا زینت کریمی نیا(شیدای زینب ) http://eitaa.com/sheydayezeynab التماس دعا
فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ در آن شب مبارک هر امرِ درهم فرو رفته گشایش پیدا میکند سوره دخان ایه ۴ در این شب های عزیز مارو هم دعا کنید
هدایت شده از پناه
اَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی بنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی شعری در باب قدر علی و قدر شناسی از علی و رهرو علی می پرسم از خود درک کردم من تو را آیا؟ قدر همان مرغابی ای که بسته راهت را قدر همان چاهی که بوده محرم رازت قدر همان نخلی که بر او هم شدی بابا می پرسم از خود قدر یک ذره نمک بودم بر کاسه شیر تو طعمی خوب و جان افزا مانند سلمان نه ، کمی شیعه ، به حدی که یک بند انگشتی به جاپایت گذارم پا ؟ می ترسم آقا ابن ملجم هم به من گوید تو بدتری از من که نفرین شاملت بادا یک عمر گفتی یا علی و با علی قهری یک عمر با اسم علی در راه ملجم ها از شمع بیت المال مولا روشنی اما ناخواسته پایت رود در راه بی مولا تبیین نکردی آفتاب و ابر را در دین مرداب بودی جای رود و چشمه و دریا از ترس رسوایی شدی همرنگ هر جمعی در وصله ی کفش علی هم نیستی پیدا می ترسم آقا الامان مولای یا مولای بابای زینب این منم بر زینبت شیدا زینت کریمی نیا(شیدای زینب ) با عضویت در کانال و اشتراک محتویات آن در ترویج سیره امام رضا علیه السلام سهیم شده و خادم رسانه ای آن حضرت باشید. رو به آورید👇 @panah_hashtom
نادعلیاًمظهر العجائب ....یاعلی یادگار سال تحویل ۸۹درحرم مطهر امیر مومنان علی علیه السلام مرا به دعوتت بخوان به میهمانیت علی به سفره سخا و میز میزبانیت علی مرا به خانه گلین خود ببر ندیده ها ببینم از شکوه خسروانیت علی به خیبر و حنین و بین کوه های بدر یا به سجده گاه رد پای قهرمانیت علی مرا که خورده ام زمین به یاریت بلند کن به رسم واجب مرام پهلوانیت علی به خنده دیده ام لبی که سالهاست سر خوشم به یاد آن تبسم پر از معانیت علی هنوز بعد سالها دلم اسیر مانده است ندیده ام هنوز هم کسی به مهربانیت علی همین که من نشسته ام مقابل ضریح تو که روشنم به چلچراغ و شمعدانیت علی نگین خاتمت عجب به چشم من نشسته است که آزمند زر شدم به زرفشانیت علی برای عمر این جهان بس است یک دقیقه ات که پیر می شود جهانی از جوانیت علی سر از جهان ماست نقطه ی جهان تو ولی به نقطه ای مرا بخوان به خطبه خوانیت علی اگر که خطبه هات نقطه ای نداشت لا اقل شبیه کسره ای شوم به زندگانیت علی زبان بسته ام عجیب اینکه باز یا علی ست شده گشوده این زبان به همزبانیت علی دوباره خاطراتی از حلول سال عشق و من دوباره آرزوی شام میهمانیت علی زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
سلام دوستان طاعات قبول اربعین دو سال پیش در مسجد کوفه جلوی خونه امام علی این شعر و برای دخترم می خوندم و گریه می کردم یه آقای عراقی که نزدیک ما نشسته بود رو به ما کرد وبا احترام دست روی سینه گذاشت و با لبخندگفت ایرانی؟امشب دخترم من و به یاد این شعر آورد گفتم شیرینی این خاطره رو با شما تقسیم کنم😍🖤