📸 شرمندگی ما در پیشگاه پیامبر اکرم(ص) 🌹 میلاد پیامبر نور و رحمت، حضرت محمّد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله) و ششمین شمس سپهر امامت و ولایت، امام جعفر صادق (علیه السلام) مبارک باد. @shia12t

🎧 صوت کامل کلمه سی‌وچهارم - فیلسوف ادیب گفتگو با حجت الاسلام قادر فاضلی #فایل_صوتی ▫️«برنامه تلویزیونی کلمه» 🏷️@kalame_tv1

💠 #سرگذشت_و_ایام 🌱 ذکری از یکی از اساتید نجف و دروس تحصیلی 🖋 در فقه، حدود شش یا هفت سال به محضر آیة‌الله سید عبدالهادی شیرازی رسیدم و در جلسات «حاشیه بر عروة» ایشان حضور داشتم که از نظر فقهی بسیار پربرکت بود. یکی از عالی‌ترین ایام زندگی‌ام، همان مدت هفت سالی است که خدمت ایشان بودم. مرحوم آقا سید عبدالهادی، مرد علم و عمل، و به راستی تجسمی از معرفت و تقوا بود. مقام علمی ایشان بالا بود و هرچه به او نزدیک می‌شدم، ارادتم بیشتر می‌شد. بنده خودم بارها دیدم که ایشان در حال عبادت، خصوصاً در نماز، تحت تأثیر قرار می‌گرفت و می‌لرزید. بنده ندیدم کسی را که مقام و شهرت دنیا این‌قدر به دنبال او بدود، ولی او از آن فرار کند. او واقعاً از مقام گریزان بود. 🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۵۰، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ 📚 @allameh_jafari

✅ از اموری که پیامبر اکرم(ص) از آن بیزار بودند ❇️مقید بودن علمای ربانی به سیره پیامبر اکرم(ص) 🔻ادامه مطلب ، در پست بعدی👇🏻👇🏻👇🏻 📸پی نوشت عکس : از چپ : عارف گمنام مرحوم آیت الله میرزا علی اکبر مرندی شیخ عبدالجواد بنابی ، از اساتید اخلاق و از خوبان تبریز @shia12t

✅ از اموری که پیامبر اکرم(ص) از آن بیزار بودند 🔹 به قدری پيغمبر اکرم(ص) از اين جلال و حشمت‌ها تنفر داشت که سراسر زندگی او پر از اين قضيه است. اگر يک جا می‌خواست راه بيفتد، چنانچه عده‌ای می‌خواستند پشت سرش حرکت کنند اجازه نمی‌داد. 🔸اگر سواره بود و يک پياده می‌خواست با او بيايد می‌فرمود برادر! يکی از اين کارها را بايد انتخاب کنی: يا تو جلو برو و من از پشت سرت می‌آيم، يا من می‌روم تو بعد بيا. يا احياناً اگر ممکن بود که دو نفری سوار بشوند می‌فرمود: بيا دو نفری با هم سوار می‌شويم؛ من سواره باشم تو پياده؟! اين‌جور در نمی‌آيد. محال بود اجازه بدهد او سواره حرکت کند و يک نفر پياده. 🔹در مجلس که می‌نشست مي‌گفت به شکل‌ حلقه بنشينيم که مجلس ما بالا و پايين نداشته باشد. اگر من در صدر مجلس بنشينم و شما در اطراف، شما می‌شويد جزء جلال و دبدبه من، و من چنين چيزی را نمی‌خواهم. پيغمبر(ص) تا زنده بود از اين اصل تجاوز نکرد. 📚 مصلح شهید استاد مطهری، سیری در سیره نبوی، ص۹۸ ---------------------------------------- 🔰تفاوت عملکرد شاگرد سید علی آقای قاضی ، با برخی مدعیان عرفان و معنویت عارف گمنام ، مرحوم آیت الله مرندی از اقدم و اقرب تلامذه عارف کامل سید علی اقای قاضی بودند که 16 سال از محضر اقای قاضی بهره برده اند... 👤حاج جواد مرندی ، اقا زاده ی مرحوم ایت الله مرندی در مورد مقید بودن پدرشان به فرار از شهرت و عمل به سیره پیامبر اکرم (ص) در دوری از ایجاد حشمت و جلال در هنگام راه رفتن ، نقل می کنند : پدرم در هنگام خارج شدن از مسجد ، یا هنگام تردد در شهر ، اگر متوجه می شدند ، کسی به دنبال ایشان می اید ، سریع می ایستادند و با محبت آن شخص را از این کار منع می کردند و به ان شخص می گفتند اگر کاری با بنده دارید ، یک وقتی را هماهنگ کنیم تا در منزل با هم گفتگو کنیم.حاج جواد مرندی اضافه می کنند : در ان زمان ، شب ها کوچه ها تاریک بود و جلوی علما ، شخصی فانوس می برد که جلوی پایشان را بتوانند ببینند و به همین بهانه بنده شبها جلوی پدرم فانوس می بردم و با ایشان در هنگام راه رفتن همراه می شدم ، اما صبح که همه جا روشن بود ، مرحوم پدرم ، حتی به بنده که پسر ایشان بودم ، اجازه نمی داد در شهر با ایشان همراه شوم و به شدت از اینکه در هنگام راه رفتن ، شاگردان و علاقمندان به ایشان ، دور ایشان جمع شوند و حشمت و جلالی برای ایشان ایجاد شود ، گریزان بودند... ---------------------------------------- ⭕️نمونه ای دیگر از علمای ربانی که به عمل به سیره پیامبر اکرم (ص) بسیار مقید است. 👤شاگردان شیخ عبدالجواد بنابی نقل می کنند : عالم ربانی شیخ عبدالجواد بنابی ، به شدت از این که در هنگام تردد در شهر ، شاگردان و علاقمندان به ایشان ، پشت سر ایشان راه بیفتند ، گریزانند و اگر متوجه شوند کسانی دنبال ایشان می آیند ، سعی می کنند با محبت ، انها را از این کار بازدارند و اگر کاری با ایشان داشتند ، زمان و مکانی را برای صحبت هماهنگ می کنند. و به انها می گویند : دنبال روحانی راه افتادن و برای او حشمت جلال درست کردن ، صحیح نیست... 📸پی نوشت عکس : از چپ : عارف گمنام مرحوم آیت الله میرزا علی اکبر مرندی شیخ عبدالجواد بنابی ، از اساتید اخلاق و از خوبان تبریز @shia12t

🎥اجتناب عارف فرزانه مرحوم آیت الله سید جمال گلپایگانی از جمع کردن سیاهی لشکر و عمل کردن ایشان به سیره پیامبر اکرم(ص) 👤مرحوم آیت الله ناصری : نمی گذاشتند آقا (مرحوم ایت الله سید جمال گلپایگانی) که کسی پشت سر ایشان راه بیفتند ، نمی گذاشتند! هر موقع که بنده ایشان را در بازاری ، جایی می دیدم ، تنها بودند... @shia12t

معرفی آیت الله شیخ محمد باقر ایروانی ، کشور #عراق ، شهر #نجف : 🔻آیت الله ایروانی از خوبان نجف اشرف و از برجسته ترین شاگردان آیت الله العظمی سیستانی هستند؛ همچنین آیات عظام خوئی، شهید سید محمد باقر صدر، سید محمد سعید حکیم و مرحوم پدرش آیت‌الله شیخ محمد تقی ایروانی از دیگر اساتید ایشان بودند. 🔻 آیت الله شیخ باقر ایروانی از برجسته ترین اساتید حوزه نجف هستند که شلوغ ترین درس خارج حوزه علمیه نجف اشرف را بر پا می دارند، ایشان همچنین در زهد و تقوی و دوری از مسئولیت‌ها نیز معروف اند. از ویژگی های اخلاقی ایشان می توان به گره گشایی از کار خلق ، تواضع و صفا و حسن سُلوک و خوش رفتاری با مردم به دور از آرایه های رایج در بین علما، و بدون هیچ تحفظ آزار دهنده اشاره کرد. 🔻ایشان به عنوان اصلی ترین گزینه ی زعامت حوزه نجف و جانشینی آیت الله العظمی سیستانی نیز مطرح اند... عکس ایشان👇🏻 @shia12t

آیت الله شیخ محمد باقر ایروانی @shia12t

💠 حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام : ‌□ چقدر برای انسان مؤمن زشت و قبیح است خواسته و میلی داشته باشد که او را به ذلّت و حقارت کشاند. ■ ما أقْبَحَ بِالمُؤْمِنِ أَنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ 📚 تحف العقول، صفحه ۴۸۹ @shia12t

💠#آیت‌_الله_محمدعلی_گرامی: ابوالزوجه بنده مرحوم آشيخ مهدى معزالدوله تهرانى است... از بعد تربيتى مربى عده اى از خواص و عوام بود. در سال‌هاى آخر عمرش روحيه اى بسيار لطيف داشت كه مرحوم كشميرى درباره اش گفته بود: خيلى لطيف شده است، فكر مى‌كنم بزودى او را مى‌برند، نمى‌گذارند در اين دنيا بماند... 🔹 آقاى آشيخ مهدى روح ولايتش عجيب بود. من اين جمله‌اى را كه عرض مى‌كنم در احدى نديدم: نشنيده بودم كه فردى خودش براى خودش روضه بخواند. حاج شيخ مهدى همه روزه صبحها بعد از نماز صبح براى خودش روضه مى‌خواند، گريه مى‌كرد و پس از آن بلند مى‌شد مى‌رفت دنبال كارش. 🔸او پس از فوت پدرش مرحوم حاج شيخ محمدباقر، جاى پدر اقامه جماعت مى‌كرد و ضمناً دارى محضر هم بود و تدريس هم داشت... زمانى كه محضرها دولتى شد #تيمورتاش گويا كسى را نزد ايشان فرستاد و تقاضا كرد كه شما كار محضرتان را ادامه بدهيد با تابلويى كه ما به شما مى‌دهيم. ايشان گفت: من زير اين تابلو نمى‌نشينم و محضر را پس دادند، با اينكه افرادى آنجا واسطه مى‌گرفتند كه محضر را بگيرند. بعداً هم پهلوى مساجد را بست. 🔹 ايشان ديگر خانه‌نشين شد ولى افراد علاقه‌مندى داشت كه در منزلش رفت و آمد مى‌كردند. زمانى كه مسجدها باز شد مى‌گفتند خيلى گردوخاك مسجدها را گرفته بود. ايشان فرستادند مسجد را باز كردند و اولين كارشان تشكيل مجلس عزادارى بود كه آن موقع ديگر فراموش شده بود. براى من نقل شد كه ايشان حتى فرش منزلش را براى تهيه قند و چاى مجلس روضه فروخت. به هر حال حالات ولايتى ايشان خيلى عجيب بود كه من كم ديده‌ام. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran