eitaa logo
پاتوق بچه شیعه ها
2.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
83 فایل
نکات ناب اخلاقی و اعتقادی ارتباط با مدیر کانال @alihasanvand
مشاهده در ایتا
دانلود
اعتیاد به موسیقی از هر اعتیادی شدیدتر است. دلیلش این است که تاثراتی که انسان از موسیقی می‌گیرد ، فقط از راه اعصاب است. کسی که موسیقی گوش می دهد، خودش را دست موسیقی می‌سپرد و بنده آن می شود. کسی که اینطور است، مانع عقل را از همان اول از سر راه برداشته. موسیقی برحیوان ها وگیاهان موثر است! دلیلش این است عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک می کند، بلکه اعصاب است. موسیقی برای تاثیرگذاری بر بشر ، مانع عقل را برابر خود ندارد. من خیلی از قرائتهای قرآن را گوش نمی کنم ، چون موسیقی بر محتوایش غالب است و صورت موسیقی دارد ، نه صورت قرآن ، خیلی از سوره هایی که عبدالباسط می‌خواند، مشخص است تمرین کرده با چه لحن و موسیقی بخواند يعني اصلا معنای قرآن مورد نظر نیست ؛ فقط موسیقی قرآن مورد نظر است. برگرفته از کلمات شهید آوینی متن کامل را در لینک زیر میتوانید مطالعه کنید https://sharikatoshahid.kowsarblog.ir/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
داستان جذاب اولین مکاشفه مرحوم آقای قاضی ره آن شب با کوله باری از غمی به سنگینی تمامی کیهان، به اسطوره افلاكي نبرد و نابودسازي خویشتن، اباعبدالله الحسین ع ، روی آورده بودم، قافله سالار خیل آنان که در مسیر فنا به خاک و خون تپیده میشوند. احراق را او باید به سرانجام می رساند و از میانه گریوه های بریان کننده جگر، شراب نیستی را به کام خشک عطشناکم می چکاند. از طرف شارع عباسیه به سمت بین الحرمین مطهر حرکت کرده بودم و در طوفان افکاری که قلبم را چاک چاک کرده بود، به خود می‌پیچیدم. به دالان طولاني ورودي صحن قمر منیر بنی هاشم علی رسیدم. چشم در شبکه های ضریح مطهرش انداختم و در عالم شیدایی غوطه ور شدم. در همین احوال بودم که ناگهان سید علی ترک، که مردم او را دیوانه می دانستند، به طرفم آمد. در کنار دالان در مقابلم ایستاد و با لحن خاصی که مقدمه ای برای فوران آتفشان حبس شده هزار ساله ای در وجودم بود، گفت: «سید علی، امروز مرجع و کعبه تمام اولیای جهان ابالفضل العباس علی است.» این را گفت و مرا با تهاجمی از حیرت و مهابت و گدازندگي لهيب شوق تنها گذاشت. چهل سال از اینکه با عوالم غیبی در ارتباط بودم می گذشت؛ اما طالب توحید با غیرحق چه صنمی دارد؟! هرچه توسل کرده بودم، حقیقتی که می خواستم، برقع از چهره نینداخته بود؛ اما این بار گویا از کلام این مرد که هم نام و هم شهر من بود و همچون من دیوانه، حالی عجیب بروجودم سایه انداخت. شوریده و بی اختیار اذن دخول را خواندم و به سمت ضریح مطهرش حرکت کردم. با چشمی گریان زیارت نامه اش را زیر لب زمزمه کردم: سلام الله و سلام ملائكه المقربين و أنبيائه المرسلين وعباده الصالحين و جميع الشهداء و الصدیقين و الزاكيات الطيبات فيما تغتدی وتروح عليك يا ابن أمير المؤمنين ...» زیارت را تمام کردم و برای ادای نماز به بالای سر مبارکش رفتم. دست را بالا آوردم و تكبيرة الإحرام گفتم؛ اما ناگهان جهانی را در برابر خویش یافتم که در طول زندگانی ام ندیده بودم. وضع ادراکی ام به کلی عوض شده بود. حقیقی را مشاهده کردم که «لا عين رأت و لا أذن سمعت ولا خطر على قلب بشره آری، «کهکشان نیستی» که چهل سال در طلب آن بودم، در حال طلوع کردن بود. قرائت را نگه داشتم . از خود فارغ بودم. دیگر به سرزمین درک حقیقت بدون حضور «من» رسیده بودم. دوباره قرائت کردم. نمیدانم که بود و که می خواند و که بود که در برابر حق می ایستاد. نماز را از همیشه کوتاه تر خواندم و تمام کردم. باورم نمی شد، بالأخره غبار كثرات، آخرشده بود. رو کردم به ابالفضل العباس ع و خطاب به او، که پیشکار سریان فیض تجلی عنقای توحید به دست حسین ع بود، گفتم: «یا قطيع الكفين بحق أخيك الحسین اشفع لنا عند أخيك الحسین...» از درگاه او که ساقی آب معرفت و دست پروردۂ ساقی کوثر بود، اشاره ای در دل یافتم که میگفت: «فروا إلى الحسين علي » برای پویندگان طریق فناجز فرار به سوی حسین علی راهی نیست. سرمستانه و شوریده حال بین الحرمین را گذراندم و خود را به شباک حرم مطهر اباعبدالله علي رساندم. دست در شبکه ها بردم و سر روی آن گذاشتم و دوباره غرق در «کهکشان نیستی» شدم. پس از دقایق کوتاهی احساس کردم باید از شلوغی حرم به گوشه خلوتی پناه ببرم. به خانه کوچکی که یکی از همسرانم برای زیارت موقتا در آن بود، پناه بردم و به پشت بام رفتم و با بی حالی نقش زمین شدم. درحالی که چشم در آسمان میگرداندم، براثر جذبه ای که حواله از عباس علی بود، روی زمین بی‌حال... کتاب کهکشان نیستی ص ۲۷۱ و ۲۷۲ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
● سه ویژگی مهم مؤمن 🔸امام رضا علیه‌السلام فرمودند: مؤمن به درجه‌ی کمال ایمان نمی‌رسد مگر اینکه در او سه خصلت باشد: یک روش از پروردگارش، یکی از پیامبرش و دیگری از امامش. 1️⃣امّا روشی که از خدا باید داشته باشد، کتمان سرّ و راز پوشیدن است؛ خداوند متعال می‌فرماید: "عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ" دانای غیب اوست و هیچ‌کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌سازد مگر رسولانی که آنان را برگزیده است. 2️⃣اما سنتی از پیامبرش مدارا کردن با مردم است. خداوند فرموده است: "خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ" با عفو و مدارا رفتار كن، و به كارهاى شايسته دعوت نما، و از جاهلان روى بگردان [و با آنان ستيزه مكن] 3️⃣امّا روش امام، شکیبایی در گرفتاری‌ها و ناراحتی‌ها است. خداوند می‌فرماید: "وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُون" در برابر سختى‌ها‌ و زيان‌ها‌ و هنگام جنگ، استقامت مى‌ورزند؛ ‌اين‌ها كسانى هستند كه راست مى‌گويند؛ ‌[و گفتار و كردارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛] و اين‌ها پرهيزگارانند. 📚الأمالي( للصدوق)؛ ص329 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
شرح حدیث جالب قبل از شروع درس خارج فقه رهبر معظم انقلاب فی الکافی ،عن اميرالمؤمنين عليه السلام: « لا تُصَغِّر ما يَنفعُ يَومَ القيامة، ولا تُصَغِّر ما يضِرُّ يوم القيامة ..» هر چیزی که در روز قیامت نافع است کوچک نشمارید و هر چیزی که در روز قیامت ضرر دارد را کوچک نشمارید... الكافي ج۲ ص ۲۱۸ این حسناتی که برای آنها در روز قیامت ثوابهایی معیّن شده است، اینها را کوچک نشمارید! گاهی یک صلوات، یک ذکر کوچک، یک تکبیر، در نفس انسان آثاری دارد و در نامه عمل نوشته می شود، آنهایی که دارای چشم معنوی هستند،این آثار را همین جا با چشم برزخی می بینند. ماها چشممان بسته است،نمی بینیم. ↩️ یکی از آقایان اهل معنا و سلوک از مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی (شاگرد معروف آقای قاضی) در نجف نقل می کردند، گفتند: در حرم مطهر نماز زیارت را خواندم، عجله داشتم. آخر نماز السلام علیک ایها النبی و السلام علینا و علی عباد ا.. الصالحین را نگفتم و به السلام علیکم و رحمت ا... اکتفا کردم ، خواستم بلند شوم یک پیرمرد ژنده پوشی که پهلوی من نشسته بود، با زدن به شانه من گفت: آنجا را نگاه کن !نگاه کردم، دیدم آن بالا یک بساطی است از باغهای (با شکوه) و سرسبز. گفت: اگر السلام علیک ایّها النّبی را میگفتی، اینها مال تو بود. چشم ملکوتیِ معنویِ بزرگانی از این قبیل، این چیزها را می بینند. ماها نمی بینیم امّا باور داریم که اینها هست. ✅ در روز قیامت برای شما مفید است. چیزهایی که در روز قیامت وزر برای توست و مشکلی برای تو درست می کند، اینها را هم کوچک نشمارید! یک دروغ کوچک، یک غیبت کوچک، یک ظلم کوچک (اگر چه ظاهراً کوچک است ولی در حقیقت آثار بزرگی دارد و لذا)، اینها را هم کوچک نشمارید. ❤️ ❤️ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ https://chat.whatsapp.com/LqaHpOhJQhqECYzu2gD2Hc
🌹آیت‌الله خامنه ای: محاسبه‌ی نفس، خیلی چیز خوبی است. انسان باید خود را محاسبه کند، بعد یکی یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناه‌ها عادت کرده‌ایم. گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا را عادت کرده همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم. 🌴🌴🌴🌴 پ ن: بدون محاسبه نفس کنار گذاشتن رذائل ممکن نیست. لذا در برخی روایات گفته اند اگر کسی محاسبه نفس نکند از مان نیست. امام موسی کاظم(ع) فرمودند: «لیس منّا من لم یحاسب نفسه فی کلّ یومٍ فإن عمل خیراً استزاداللّه منه و حمداللّه علیه و إن عمل شرّاً استغفراللّه منه و تاب إلیه» (بحارالأنوار، ‏67/72) از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود خدا را شکر کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود، استغفار و توبه نماید. حضرت رسول‌اکرم(ص) فرمودند: « لا یکون العبد مؤمناً حتّی یحاسب نفسه أشدّ من محاسبة الشّریک شریکه و السّید عبده» (بحارالأنوار، ‏67/72) انسان مؤمن نخواهد بود، تا این‌که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده‌اش. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
حضرت آیت الله بهجت قدس سره: اگر انسان طرفة العينى از مبدأ منقطع شود، او را به خود جلب می کند. به پناه می بریم از اینکه بخوریم و ندانیم که آب خورده ایم یا ؛ زیرا کسی که می خواهد را فریب دهد، اول آب می دهد، بعد حلوا می دهد، بعد چیز دیگر، و خودش هم مقداری می‌خورد و در دهان می گذارد به طوری که وانمود می کند، مابقی مسموم نیست و بدین ترتیب هیچ منشأ شکی باقی نمی‌گذارد. و در محضر بهجت، ج۲، ص ۱۹۶ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
فیلم سینمایی *Mine* داستان سربازی است که حین بازگشت از مأموریت در بیابانی برهوت ، یکی از پاهایش روی مین می ره اما او بلافاصله متوجه می شود و پای خودش رو از روی مین برنمی داره ، به همین دلیل مین عمل نمی کنه. با توجه به شرایط خودش نمی تونه مین رو خنثی کنه پس مجبور می شه چندین روز در انتظار نیروی کمکی باقی بمونه. اگر پا را بلند کنه بلافاصله مین منفجر می شه و مرگ او حتمیه خستگی بیش از حد ، گرمای روز ، سرمای شب ، بی خوابی و ایستادنِ مدام ، تشنگی و گرسنگی میتونه اونو از پا درآره... در این حال و روز ؛ او به حالتی نیمه هوشیار فرو می ره و مدام خاطرات گذشته اش را مرور می کنه. مینِ رابطه عاطفی با همسرش ، مینِ دعوا و نزاع با دوستان و همکارانش ، مینِ درگیری در کافه با غریبه ها رو یادش میاره... این مین توی این بیابون اونو وادار می کنه تا کاری رو انجام بده که قبل از این انجام نمی داده ، *مکث کردن* . او چند روز مکث می کنه تا نیروهای کمکی برسن و مین رو خنثی کنند . مکثی طاقت فرسا و بسیار دشوار . مین توی بیابون ؛ استعاره ای از مین هایی که او توی روابط عاطفی ، خانوادگی ، اجتماعی و شغلی خودش منهدم کرده . این مکثِ چند روزه در آن بیابون به او یاد میده که اگه فوراً و با عجله به اون حوادث و اتفاقات ؛ واکنشی نشون نمی داد ، زندگی بهتری رو تجربه می کرد. و به ما یاد میده که این *مکث آگاهانه*، چیزی یه که توی زندگی پرتلاطم بهش نیاز داریم. ما به رویدادهای امروزِ زندگیمون همون واکنشی را نشون می دیم که تجربه کردیم ما به ناشناخته های امروز بر اساس شناخته های دیروز عکس العمل نشون می دیم مکث کردن موقع کنش ها و واکنش ها می تونه افقی از انتخاب های جدید رو به روی ما باز کنه.... آخر فیلم جالب تره ... اخر فیلم متوجه می‌شیم پای سرباز روی هیچ مینی نبوده و فقط یک عروسک زیر پاش بوده. موضوع همینه. توی زندگی، مین‌های خودساخته‌ی زیادی برای خودمون می‌تراشیم و گام بعدی رو از دست می‌دیم . خیلی از مین‌هایی که ما رو فلج کرده‌اند وجود خارجی ندارن. زاده‌ی خیالات ما هستند و اونقدر به اونها باور داریم که حاضر نیستیم قدم بعدی رو برداریم. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ https://chat.whatsapp.com/LqaHpOhJQhqECYzu2gD2Hc
یک نوع پختگی که جز با تاهل به دست نمی‌آید و بعضی عوامل هستند که تا انسان کلاس آن را طی نکند آن پختگی مخصوصی را که باید پیدا کند، پیدا نمی‌کند. مثلا ازدواج از نظر اسلام از چند جنبه مقدس است. برخلاف مسیحیت که تجرد در آن تقدس دارد، در اسلام تأهل تقدس دارد. چرا اسلام برای تأهل تقدس قائل است؟ یکی از موارد تقدسش جنبه تربیتی روح انسان است. یک نوع پختگی و یک نوع كمال برای روح انسان هست که جز به وسیله تأهل پیدا نمی شود. يعنی اگر یک مرد با یک زن تا آخر عمر مجرد بماند ولو اینکه تمام عمرش را ریاضت بکشد، نماز بخواند، روزه بگیرد، به مراقبه و مجاهده با نفس بگذراند، در عین حال یک نوع خامی در روح این آدم مجرد هست و علتش این است که متأهل نشده است؛ چه زن مجرد باشد چه مرد مجرد. این است که اسلام تأهل را سنت می داند. استاد مطهری، آزادی معنوی، ص ۱۷۱ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
ای مالک، خود را برای جنگ با خدا مهیّا مساز، که کیفر او را تحمل نتوانی کرد،و از بخشش و رحمتش بی‌نیاز نخواهی بود. از بخشودنِ گناه کسی پشیمان مشو، و بر مجازات کسی شادی مکن... وَ لاتَنْصِبَنَّ نَفْسَكَ لِحَرْبِ اللّهِ، فَاِنَّهُ لا يَدَىْ لَكَ بِنِقْمَتِهِ، وَ لا غِنى بِكَ عَنْ عَفْوِهِ وَ رَحْمَتِهِ. وَ لاتَنْدَمَنَّ عَلى عَفْو، وَ لاتَبْجَحَنَّ بِعُقُوبَة... بخشی از نامه ۵۳ نهج البلاغه •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
💢 ختمی مجرب به دستور آیت‌الله بهجت قدس‌سره برای افزایش رزق و روزی 🔻 دستورالعمل ختم سوره واقعه: ⭕️ این ختم، از ختم‌های بسیار مجرب است که مورد توصیه علما و بزرگان بوده و حضرت آیت‌الله بهجت نیز مطابق نظر اساتید معظمشان، بدان تأکید داشته‌اند. ✅دستورالعمل این ختم، آنچنانکه در روایات وارد شده، بدین‌صورت است: چون اول ماه، دوشنبه باشد؛ شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم چهارده مرتبه بخواند. همچنین هرروز بعد از اتمام تلاوت سوره‌های مبارکه آن‌روز، این دعا را بخواند: يا مُسَبِّبَ الْأَسْبابِ وَ يَا مُفَتِّحَ الْأَبْوابِ، اِفْتَحْ لَنا الْأَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِي وَ رِزْقُ عِیالي فِي السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ بَعِيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كَانَ قَرِيبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ يَسِيرًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَخَلِّدْهُ، وَ إِنْ كانَ مُخَلَّدًا فَطَيِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ طَيِّبًا فَبارِكْ لِي فِيهِ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ، وَ وَحْدانِيَّتِكَ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، وَ إِنْ كانَ عَلی أَيْدِي شِرارِ خَلْقِكَ فَانْزَعْهُ وَ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ، وَ لَا تَنْقُلْنِي إِلَيهِ حَيْثُ يَكُونُ. ✅در ادامه مرحوم مجلسی رحمه‌الله نقل می‌فرماید که در روزهای پنجشنبه میان این چهارده روز، به جای دعای فوق، پس از اتمام سوره‌های شریفه، این دعا را قرائت نماید؛ آن دعا چنین است: يا واحِدُ يَا ماجِدُ، يَا جَوادُ يَا حَليمُ، يَا حَنّانُ يَا مَنّانُ يَا كَريمُ، أَسْأَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثي، وَ تَقْضي بِها دَيْني، وَ تُصْلِحُ بِهَا شَأْني، بِرَحْمَتِكَ يَا سَيِّدي. اَللّهُمَّ إِنْ كانَ رِزْقي فِي السَّماءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كانَ فِي الأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كانَ بَعيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ قَريبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ قَليلًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَبارِكْ لي فيهِ، وَ أَرْسِلْهُ عَلَى أَيْدي خِيَارِ خَلْقِكَ، وَ لَا تُحْوِجْني إِلَى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ [بِكَيْنُونَتِكَ] وَ وَحْدانِيَّتِكَ. اَللّهُمَّ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ،وَ لَا تَنْقُلْني إِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ، [يا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا واحِدُ يَا مَجيدُ يَا بَرُّ يَا كَريمُ] يَا رَحيمُ يَا غَنِيُّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ، وَ هَنِّئْنا كَرامَتَكَ وَ أَلْبِسْنا عافِيَتَكَ. ، ص٣۶٢ـ٣۶۴ (مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های مورد توصیه حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره) ✅ البته نکته مهم طبق فرمایشات حضرت آیت‌الله بهجت آن‌استکه به قدری این ختم مهم هست که می‌توان آن‌را حتی در غیر از شرایط ذکر شده به جای آورد؛ به طور مثال حتی می‌توان در یک نوبت با تلاوت مجموع سوره‌ها (١٠۵ بار) و خواندن دعاهای آن بجا آورده شود. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ https://chat.whatsapp.com/LqaHpOhJQhqECYzu2gD2Hc
📝 درباره رویای زندگی کره ای | 🔹«اسکوئید گیم خیلی هم تخیلی نبود» گزارشی که دیروز رادیو ۴ بی‌بی‌سی از جامعه، فرهنگ و زندگی در کره جنوبی پخش کرد نکات شگفتی داشت؛ اوضاع و احوال «بهشت موعود»ی که نئولیبرال‌ها سال‌ها به عنوان الگو برای ایران ترسیم می‌کردند واقعا تکان دهنده بود. https://www.bbc.co.uk/sounds/play/m00127c3 🔸جامعه‌شناسان محترمی که همه‌ی معضلات و آسیب‌های اجتماعی ما را به محدودیت و ممنوعیت و حکومت دینی تقلیل می‌دهند، چگونه این اوضاع کره جنوبی را تحلیل می‌کنند؟ این کشور «پیشرفته» یکی از بالاترین آمارهای خودکشی، مصرف الکل، مصرف قرص خواب و مصرف قرص آرام‌بخش در جهان را دارد. 🔹زنان تحت فشار شدید اجتماعی برای «اثبات خودشان» مجبور به ۱۴ ساعت یا بیشتر کار در شبانه‌روز می‌شوند، از طرفی در محیط جامعه و کار از آنها انتظار می‌رود بسیار به «ظاهر» خود برسند. آمار جراحی زیبایی بسیار بالا رفته اما جمعیت بزرگی از زنان جوان تصمیم به تجرد قطعی گرفته‌اند. 🔸یادم افتاد به زمانی که تازه جراحی زیبایی «بینی» در ایران مد شده بود. چه تحلیل‌های «جامعه‌شناختی» که ارائه و چه مستندهای «اجتماعی» که ساخته نشد! می‌گفتند علت افزایش آمار جراحی بینی قانون حجاب است. چون زنان فقط می‌توانند چهره خود را نمایش دهند! چاره‌ای جز عمل دماغ ندارند! 🔸چشم‌چرانی و تصویربرداری مخفیانه مردان از زنان با وضعیت نامناسب پوشش در مجتمع‌های مسکونی کره جنوبی و فروش آن تصاویر در سایت‌های غیراخلاقی آنقدر شایع شده که برای این «کار» در زبان کره‌ای اسم گذاشته‌اند. کدام «منع» این مردان را این‌چنین بیمارگونه «حریص» کرده است؟ 🔹رقابت دیوانه‌‌وار برای کار آنقدر زیاد است که برخی شرکت‌ها تحت فشار دولت نرم‌افزاری بر رایانه‌های کارکنان نصب کردند که در ساعت خاصی خود به خود خاموش شود تا کارکنان مجبور شوند به خانه بروند. اما همان شرکت‌ها نرم‌افزار دیگری هم برای هک کردن نرم افزار اول ساخته‌ و پخش کرده‌اند! 🔸در واقع انگار نه شرکت‌ها نه کارکنان نمی‌توانند خود را از این مسابقه‌ی جنون‌آمیز خارج کنند. دولت قبلی کره که شعارهای پیشرو داشته، ساعات کار در هفته را به ۵۲ ساعت کاهش داده. در حالی که میانگین ساعت کار در هفته در بسیاری کشورها حدود ۴۰ ساعت است. 🔹البته صرفِ «کار» و حتی حجم زیاد کار هم لزوما به چنین وضع پریشانی منتهی نمی‌شود. به نظر می‌رسد مسئله اصلی فقدان عدالت و بازتوزیع سود و در واقع «استثمار» انسان‌ها از یک سو، و زوال «معنای کار» و در واقع زوال «معنای زندگی» از سوی دیگر در این وضعیت دخیل است. 🔹اما بسیاری از حضرات اقتصاددان و بعضا حتی «جامعه‌شناسان» ما اساسا سخن از «عدالت» و «فرهنگ» در مقوله‌ی توسعه را بر‌نمی‌تابند. این مباحث از نظر آنها شعاری و بی‌حاصل است. مهم «رشد اقتصادی» است. مابقی مسائل از نظر آنها خود به خود و یا به «دست جادویی بازار» حل می‌شود. پ.ن: - حالا این‌ها را گفتی که یعنی ما خیلی وضع‌مان خوب است و مشکلی نداریم؟ - نه عزیز. این‌ها را گفتم که یادآور شوم گاه چه حجمی از سیاست و ایدئولوژی در پس رهنمودهای «اقتصادی» و تحلیل‌های «جامعه‌شناختی» نهفته است. و این‌که راه‌حل مشکلات خودمان را هم باید خودمان پیدا کنیم •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ https://chat.whatsapp.com/LqaHpOhJQhqECYzu2gD2Hc