هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی
🌿همیشه مۍگفت:
✨زیباترین شهادت را میخواهم...
🌿یڪبار پرسیدم:
✨شهادت خودش زیباست
🌿زییاترین شهادت چگونه است...
✨در جواب گفت:
🌿زیباترین شهادت این است ڪه
✨جنازهاے هم از انسان باقے نماند...👣
#شهید_ابراهیم_هادی
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
👉 @AlamdarKomeil 👈
🌸دفترچهای داشت که برنامهها و
کارهایش را داخل آن مینوشت
روزی ڪه خیلی ڪار برایِ خدا
انجام می داد بیشتر از روزهـایِ
قبل خوشحال بود ...😍
🌸یادم هست یڪ بار گفت :
« امروز بهتـرین روز من است
چون خدا توفیق داد توانستم
گره از کار چندین بندهخدا باز کنم»
📚 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم۲
#علمـدار__کانال_کمیــل
#شهید_ابراهیم_هادی
#صلواتی جهت شادی روح دوست شهیدمان #ابراهیم_هادی
#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
تاثیر کلام خالصانه #شهید_ابراهیم_هادی
🔘چند ماه از پيروزي انقلاب گذشت. يکي از دوستان به من گفت: فردا با ابراهيم برويد ســازمان تربيت بدني، آقاي داودي(رئيس ســازمان) با شما کار دارند!
🔘فردا صبح آدرس گرفتيم و رفتيم ســازمان. آقــاي داودي که معلم دوران دبيرستان ابراهيم بود خيلي ما را تحويل گرفت.
🔘بعد به همراه چند نفر ديگر وارد سالن شديم. ايشان براي ما صحبت کرد و گفت: شما که افرادي ورزشکار و انقلابي هستيد، بيائيد در سازمان و مسئوليت قبول کنيد و...
🍁
🔘ايشان به من و ابراهيم گفت: مسئوليت بازرسي سازمان را براي شما گذاشته ايم. ما هم پس از کمي صحبت قبول کرديم. از فرداي آن روزکار ما شروع شد. هر جا که به مشکل برمي خورديم با آقاي داودي هماهنگ مي کرديم.
🔘فراموش نميكنم، صبح يک روز ابراهيم وارد دفتر بازرســي شــد و سؤال کرد: چيکار ميکني؟ گفتم: هيچي، دارم حکم انفصال از خدمت مي زنم. پرسيد: براي کي!؟
🔘ادامه دادم: گزارش رســيده رئيس يکي از فدراسيونها با قيافه خيلي زننده به محل كار مي ياد. برخوردهاي خيلي نامناسب با کارمندها خصوصًا خانمها داره. حتي گفته اند مواضعي مخالف حرکت انقلاب داره. تازه همســرش هم حجاب نداره!
🍁
🔘داشتم گزارش را مي نوشتم. گفتم: حتمًا يك رونوشت براي شوراي انقلاب مي فرستيم. ابراهيم پرسيد: ميتونم گزارش رو ببينم؟گفتم: بيا اين گزارش، اين هم حكم انفصال از خدمت!
🔘گزارش را بادقت نگاه کرد. بعد پرسيد: خودت با اين آقا صحبت کردي؟ گفتم: نه، الزم نيست، همه ميدونند چه جورآدميه!
🔘جواب داد: نشــد ديگه، مگه نشــنيدي: فقط انســان دروغگــو، هر چه که مي شنود را تأييد مي کند!گفتم: آخه بچه هاي همان فدراســيون خبر دادند... پريد تو حرفم و گفت: آدرس منزل اين آقا رو داري؟ گفتم: بله هست.
🍁
🔘ابراهيم ادامه داد: بيا امروز عصر بريم در خونه اش، ببينيم اين آقا كيه، حرفش چيه! من هم بعد چند لحظه سکوت گفتم: باشه.عصر بعد از اتمام کار آدرس را برداشتم و با موتور رفتيم.
🔘آدرس او بالاتــر از پــل ســيد خندان بــود. داخل کوچه ها دنبــال منزلش مي گشــتيم. همان موقع آن آقا از راه رســيد. از روي عکســي که به گزارش چسبيده بود او را شناختم.
🔘اتومبيل بنز جلوي خانه اي ايستاد. خانمي که تقريبًا بي حجاب بود پياده شد و در را باز کرد. بعد همان شخص با ماشين وارد شد.گفتم: ديدي آقا ابرام! ديدي اين بابا مشکل داره.
🔘گفت: بايد صحبت كنيم. بعد قضاوت کن. موتور را بردم جلوي خانه و گذاشتم روي جک. ابراهيم زنگ خانه را زد. آقا که هنوز توي حياط بود آمد جلوي در.
🍁
🔘مردي درشــت هيکل بود. با ريش و سبيل تراشيده. با ديدن چهره ما دو نفر در آن محله خيلي تعجب کرد! نگاهي به ما كرد و گفت: بفرمائيد؟!
با خودم گفتم: اگر من جاي ابراهيم بودم حســابي حالش را ميگرفتم.
🔘اما ابراهيم با آرامش هميشــگي، در حالي که لبخند مي زد ســام کرد و گفت: ابراهيم هادي هستم و چند تا سؤال داشتم، براي همين مزاحم شما شدم.
🍁
🔘آن آقا گفت: اسم شما خيلي آشناست! همين چند روزه شنيدم، فکرکنم تو سازمان بود. بازرسي سازمان، درسته؟!ابراهيم خنديد و گفت: بله.بنده خدا خيلي دست پاچه شد. مرتب اصرار مي کرد بفرمائيد داخل.
🔘ابراهيم گفت: خيلي ممنون، فقط چند دقيقه با شما کار داريم ومرخص مي شويم.ابراهيم شــروع به صحبت کرد. حدود يک ساعت مشغول بود، اما گذشت
زمان را اصلا حس نمي کرديم.
🔘ابراهيــم از همه چيز برايش گفت. از هر موردي برايش مثال زد. مي گفت: ببين دوست عزيز، همسر شما براي خود شماست، نه براي نمايش دادن جلوي
ديگران! ميداني چقدر از جوانان مردم با ديدن همسر بي حجاب شما به گناه مي افتند!يا اينکه، وقتي شما مسئول کارمندها در اداره هستي نبايد حرفهاي زشت
يا شوخي هاي نامربوط،آن هم با کارمند زن داشته باشيد!
🔘شما قبلا توي رشته خودت قهرمان بودي، اما قهرمان واقعي کسي است که جلوي کار غلط رو بگيره. بعد هم از انقلابگفت. از خون شــهدا، از امام، از دشمنان مملکت.آن آقا هم اين حرفها را تأييد مي کرد.
🔘ابراهيم در پايان صحبتها گفت: ببين عزيز من، اين حكم انفصال از خدمت شماست. آقاي رئيس يک دفعه جــا خورد. آب دهانش را فرو داد. بعد با تعجب به ما
نگاه کرد.
🔘ابراهيم لبخندي زد و نامه را پاره کرد! بعدگفت: دوست عزيز به حرفهاي من فکر کن! بعد خداحافظي کرديم. سوار موتور شديم و راه افتاديم.از سر خيابان که رد شديم نگاهي به عقب انداختم. آن آقا هنوز داخل خانه نرفته و به ما نگاه مي کرد.
#در_ادامه 👇👇👇👇
😉خاطرات_شهدا
یه نفر اومده بود مسجد و از دوستان سراغ شهید ابراهیم هادی رو می گرفت .
بهش گفتم : " کار شما چیه ؟ بگین شاید بتونم کمکتون کنم "
گفت : " هیچی ! می خواهم بدونم این شهید ابراهیم هادی کی بوده ؟
قبرش کجاست ؟ "
مونده بودم چی بهش بگم ..
بعداز چند لحظه سکوت گفتم :
" شهید ابراهیم هادی مفقودالاثره ، قبر نداره .. چرا سراغشو می گیری ؟ "
با یه حزن خاص قضیه رو برام تعریف کرد :
" کنار خونه ی ما تصویر یه شهید نصب کردند که مال شهید ابراهیم هادی هستش . من دختر کوچیکی دارم که هر روز صبح از جلوی این تصویر رد میشه و میره مدرسه . یه روز بهم گفت :
" بابا این آقا کیه؟ "
گفتم : " اینا رفتند با دشمنا جنگیدن و نذاشتن دشمن به ما حمله کنه و شهید شدند . "
از زمانی که این مطلب رو به دخترم گفتم ، هر وقت از جلوی عکس رد میشه بهش سلام می کنه .
چند شب پیش این شهید اومده به خواب دخترم بهش گفته من ابراهیم هادی ام ، صاحب همون عکس که بهش سلام می کنی ؛
بهش گفته :
" دختر خانوم ! تو هر وقت به من سلام می کنی من جوابت رو میدم ؛
چون با این سن کم ، اینقدر خوب حجابت رو رعایت می کنی دعات هم می کنم "
بعد از اون خواب دخترم مدام می پرسه : " این شهید ابراهیم هادی کیه ؟ قبرش کجاست ؟ "
بغض گلوم رو گرفته بود .. حرفی برا گفتن نداشتم ؛
فقط گفتم : " به دخترت بگو اگه می خواهی شهید هادی همیشه هوات رو داشته باشه مواظب نماز و حجابت باش .. "
#شهید_ابراهیم_هادی
#صبحتون_معطربه_عطرشهدا
🖤 #خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
#تم
🌗 زمینه: #روشن
🌈 رنگ: #کرم #قهوه_ای
🗂موضوع: #شهدا #ملی
#شهید_ابراهیم_هادی 👇🏻👇🏻
@shahed_zolfaghari
https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
#به_یاد_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعلهور است
که اگر...
شادی روح پاک همه شهدا #صلوات🌸
🚩
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
⭕️ #شهید_ابراهیم_هادی
#مورد_عنایت_و_توجه
#حضرت_زهرا_س
🌸🍃شهید هادی در یکی از شبها در جمع بچه ها شروع کرد به مداحی .
اون شب صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود.
🌸🍃بعد از اتمام مراسم تعدادی از دوستان شروع کردند به شوخی کردن با ابراهیم و صدایش را تقلید میکردند..
که باعث ناراحتی ابراهیم شد
🌸🍃آن شب ابراهیم عصبانی شد. و گفت من مهم نیستم..
اینها مجالس حضرت زهرا س را به شوخی گرفتند.
و قسم خورد که دیگر مداحی نکند.
🌸🍃نیمه شب بود و ابرهیم قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد .
و بعد از اقامه نماز صبح به جماعت و بعد از تسبیحات شروع کرد به دعا و روضه خوانی حضرت زهرا س.
اشعار زیبای ابرهیم اشک همه را در آورد.
🌸🍃یکی از دوستان ابرهیم تعجب میکند و به ابرهیم میگوید شما که قسم خورده بودید که روضه نخوانید.
چطور دوباره خواندید.
🌸🍃ابرهیم گفت : دیشب در خواب وجود حضرت صدیقه طاهره س تشریف آوردند و گفتند.: ( نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان )
♥️ دهانمان را معطر کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد .
به نیت شادی روح علمدار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🌺خواهر #شهید_ابراهیم_هادی:
🌱یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند
عدهای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
🔹 ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد.
نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت:
اشتباه شده! بروید.❗️
🌷ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. 😓
🦋 ابراهیم از زندگیاش سوال کرد؟
کمکش کرد و برایش کار درست کرد!
طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و
بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد.❤️
✨مچ گرفتن آسان است!
دست گیری کنیم.✓
https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
زمانی که ابراهیم هادی به دنیا آمد، #اول #اردیبهشت و مصادف با شبهای قدر #ماه_رمضان بود.
امسال پس از ۶۵ سال که از تولد ابراهیم گذشته، تولد شمسی و قمری او با هم مصادف گردیده.
شاخه گل صلوات نثار روح پاکش🌹
#شهید_ابراهیم_هادی 🌹
شهید گمنام و بی مزار 🌹
@shahed_zolfaghari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولدت مبارک داداش ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
تولد: اول اردیبهشت ۱۳۳۶
شهادت : 22 بهمن ۱۳۶۱ در ۲۷ سالگی
عملیات والفجر فکه
#منتظران_ظهور_تولید_دارو_تختی
https://eitaa.com/shhdMoezGholami_Jahadi
🔹#سیره_ابراهیم
✍ #ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت بارها به من می گفت:
طوری #زندگی و #رفاقت کن که احترامت را داشته باشند.
می گفت:
این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین بیشتر به خاطر اینه که کسی گذشت نداره.
بابا #دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره. آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره.
#شهید_ابراهیم_هادی...🌷🕊