فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻امام زمان عج :
کسی کاری با من ندارد ، کسی به فکر من نیست...
@shia12t
15.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹نشید؛ قصيدة والله ما طلعت شمس ولا غربت
شعر : منصور الحلاج
(عربی بدون زیرنویس فارسی)
والله ما طـلعت شمسٌ ولا غربت
إلا و حبّك مقرون بأنفاسي
ولا خلوتُ إلى قوم أحدّثهم
إلا وأنت حديثي بين جلاسي
@shia12t
معرفی سالک الی الله حاج شیخ رضا بسطامی ، معروف به دایی رضا ، استان #سمنان ، شهر #شاهرود روستا #میغان و شهر #قم :
🔻سالک الی الله دایی رضا ، از اولیا الهی در منطقه شاهرود و از شاگردان ایت الله بهاء الدینی و ایت الله جوادی املی هستند.
🔻نقل است گه دایی رضا در زمان دفاع مقدس ، هر کس را می بوسید ، آن شخص به فیض شهادت نائل می آمد...
رزمنده شجاع دوران دفاع مقدس، استاد عالی قدر اخلاق حوزه علمیه قم، نام آشنای طلاب و رزمندگان بسیاری از شهرهای سراسر کشور، یا همان دایی رضای باصفا و با اخلاص که از ویژگی های مهم او گریز از نام و نشان است، یک گوهر پنهان و شخصیت ملی ناشناخته است. بسیاری از افراد شناخته شده استان سمنان و دیگر شهرها خودشان را مدیون دایی رضا می دانند و خدا می داند چه تعداد افرادی را به راه آورده و یا در نهایت به وصال رسانده است.
مردم شاهرود و بسطام و حتی رزمندگان جبهه او را بنام دایی رضا میشناسند ؛عالمی سالک و کتوم که رحل اقامت در روستای میغان اطراف بسطام پهن کرده است و برای مردم این خطه منشا خیرات و برکات است؛دایی رضا ، در میغان در همان منزل قدیمی و سنتی پدر زندگی میكند و در قم هم منزل محل اقامت ایشان بسیار ساده و همانند افراد سطح پایین جامعه میباشد و در اصل آنچه كه میتوانست برای خود از زندگی مادی داشته باشد در خدمت به مردم ، و اسلام به كار گرفته و میگیرد. ایشان روزهای خاصی در محله خودشان هستند و سایر روزها ، برای تدریس و تحصیل به قم تشریف می برند .
بزرگوارانی که ایشون رو میشناسن میدونن که چه گوهر نابی هستند ، ایشان سالهاست که ملجاء و راهنمای طلبه ها هستند...
دایی رضا معمولاً آن ایام که سرحالتر بود برای ایام تبلیغی به روستاهای بسیار دور می رفت یا جاهایی که هیچ کسی نمی رفت و از همان جاها نیز هر بار افرادی پشت سرش به طرف حوزه می آمدند؛ چون اخلاق و رفتارش همه را به خدا و اهل بیت نزدیک می کند.
🔻عزیزان میتوانند از نماز های جماعت عارفانه ی ایشون بهره ببرند.
عکس ایشان👇🏻
@shia12t
حجت الاسلام حاج شیخ رضا بسطامی ، معروف به دایی رضا
@shia12t
تصویری از دایی رضا در زمان دفاع مقدس
@shia12t
حجت الاسلام حاج شیخ رضا بسطامی ، معروف به دایی رضا
@shia12t
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی کوتاهی از دایی رضا بسطامی در جمع رزمندگان...
@shia12t
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹او که میرفت مرا هم به دل دریا برد...
🎙 دایی رضا بسطامی
@shia12t
💠 نامدار بینشان
👤 حاج اقای ترابی :
دایی رضا بسطامی ، خوشنام است و گمنام. بیزار از شهرت و فراری از نامدار شدن. میگفت: "در مجلس ترحیم مادرم وقتی واعظ بر فراز منبر نشست، پنج هزار صلوات نذر کردم که مبادا روی منبر اسمی از من به زبان بیاورد". بهخاطر محبوبیت زیادی که بین طلبههای جوان داشته و دارد، گاهی حضور در برخی مکانهای عمومی برایش سخت میشد. به همینخاطر حتی برای نماز جماعت، جایی را انتخاب میکرد که کمتر مورد توجه دوستان و آشنایان باشد.
آن شب فراموشناشدنی در ماه شعبان مثل خیلی وقتهای دیگری که خدمتشان میرسیدم، از گرفتاری شهرت و نامداری برایم گفتند و اینکه مبادا فکر نامی شدن به ذهنت خطور کند. بعد هم اضافه کردند: "نه فقط بیزار از شهرت و بدبین به نامدار شدن باشی که این سرمشق انسانهای مبتدی و سالکان تازهکار است، بلکه باید عاشق گمنامی بود و بینام و نشان بودن را مطلوب همیشگی و همهجایی خودت بدانی".
-درست مثل خودش که براستی اینچنین بوده و هست...-
و یکباره کلامش را قطع کرد، چشمانش را بست، سرش را بهزیر انداخت و بعد از چند ثانیه این جمله از مناجات شعبانیه را با همان آهنگ دلنشین و صدای سوزناکی که از حنجرهی گرفتهی یک جانباز شیمایی برمیخاست، برایم خواند؛ آنقدر دلنشین که هیچوقت حرارت آن نغمه جانسوز را فراموش نمیکنم:
"الهی مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول؛ خدای من! آن کسی که به تو شناخته شد، ناشناخته نیست".
پی نوشت عکس :نماز جماعت رزمندگان میغانی و شاهرودی به امامت دایی رضا بسطامی
@shia12t
معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
دیداری شیرین با دایی رضا بسطامی... @shia12t
🔸پرسش، خاستگاه پژوهش
🔹به بهانه ۲۵ آذرماه، روز پژوهش
👤 حاج اقای ترابی :
از اولین روزهای حضور در حوزه علمیه قم، استاد عزیز و گرانقدری داشتیم معروف به دایی رضا -خداوند سایهاش را مستدام دارد-.
روش شاگردپروری ایشان چنین بود که در هر دیدار و گفتگویی، کلامش را با طرح یک یا چند سوال آغاز میکرد و با اصرار فراوان از ما میخواست تا همان اول جلسه، سوالهایمان را بپرسیم؛ سوالاتی فقهی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... که برای زندگی مادی و معنویمان سودمند باشد. ایشان هم در ادامه، همان پرسشها را محور حرفهایشان قرار میداد. به همین خاطر هربار قبل از رسیدن به حضور ایشان، یکی از دغدغههای من و دوستانم، طراحی و جمعبندی سوالهایی بود که گاه و بیگاه به ذهن ما خطور میکرد، چراکه محبوبترین دوستان در نزد استاد، کسی بود که با سوالات بیشتر و بهتری آمده باشد. حتی یکی از دوستان، دفترچهای را برای نوشتن سوالهایشان اختصاص داده بود و امکان نداشت از کنار پرسشی که به ذهنش میرسید، بی توجه بگذرد.
استاد در نظر داشت با این روش و همچنین با توجه به پاسخهای ارائه شده و چه بسا معرفی برخی از منابع مطالعاتی و شخصیتهای علمی و ارجاع ما به آنها در برخی موضوعات، شیوه گفتن و شنیدن، آداب پاسخ گویی و به طور کلی فرآیند پژوهش و تحقیق را بیاموزد تا نه فقط در مسائل علمی، بلکه در سایر ابعاد زندگی هم پژوهشمحور باشیم، چراکه تنها در این صورت، انسان میتواند از زندگانی صحیح و معقولی برخوردار شود و بی تردید، پشتوانه این روحیه، بهرهمندی از امتیاز مهم پرسشگری و مطالبهجویی است.
به دیگر سخن، اگر در هر مسئله از مسائل علمی و رفتاری، روحیه تقلید و تبعیت بدون پشتوانه تحقیق و پژوهش و فاقد سئوال و پرسش حاکم باشد، جز به نتیجهای ناتمام و غیر پویا دست نخواهیم یافت.
الغرض، نامگذاری یک روز و یک هفته به نام پژوهش، تلنگری بهجا و تذکری شایسته برای یکایک مت است تا در بخشهای گوناگون زندگی، قانون مهم پرسش محوری و پژوهش مداری را سرلوحه کردار و تصمیمات خود قرار دهیم و در مقابل، از گفتار غیر محققانه و رفتار غیر پرسشگرانه اجتناب کنیم؛ فرهنگ مهمی که لازم است کودکان و نوجوانان را هم با آن آشنا کرد تا هرگز چراغ چرایی و سَبک پرسشگری را فراموش نکنند و تعصب و تبعیت کورکورانه را ملاک تصمیم گیریها و انتخابهایشان قرار ندهند و بدانند که چراغ خاموش نشدنی، همانا چراغ چرایی است که همیشه و هرکجا باید پرفروغ و روشن باشد.
@shia12t