eitaa logo
تاریخ تشیع
179 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅═✧❁▪️﷽▪️❁✧═┅┄ *‌🔳اربعین زمینه ساز ظهور 🔳* ✍️ما در آستانه یک حماسه و انقلاب عظیم جهانی هستیم که یقیناً از مهمترین و بزرگترین عوامل برطرف کردن ظهور آقا امام زمان علیه‌السلام است؛‏ 🔹 یعنی حرکت جهانی اربعین، حرکتی است که برای اولین بار در تاریخ بشر، پیروان ادیان آسمانی و غیرآسمانی حول محور یک امام معصوم و یک خلیفة الله با عشق و محبت دور هم جمع می‌شوند. 🔹در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشر چنین چیزی سابقه نداشته است. اتفاقی که در اربعین می‌افتد، برای هیچ امامی و برای هیچ پیغمبری صورت نگرفته است. 🔹ما چون در بطن این معجزه قرار داریم و به آن عادت کرده‌ایم و حجاب عادت باعث کور شدن فهم و معرفت بسیاری از ما ‌شده، متوجه نمی‌شویم که چه انقلاب عظیم و چه تحول بی‌نظیری در دنیا اتفاق افتاده است. 🔹 از اول خلقت بشر تاکنون سابقه نداشته است که این همه آدم، آن هم از همه ادیان آسمانی و غیرآسمانی و حتی کسانی که دین ندارند، عاشقانه حول محور یک امام جمع می‌شوند. ضمن اینکه عاشق امام هستند و عشق به همدیگر هم دارند و بالاترین درجه وفاداری، همدلی، دوستی، وحدت، فداکاری در بین آنها جریان دارد. 🔹اگر کسی دقت کند، در واقع، حال و هوای اربعین، به هیچ وجه حال و هوای زمین نیست؛ یعنی هیچ جای کره زمین مردم چنین حال و هوایی ندارند. یک انقلابی در یک زمان خاص و در یک فضای خاص در مردم اتفاق می‌افتد و روحیه مردم، مثل روحیه دوران ظهور آقا امام زمان علیه‌السلام می‌شود و این خود یک بشارت بزرگی است که مردم جهان خودشان را برای یک تحول عظیم آماده می‌کنند. ----------------------------------------- *🌴الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌴*
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برادر جان، بی تو در دل صحرا شده تنها، خواهرت گل زهرا حسین من ... ▪️ 19 محرم؛ سالروز حرکت اسرای کربلا به طرف شام
‍ #۱۹مـــحرم سالروز حرکت اسرای کربلا به طرف شام پس از رسیدن نامه‌ یزید مبنی بر اینکه سر مبارک سیدالشهدا علیه السلام و کسانی که با او کشته شده‌اند و آنچه از آن‌ها غارت شده واهل و عیال او را نزد او بفرستند، عبیدالله بن زیاد دستور داد اسیران کربلاآماده شوند و امر کردامام سجاد علیه السلام را با زنجیر ببندند. سربازان نیز دست‌های او را به گردنش زنجیر کردند و سپس او و سایر اسرا را در پشت سرهای شهداروانه کردند. مخفّر بن تعلبه عایزی وشمربن ذی الجوشن همراه‌شان به راه افتادند و رفتند تا به گروهی که سر حضرت امام حسین علیه السلام نزدشان بود، و سپس به شام رسیدند. امام سجاد علیه السلام در طول راه به حمد خدا و تلاوت قرآن و استغفار مشغول بود و حتی یک کلمه با سربازان عبیدالله سخن نگفت تا کاروان به شام رسید حضرت صادق علیه السلام از پدرش از امام زین العابدین علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «مرا بر شتری لنگ سوار کردند، بدون روپوشی و جهازی، و سر سید الشهداء علیهالسلام بر نیزهٔ بلندی بود و زنان بر اشتران پالان دار پشت سر من بودند و جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند، با نیزه‌ها در جلو و عقب و اطراف ما بودندهر‌گاه یکی از ما می‌گریست، سرش را به نیزه می‌کوبیدند تا آنگاه که وارد دمشق شدیم و کسی فریاد زد: «ای اهل شام، این‌ها اسیران اهل بیت ملعون هستند.» مورخّین مسیر طی‌شده بین کوفه و شام را در تواریخ آورده‌اند و به وقایع متعددی در طول راهاشاره کرده‌اند که به بخشی از اشاره می‌شود: 1) در یکی از توقفگاه‌ها که آب قافله تمام شد و راه را هم گم کرده بودند، امام سجاد علیه السلام از شدت بیماری وتشنگی نزدیک بود جان بدهد، حضرت زینب سلام الله علیهااو را زیر سایه شتری نشاند و همچنان که بادش می‌زد، می‌گفت:‌ای برادرزاده، برای من دشوار است که تو را دراین حال ببینم. 2) در شهرعقلانجوانی بازرگان بهنام زریر خزاعی وقتی شهر را مزیّن دید و مردم را شادمان، شرح حال اسرا را پرسید وپس از اطلاع از هویت آنان، به سراغ کاروان رفت. با مشاهده امام سجاد علیه السلام به گریه افتاد. حضرت سجاد علیه السلام از او خواست به سربازانی که سر مقدس حضرت امام حسین علیه السلام را بر نیزه حمل می‌کردند، بگوید جلو‌تر بروند تا مردم به آن نگاه کنند و چشم از زنان اهل بیت بردارند. زریر 50 دینار به سربازان داد وخواسته امام را برآورده کرد، سپس برگشت و پرسید: «اگر حاجت دیگری داریدبفرمایید تا انجام دهم.» امام فرمود: زنان لباس و پوشش می‌خواهند. زریر بلافاصله جامه‌های فراوانی برای زن‌ها فراهم کرد. سربازان خبردار شدند و او را آن قدر زدند تااز هوش رفت. 3) در شهری به نامحراّنیک مرد یهودی به نام یحیی با مشاهده تلاوت آیات قرآن توسط سر مبارک سید الشهداء علیه السلام متعجب ومتنبه شد و جامه‌ای از خز را به حضرت سجاد علیه السلام هدیه داد. 4) امام زین العابدین علیه السلام در شهرهای سیبور، بعلبک وحلب با دیدن بی‌احترامی مردم به اسرا و شادمانی آنان اشعاری با این مضمون خواند: «آل رسول برشتران بی‌جهاز سوار شوند و آل مروان بر مرکب‌های آراسته. این‌‌ همان زمان است که شگفتی‌هایش از نظر بزرگان پایان‌پذیر نیست. ای کاش می‌دانستم مشغله‌های زمان تا به کجا ما را به دنبال خودمی‌کشاند. ما را بر شتران عریان و بی‌جهاز در هرشهر و دیاری می‌گردانند و کسانی ازآنان که مهار شتران را در دست گرفته‌اند حمایت می‌کنند گویا ما در میان آنهاچون اسیران رومیانیم و آنچه پیامبر فرموده نادرست بوده! وای بر شما که به رسول خداکفر ورزیدید. شما به گم‌کرده‌ای می‌مانید که راه‌ها را نمی‌شناسد. من فرزندامام هستم. چه شده است که حق من بین این گروه کفّار ضایع شده است.» منابع: 1_بحارالانوار، ج 45، ص 127 2_وقایع الایام خیابانی، تتمه مرحوم، صفحه 291، و والرمعه المساکیه 3_معالی السبطین، جلد 2، صفحه 128 4_منتهی الامال، جلد اول، صفحه 305 5_الدمعه المساکیه جلد 5، صفحه 67 6_بحارالانوار، جلد 45، صفحه آجرک_الله_یاصاحب_الزمان 🏴
آرامش تهران: روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪 ⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 7) بعد از سخنرانیهای حضرت زینب سلام الله علیها،مردمی که در کاخ جمع شده بودند منقلب شده و احساس ندامت میکردند. در این هنگام که امام سجاد علیه السلام را بر یزید وارد کردند، یزید که سرشکسته شده بود و دنبال بهانه ای برای شهید کردن امام سجاد علیه السلام بود از او سوالاتی میپرسید و امام هم به کوتاهی پاسخ میداد. در حالیکه تسبیح کوچکی در دست داشت و آنرا میچرخانید. یزید گفت: این چه کاری است که من با تو سخن میگویم و با تسبیح بازی میکنی و احترام نمیگذاری؟ امام علیه السلام فرمود: پدرم از جدم برایم نقل کرده که وقتی نماز صبح را انجام میداد تسبیح به دست میگرفت و ذکری میگفت. سپس تسبیح را در دست میچرخانید و به کارش میرسید بدون اینکه ذکری بگوید و میفرمود: چرخاندن تسبیح ذکر به حساب می آید و چون در رختخواب میرفت تسبیح را زیر بالشش قرار میداد و میخوابید و میفرمود تا صبح تسبیح ذکر میکند. من از روش آنها پیروی میکنم. یزید گفت: با هرکدام از شما که سخن میگویم به گونه ای سخن میگوید که در گفتار پیروز میشود! در تاریخ آمده است که بعد از این سخنان یزید امام سجاد و اهل بیت را در خرابه ی بی سقفی منزل داد که از سرما و گرما در پناه نبودند. انقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید. منهال عمرو میگوید: امام سجاد را دیدم که تکیه بر عصا دیده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود، رنگ شریفش نیز زرد شده بود. از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟ امام سجاد فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است؟ زنهای ما تابحال از طعام سیر نشده اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است.. هروقت هم که یزید مارا میطلبد گمان میکنم قصد کشتن مارا دارد. منهال! عرب به عجم افتخار میکند که محمد صلی الله علیه و آله عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته میشود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر میشوند! پرسیدم : کجا میروید؟ فرمود جایی که به ما داده اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست مارا گداخته است. جهت ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان.... در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده ام کجا میروی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو میترسم!امام با شنیدن صدای عمه اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت... ✍ادامه دارد... 📒 مقتل مقرم ص 453، 📗بحار ج45 ص 140، 📘 لهوف ص 193. 📕 نفس المهموم ص 459 روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪 ⚫️ بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 8) اهل بیت امام حسین علیه السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود،خبر شهادت پدر را مخفی میداشتند. دختر سه ساله ی حسین علیه السلام شبی از خواب پرید و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم حسین الان کنارم بود و مرا در آغوش گرفت...به کجا رفت؟ اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله شان بلند شد. صدای شیون به خانه ی یزید رسید و از خواب بیدار شد! پرسید در خرابه چه خبر است؟ گفتند دختر حسین،بهانه ی پدر گرفته است. یزید لعنت الله گفت: سر پدرش را برایش ببرید.. سر حسین علیه السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه ای میپوشانند و برای رقیه خاتون می آورند. او به خیال اینکه برایش غذا آورده اند فرمود: عمه جان من گرسنه نیستم،من بابایم حسین را می خواهم! گفتند: هرچه میخواهی در میان طشت است. دختر ابی عبدالله با دستهای کوچکش روی ظرف را برداشت... چشمش به سر بریده پدر افتاد،سر را در آغوش گرفت و با سر پدر شروع به دردودل کرد ... بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد... حضرت سکینه نقل میکند: هنگامی که در خرابه شام بودیم ،شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکبهایی از نور سوارند و فرشتگان انها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است براهی میروند، مرکبها گذشتند ولی خادم بر طرف من آمد و گفت: سکینه جدت رسول خدا بهت سلام میرساند. گفتم: سلام خدا بر رسولش، تو کیستی؟ گفت : من خادمی هستم از خدمه بهشت. گفتم : این مردانی که بر مرکبهای نور سوارند،کیستند و به کجا میروند؟ گفت اولی آدم صفی الله،دومی ابراهیم خلیل الله،سومی موسی کلیم الله، چهارمی عیسی روح الله و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته،گاهی می افتد و برمیخیزد... او جدت رسول خداست ،که برای زیارت پدرت حسین به کربلا میروند. همینکه نام جدم را شنیدم به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم و بگویم ستمکاران با ما چه کرده اند، که ناگهان دیدم پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته. پرسیدم اینان کیستند؟ گفت: اولی حوا ام البشر، دومی آسیه بنت مزاحم، سومی مریم دختر عمران، چهارمی خدیجه خویلد، و اون خانومی که دست بر سر نهاده گاهی می افتدو گاهی برمیخیزد جده ی ت
و فاطمه دختر رسول خداست. گفتم میروم و به جده ام فاطمه شکایت این ستمکاران را مینمایم.دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم و گریه کنان گفتم: مادر،مادر بخدا قسم حق مارا منکر شدند... مادر،مادر بخدا سوگند جمع مارا پراکنده ساختند، مادر..مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند.. فرمود: سکینه جان دیگر بس است.ناله ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را برید، این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود جدا نمیکنم تا خدا را ملاقات نمایم... که ناگهان از خواب بیدار شدم... پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دلها بیرون کند و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه السلام از همه طرف رو به رو شد. در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت:شما دوست دارید در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما بر آورده گردد؟ ✍ادامه دارد... 📕 اعیان الشیعه ج 1 ص626. 📗مقرم 456 📘نفس المهموم ص 466 📔بحار ج 45 ص 144 روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪 ⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 9) اهل بیت علیه السلام در پاسخ یزید گفتند: ما برای حسین علیه السلام عزاداری نکردیم،فعلا میخواهیم برایش عزاداری کنیم. یزید قبول کرد و خانه مجلللی در اختیارشان قرار داد و هفت روز در دمشق به عزاداری پرداختند. ▪️ تمام زنان قریشی و هاشمی که در شام زندگی میکردند حتی زنان بنی امیه و خانواده یزید لباس سیاه پوشیدند و در عزای حسینی شرکت کردند...▪️ پس از آنکه مردم شام خاندان اهل بیت را شناختند،مخصوصا بعد از سخنرانی کوبنده حضرت زینب و امام سجاد علیه السلام ،حکومت بنی امیه به افتضاح کشیده شد و انقلاب فکری در مردم ایجاد نمود. یزید امام سجاد را خواست و اظهار داشت: خدا لعنت کند پسر مرجانه را! اگر من با پدرت روبرو میشدم تمام پیشنهادات اورا میپذیرفتم،لکن مقدرات الهی است که باید اجرا شود،اکنون حاجتی داری،بخواه. امام سجاد علیه السلام فرمود: حاجت اولم این است که سر بابایم حسین را به من نشان بدهی تا اورا دیدار و وداع کنم. دوم دستور بده هرچه از ما غارت کردند به ما برگردانند. سوم اگر قصد کشتنم را داری کسی را همراه زنان بفرست تا ایشان را به حرم جدشان برگرداند. یزید گفت: سر پدرت را هرگز نخواهی دید، اما از قتل تو گذشتم تو خود آنها را به وطن میرسانی و به جای آنچه از شما گرفته اند چندین برابر به شما خواهم داد. امام فرمود: چشم داشتی به مال تو نداریم بلکه در میان این اموال لباسهایی است که جده ام حضرت زهرا آنرا رشته و بافته است و مخصوصا روسری و پیراهن و گوشواره های فاطمه دختر رسول خدا در میان آنهاست.. یزید دستور داد آنها را برگردانند و دویست دینار هم بر آنها افزود که امام علیه السلام آنرا در میان فقرا تقسیم کرد... ✍ادامه دارد... 📕نفس المهموم ص455 📒بحار ج 45 ص144 📗ارشاد ص 247 📘حیات الامام حسین ج3 ص392 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
*🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔* بچه شیعه باید همه شهدای کربلا و مرام شونو بشناسه *🚩 شهید امشب: نافع بن هلال.. باوفا مردی که هم در رکاب علی جنگید هم در رکاب حسین* *(علیهماالسلام).. او که به سقای کربلا کمک کرد.. تا طفلان معصوم آب بنوشند.. سلام خدا بر آن شیرمرد باد
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚 🌷 اللهم 🌷 🌷 صل علیٰ 🌷 🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷 🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ 🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷 🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷 🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷 🌷 الصِّديقِ 🌷 🌷الشهید🌷 🌷صَلاةً 🌷 🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷 🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷 🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷 🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷 🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷 🌷صلوات الله علیک🌷 🌷و علی آبائك🌷 🌷وأوﻻدك🌷 💚♻️کاش میشد پر بگیرم تا حرم 💚♻️پیشِ سلطان پیشِ آقایِ کرم 💚♻️کاش دعوت میشدم با زائران 💚♻️در حرم پر میزدم با عاشقان 💚♻️کاش من راهم صدایم میزدی 💚♻️یک زیارت را به نامم میزدی 💚♻️کاش گردد این گدا پابوسِ تو 💚♻️بندهٔ عاشق تر و مخصوصِ تو 💚♻️درشبِ قبرم کنی من راخطاب 💚♻️میکنی آقا قدم‌ها را حساب 💚♻️باتوعاشق‌ترشدن عشقِ منست 💚♻️عشقِ زیبای شما رزق منست
‍ ۲٠ محرّم 1 ـ دفن بدن جُون در کربلا بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. (1) جُون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکّه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند : در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت : ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ جون با خود فکر کرد : من کجا و این خاندان کجا ؟! لذا عرضه داشت : آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند. با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود : «اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام : بار الها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما. از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منوّر و بویش معطّر بود. (2) 📚 منابع : 1. بحار الأنوار : ج 45، ص 22، 71. و ... . 2. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 115. اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج 🏴