بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام محضر دوستان گرامی؛
در هفته چهل و پنجم #شنبههایفقهی با موضوع "بررسی اخبار تحلیل خمس" با ارائه فاضل گرامی حجةالاسلام محمدرضا ترابی در خدمت عزیزان هستیم.
ایشان، یک دهه درس خارج خود را در محضر آیات؛ سیداحمدمددی و احمدیشاهرودی و میرباقری مشغول بوده و هستند.
قرار است ایشان در جلسه این هفته #تقریری از مباحث درس خارج #استادمیرباقری پیرامون #اخبارتحلیلخمس ارائه نمایند.
چکیده تقریر به همراه اخبار تحلیل، در اختیار عزیزان قرار میگیرد تا تهیا بیشتری برای عزیزان جهت حضور در گعده علمی فراهم گردد.
زمان: شنبه اول رجب المرجب، ۲۵ بهمن/ همراه با اقامه نمازظهر وعصر
مکان:خیابان معلم شرقی کوچه ۱۱ (بیت امام ره) فرعی شماره ۵ پلاک ۸۳
https://eitaa.com/joinchat/1116209178C86239c6fa5
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب محضر بزرگواران؛
جلسه ۴۶ از سلسله جلسات #شنبههایفقهی را در خدمت فاضل گرامی حجةالاسلام محمدجوادمحمدی از تلامذه آیات؛ گنجی، فاضل لنکرانی و قائینی هستیم.
ایشان هم اکنون در گروه فقه جزاء موسسه فقه و علوم اسلامی اشتغال به تحصیل و تحقیق دارند.
موضوع جلسه این هفته، بخش دوم مباحث #افسادفیالارض بابررسی روایات مربوطه است. بخش اول در جلسه پیشین با بررسی آیات مرتبط انجام گشت، لیکن به دلیل استقبال اعزه از این بحث، جلسه دوم آن با ارائه ایشان و بررسی روایات صورت خواهد گرفت.
زمان: شنبه ۸ رجب المرجب، ۳ اسفند/ همراه با اقامه نماز ظهر وعصر
مکان: خیابان معلم شرقی کوچه ۱۱ (بیت امام ره) فرعی شماره ۵ پلاک ۸۳
https://eitaa.com/joinchat/1116209178C86239c6fa5
با عرض سلام و ادب محضر دوستان گرامی
بحمدالله جلسه چهل و ششم انجام شد
مقرر محترم صدیق ارچمند حجت الاسلام محمدی در ادامه بحث افساد فی الارض که مناظره قرآنی آن در چند وقت پیش در همین سلسه جلسات برقرار شده بود بحث روائی آن را مطرح کردند و فرمودند :
التزام به این عنوان در اقوال فقهایی همچون آیات منتظری ، مکارم و مومن قمی آمده است
البته قانون به استناد فتوای آیت الله منتظری تدوین شد که هرگونه پخش مواد سمی و مخدر و هرگونه خسارت به اموال خصوصی و عمومی و اخلال به نظم عمومی و . . .باشد مفسد فی الارض خواهد بود هرچند ایشان از نظر خود برگشتند و به خلاف آن ملتزم شدند .
اما روایاتی که در باب افساد مطرح شده است :
1.(بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام فِي حَدِيثِ شَرَائِعِ الدِّينِ قَالَ: وَ لَا يَحِلُّ قَتْلُ أَحَدٍ مِنَ الْكُفَّارِ وَ النُّصَّابِ فِي التَّقِيَّةِ إِلَّا قَاتِلٍ أَوْ سَاعٍ فِي فَسَادٍ وَ ذَلِكَ إِذَا لَمْ تَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ وَ لَا عَلَى أَصْحَابِكَ وَ اسْتِعْمَالُ التَّقِيَّةِ فِي دَارِ التَّقِيَّةِ وَاجِبٌ وَ لَا حِنْثَ وَ لَا كَفَّارَةَ عَلَى مَنْ حَلَفَ تَقِيَّةً يَدْفَعُ بِذَلِكَ ظُلْماً عَنْ نَفْسِهِ. وسائل الشيعة، ج16، ص: 210.)
این متن در دو روایت آمده است که مرحوم هاشمی شاهرودی آن را یکی ئدانسته است که عبارت (ساع فی فساده) آمده و نامی از افساد فی الارض برده نشده و لکن فقهایی از آن افساد فهمیده اند.
اشکالی که به این روایت شده است این است که تعمیم این روایت به غیر مورد کافر و ناصبی محل اشکال است و ظاهر این روایت تعمیم حکم به جمیع قضات است ودر حالیکه ثقل این روایت بحث از تقیه است و این بحث در مورد قضاتی که مبسوط الید هستند معنی ندارد فلذا نمی توان از این روایت عنوان افساد فی الارض را در عداد جرمهای حدی اصطیاد کرد .
2.(فِي رِوَايَةِ السَّكُونِيِ أَنَّ عَلِيّاً علیه السلام قَضَى فِي رَجُلٍ أَقْبَلَ بِنَارٍ فَأَشْعَلَهَا فِي دَارِ قَوْمٍ فَاحْتَرَقَتِ الدَّارُ وَ احْتَرَقَ أَهْلُهَا وَ احْتَرَقَ مَتَاعُهُمْ قَالَ يُغَرَّمُ قِيمَةَ الدَّارِ وَ مَا فِيهَا ثُمَّ يُقْتَلُ. من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 162).
3.(مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ علیه السلام أَنَّهُ قَضَى فِي رَجُلٍ أَقْبَلَ بِنَارٍ فَأَشْعَلَهَا فِي دَارِ قَوْمٍ فَاحْتَرَقَتْ وَ احْتَرَقَ مَتَاعُهُمْ قَالَ يُغْرَمُ قِيمَةَ الدَّارِ وَ مَا فِيهَا ثُمَّ يُقْتَلُ. تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج10، ص: 231)
4.(عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْهُمْ ع قَالَ: سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ قَتَلَ مَمْلُوكَهُ قَالَ إِنْ كَانَ غَيْرَ مَعْرُوفٍ بِالْقَتْلِ ضُرِبَ ضَرْباً شَدِيداً وَ أُخِذَ مِنْهُ قِيمَةُ الْعَبْدِ وَ يُدْفَعُ إِلَى بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ وَ إِنْ كَانَ مُتَعَوِّداً لِلْقَتْلِ قُتِلَ بِهِ.الكافي (ط - الإسلامية)، ج7، ص: 303(
عده ای این حکم را در باب قصاص دانسته اند و عده ای مثل مرحوم ابن جنید ، قطب الدین ، علامه حلی ره از باب فساد فی الارض .
5.(عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا قَالَ: أُتِيَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بِرَجُلٍ نَبَّاشٍ فَأَخَذَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بِشَعْرِهِ فَضَرَبَ بِهِ الْأَرْضَ ثُمَّ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ يَطَئُوهُ بِأَرْجُلِهِمْ فَوَطِئُوهُ حَتَّى مَاتَ. الكافي (ط - الإسلامية)، ج7، ص: 229)
در پاسخ از این روایت گفته اند که اولا محرز نیست که مروی عنه ابن ابی عمیر از امام علیه السلام نقل کرده باشد علاوه بر اینکه عبارت (قضی) نیامده است مضافا به اینکه معارض دارد و حکم نباش در روایات دیگر قطع ید گفته شده است .
(عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أُتِيَ بِرَجُلٍ قَدْ بَاعَ حُرّاً فَقَطَعَ يَدَهُ.الكافي (ط - الإسلامية)، ج7، ص: 229(
در پاسخ باید گفت اولا در این روایت قتل نیامده است و ثانیا اگر اشاره به آیه شریفه (اوتقطع ایدیهم و ارجلهم) باشد باز هم تطابق ندارد و ثالثا این تعلیل ها بعد الحکم است و نمی توان به عنوان مناط حکم قلمداد شود و لذا قابل تسری و تعدی به غیر نیست .