🔻حمله به پناهگاه ملت ◀️در حاشیه حمله آشوب‌گران به برخی از حوزه‌های علمیه 🔹 #حوزه_علمیه پیش از انقلاب و پس از آن پناهگاهی امن برای ملت بوده است. در دوران جنگ طلاب خالصانه در #میدان‌های_نبرد حضور داشتند و پس از آن در وقایع مختلف دوشادوش ملت حرکت کرده‌اند. 🔸سطح معیشتی حوزه علمیه نشان می‌دهد که عموم طلاب از سطح زندگی متوسط و یا پایین برخوردارند. گرچه برخی #مرفهین_زالوصفت هم هستند که از کسوت روحانیت سوء استفاده کرده‌اند و به #بیماری_اشرافیت آلوده شده‌اند. 🔹طلاب حوزه علمیه نشان دادند که در سختی و آسانی با مردم‌اند و مردم نیز در مقاطع مختلف با روحانیت هم‌گام شده‌اند اما عده‌ای آشوب‌گر و جداافتاده از صف مردم از حوادث اخیر سوء استفاده نموده و به حوزه‌های علمیه و طلابی حمله کردند که وضع اقتصادی‌شان قطعا بهتر از سایر مردم نیست؛ اگر پایین‌تر نباشد. 🔸#حمله_کور به حوزه‌های علمیه نه به خاطر بنزین است نه گرانی؛ و حمله‌کنندگان نیز از مردم نیستند. آن‌ها #دنباله‌های_پهلوی هستند که نقش #پدران_دیکتاتور خود را بازی می‌کنند. چراکه رژیم پهلوی نیز در برهه‌های مختلف علیه حوزه علمیه اقدامات خشونت‌باری را داشت که جزئیات آن در تاریخ ثبت شده است. 🔹یکی از جنایات پهلوی علیه #فیضیه_مظلوم؛ در خرداد1354 اتفاق افتاد. جایی که حوزه علمیه قم پیش‌گام #حرکت_انقلابی_ملت شده بود و سال‌گرد پانزده خرداد 42 را زنده نگه می‌داشت اما رژیم غرب‌پرست پهلوی برنتافت و با یورشی بی‌رحمانه فیضیه را به خاک و خون کشید: 🔸«نيروهای انتظامی و نظامی، شعاع وسيعی از دور و بر فيضيه را در محاصره قرار دادند، از رفت و آمد مردم پيشگيری كردند تا جنايت های خونين دژخيمان از ديد مردم پوشيده بماند و رهگذران به ياری طلاب برنخيزند. كماندوها و ديگر مأموران، همانند ارتشی كه در جبهه جنگ روياروی دشمن قرار گرفته است، آرايش نظامی يافتند و به دو دسته پخش شدند: 🔹دسته‌ای از سمت شرق و دسته دوم از سمت جنوبی با شعار #جاويدشاه به فيضيه هجوم بردند. در ساعت 16:30 حمله آغاز شد طلابی كه در بالای بام به مراقبت و مقاومت ايستاده بودند با زد و خوردی كوتاه به #صحن_فيضيه پرتاب شدند. در درون فيضيه نيز جنگ تن به تن آغاز شد. مبارزان روحانی هنگام يورش كماندوها با شعار الله اكبر، الله اكبر كه به شكل دسته جمعی سر می دادند، مردم و رهگذران كنار فيضيه را به جنايت هايی كه در دست انجام بود، آگاه كردند. 🔸طلاب جوان، حتی نوجوانانی كه بيش از ده دوازده سال از عمرشان نگذشته بود در برابر كماندوها تا واپسين نفس پايداری مي ورزيدند. به رغم درندگی ها، خشونت ها و #وحشی‌گری‌های_بی حد و مرز كماندوها، صدای عجز، لابه، گريه، ناله و درخواست هرگز به گوش نرسيد. 🔹شماری از طلاب با سر، دست و كمر شكسته و بدن های خون آلود، نقش زمين شدند. كماندوها برخی از طلاب دست و پا شكسته و خونين را به حوض مدرسه می‌انداختند به گونه‌ای كه آب حوض به رنگ ارغوانی درآمده بود. برخی از طلاب توانستند از دست كماندوها و مأموران بگريزند و جان سالم به در ببرند.برخی نيز توانستند در گوشه و كنار پنهان شوند و به چنگ دژخيمان نيفتند. 🔸#كماندوهای_شاه پس از سركوب طلاب كه در بام و صحن مدرسه بودند، به حجره ها يورش بردند، در و پنجره ها را شكستند، قرآ ن، كتاب های دينی و علمی را پاره و لگدمال كردند و طلابی را كه به درون حجره ها پناه برده بودند بيرون كشيدند و به شديدترين شيوه زير مشت و لگد گرفتند. 🔹مأموران ساواک، شهربانی و ژاندارمری قم نيز همراه كماندوها انجام وظيفه! كردند و در زدن طلاب و غارت حجره ها و پاره كردن كتاب ها كوشا بودند. برخی از طلاب به سبب ضربه هایی كه به سرشان وارد آمد، آسيب های جبران ناپذيری ديدند، به ضعف بينايی و سردردهای مزمن دچار شدند، برخی از جانب كمر، پا و زانو آسيب هاي سختی ديدند و ناتوان شدند. 🔸در اين رويداد خونين تاكنون روشن نشد كه چند تن قربانی گشته و شربت شهادت نوشيدند. »(نهضت امام خمینی ج4 ص485-484) 🔸

علم الهدی: #علی_شناسی 🌱انبوه لشکر اسلام دور کعبه حلقه زده بودند. اشک شوق در چشمان بسیاری جمع شده بود. هرکس چیزی می گفت. 😢 🍃اما نگاه پیامبر، به بتهابی بود که بر شانه ی کعبه سنگینی می کرد. خدا وعده داده بود و حالا مکه دست مسلمانان بود. باید آثار کفر و جهل از بین می رفت. 🤨 🌴علی (ع) به امتداد نگاه پیامبر(ص) نگریست. پیامبر آرام دست علی را گرفت و او را دنبال خود برد. علی گام به گام پشت سر پیامبر حرکت می کرد.🙂 🌱به دیوار کعبه تکیه داد و گفت: - علی جان! بر شانه های من برو و این لکه های ننگ را از دامان کعبه پاک کن. 🌴چهره علی (ع) تغییر کرد. خوشحال بود که مامور این کار شده، و هم شرمسار بود که باید پا بر شانه های پیامبر(ص) بگذارد.😊 🌴همانطور که سرش پایین بود، گفت: - یا رسول الله! شرم می کنم از اینکه بر شانه های شما بایستم، آخر شما...😓 🌱پیامبر (ص) لبخندی از رضایت زد و گفت: - این دستور خداست علی جان. پای افزار را از پاهایش درآورد و تسبیح گویان پای بر شانه های پیامبر گذاشت. 🙂 ☘لشکر اسلام، آسمان و زمین ... نظاره گر این صحنه بودند. برای اینکه همه ی عظمت اسلام را ببینند، با تکبیر های پیاپی، بت ها را از بالا به پایین افکند.🙂 🔹 بحار الانوار، ج ۳۸. ⭕️ #خدا_وعده_داده_که_عاقبت_دنیا_برای_اهل_تقوا_است. 🔅حجت بن الحسن که بیاید کسی که چون علی (ع) پای حق ایستاده، نلغزیده، نترسیده، نبریده همراهش، دنیا را از وجود بت ها پاک می کند. حیف است به خاطر کم و زیاد دنیا، چرب و شیرینش، سور و ساتش... امام را تنها بگذاریم.

❇️توصیه های حضرت هود نبی ع برای رستگار شدن حضرت هود ع در برابر تعجب کردن مردم از پیامبر شدن یک انسان : 1⃣ایاتعجب میکنیدبه مردی ازجنس خودتان که به او وحی میشود،تاشمارا نسبت به کیفراعمالتان بیم دهد. 2⃣به گذشته خود نگاه کنید ونعمت هایی که دارید،، خدا شما را جانشین قوم نوح ع قرارداد، 3⃣سرزمین های گسترده قوم نوح ع که نابود شدنددراختیار شما قرارگرفت 4⃣به شما قدرت زیاد جسمانی عطاکرد ،این همه نعمت را بباد بباورید 5⃣راه رستگاری شما ،شکر گزاری،وتسلیم بودن فرمان الهی خواهد بود اعراف ۶۹ ✅پس دومورد ،شکر نعمات خدا وتسلیم او بودن ، راه رستگاری انسان است ، خدایا مارا ازرستگاران قرار بده ۸

۲۵ ربیع الاول(امروز) در منطقه #دومةالجندل چه گذشت!؟؟؟👇👇👇

۲۵ ربيع الأول سال پنجم هجرت بود که رسول خدا صلي الله عليه و آله خبر يافت كه گروهي عظيم در «دومة الجندل» فراهم آمده اند و بر مسافران و رهگذران ستم مي‌كنند و قصد حمله به مدينه را دارند،

رسول اکرم(ص)براي دفع ايشان با ۱۰۰۰ نفر از مسلمانان عازم این منطقه شد، اما با نزديك شدن آنان معلوم شد كه دشمن به طرف مغرب كوچ کرده است و جز بر مواشي و شبانان ايشان دست نيافت زیرا که اهالی «دومة الجندل» خبر يافتندکه پیغمبر به سوی آنان می آید پراكنده شدند و‌گریختند،

رسول خدا به همراه نیروهای خود به مدينه بازگشت و اين نخستين جنگ با روميان بود، زيرا که زمامدار دومة الجندل شخصی به نام #اكيدر_ابن_عبدالملک_كِندي كيش مسيحي داشت و زير فرمان «هرقل» پادشاه روم بود

دومةالجَنْدَل در حدود هشتاد فرسنگي شمال مدينه قرار دارد. در صدر اسلام در آن جا بازارتجاري بزرگي بوده است.

عبدالرحمن ابن ابى ليلى مى گويد: 👈 من با ابوموسى اشعرى از دومة الجندل عبور مى كرديم. ابوموسى به من گفت: زمانى كه با پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به دومة الجندل رسيديم آن حضرت به من فرمود: «در اين مكان دو تن از بنى اسرائيل حكم به جور كردند، و به زودى در ميان امت من دو تن در اين مكان به جور حكم مى نمايند». 👇👇👇

عبدالرحمن ابن ابی لیلی مى گويد: ابوموسى اشعری و عمروعاص براى حكميت در صفين به دومة الجندل رفتند و ميان على ابن ابو طالب عليه السّلام و معاويه حكم كردند. بعد از ماجراى حكمين ابوموسى را ملاقات كردم و به او گفتم: «مگر تو نبودى كه از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله چنين حديثى را نقل كردى؟! ابوموسی گفت: «واللَّه المستعان»!!

از دیگر حوادث امروز ،۲۵ ربیع الاول صلح امام حسن(ع) با معاویه لعنت الله هست 👇👇

وقتی که معاویه به نُخیله رسید جمعه روزی بود و در آنجا اردو زد، برخی از سران خائن کوفه چون ابوموسی اشعری به نزد او رفتند و به او تبریک گفتند، و نماز جمعه را پشت سر او اقتدا کردند

معاویه لعنت الله در خطبه نماز هم عنوان کرد: من با شما نجنگیدم تا شما را وادارم که به حج روید و نماز بخوانید و روزه بگیرید و زکات دهید ،اینها رو خودتون هم انجام میدادید! من با شما جنگیدم تا بر شما مسلط شوم و قدرت به دست بگیرم و کسی که سر از فرمان من بردارد را از میان بردارم

معاویه لعنت الله با کمال بی شرمی گفت: به هیچکدام از موارد صلح نامه با امام حسن پایبند نخواهم بود و همه را زیر پا خواهم گذاشت

پس از آن وارد کوفه شدو با کمال بی شرمی وارد مسجد کوفه شد و بر منبر علی(ع) تکیه زد ، اولین کاری که کرد شروع کرد به سب و ناسزای مولای متقیان علی(ع)

امام حسین(ع) از میان جمع برخاست و جواب آن ملعون را با تندی داد، امام حسن(ع،) برخاست و برادر رابه آرامش دعوت کرد / رو به مردم کرد و فرمود: من اجداد خود و معاویه را معرفی میکنم،هر کدام که سزاوار لعن هستن تا روز قیامت مورد لعن خدای متعال قرار بگیرند،شما هم آمین بگویید

سپس امام مجتبی اجداد مطهر خود را معرفی کرد ،و بعد آن اجداد ناپاک و ناخلف معاویه را برشمرد ،و فرمود خدایا هرکدام از این دو شجره سزاوار لعن هستن لعن بفرما!! همه آمین گفتند لذا ما میبینیم که آل امیه تا روز قیامت مورد لعن خدای متعال قرار گرفته اند

این حوادث مال روزهای اولی هست که امام مجتبی پس از صلح در کوفه اقامت داشت ،یعنی هنوز به مدینه نرفته بودند

به معاویه خبر دادند،که صدای چکمه افرادی که شبانه به منزل امام حسن میروندو از آن حضرت دعوت میکنندکه بر علیه تو قیام کند به گوش ما میرسد ، و معاویه رو وادار کردند که امام حسن رو احضار کند و از آن حضرت توضیح بخواهد!

معاویه حضرت امام حسن رو احضار کرد، حضرت امام حسن خود تنهایی وارد این مجلس شد، مجلسی که پر بود از اراذل اوباش دور معاویه از قبیل عمر عاص،عتبه ابن ابی سفیان، ولید ابن عقبه و ..... تا امام رو به اصطلاح نعوذبالله خرد کنند و به حضرت بگویند که ما مراقب تو هستیم مباد فکر شورش به سرت بزند!!!!!

حضرت خود تنهایی حرکت کرد ،و با مدد از پروردگار متعال وارد این مجلس شوم شد،

به جز معاویه که حرفی نزده و سکوت کرده بود الباقی افراد شروع کردندبه توهین به امام حسن (ع)و سب و ناسزا به امیرمومنان، وقتی سخنان این افراد پایان یافت امام حسن شروع به سخن فرمود👇👇

امام‌حسن با شجاعت هر چه تمام تر همه این افراد و حتی معاویه رو به باد شدید انتقاد گرفت و از سابقه ننگین این افراد و پدران و اجدادشون پرداخت

به عمرعاص هم فرمودکه تو فرزند نابغه همان زن بدکاره ای هستی که کنیز عبدالله ابن جدعان بودو بخاطر خطا و زنا از منزل او اخراج شد، عمر عاص نشسته و امام برخاسته بود که عبای حضرت رو‌گرفت و گفت؛ تو به مادرم تهمت اخلاقی زدی باید بر تو حد جاری شود! معاویه گفت: خدا دهانت رابشکند حسن جز حقیقت چیز دیگری نگفته و همه این رامیدانند