🔊 #صوت 🔻 طینت 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir

📸 #عکس_نوشت 🔸از هر چه بگذریم امکان گذشت از خود را نداریم. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir

📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 #هزاران_فکر_عمیق نکته 522 🔰هر چقدر احساس مسؤولیت جهان‌ شمول‌تر باشد انجام کارهای کوچک دقیق‌تر خواهد بود. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir

‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️261 📖 #تفسیر_معنوی سوره #یوسف آیه 64 (قسمت نهم) 🍃قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلاَّ كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُ فَاللّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۶۴﴾ ترجمه: گفت: آيا همان‌گونه كه شما را پيش از اين نسبت به برادرش امين پنداشتم، درباره او هم امين پندارم؟ [من به مراقبت و نگهبانى شما اميد ندارم] يقيناً خدا بهترين نگهبان است و او مهربان‌ترين مهربانان است. #شرح_حدیث_کربلا تا ابد جان بشر سيراب كرد آن كه جانش مصطفا سيرآب كرد هر كه باشد تشنه جام بلا سير گردد از حديث كربلا درك جان تشنه را اكبر كند اصغر جان را از آن اكبر كند چشمه آب بقا در دست اوست هر كه زآن نوشيده باشد مست اوست يا علی جان، اين تو و اين تشنگان اين تو و اين حيرت سرگشتگان اين عطش‌های ز جان افروخته چشم بر دست كرامت دوخته اين جوانان غريب از كوی يار همچو سی مرغان به عشق بوی يار سوی كوی قاف پرپر می‌زنند تا درآيد هدهدی در می‌زنند دست گير ای دست تو، دست خدا تا نماند جان ما از حق جدا تو ز عشق حق و ما مست هوا رفت از تو تشنگی از ماسوا رفته از ما تشنگی ليكن ز حق تشنه كن ما را به يک جامی ز حق آب‌های رفته از جوی زمان همچو درد و غم ز ما برده امان گر تو برگردی زمان برگشته است سربداران را امان برگشته است قطره از جامی كه دادت مصطفا می‌كَند جان‌ها ز عشق مصطفا هم تو ما را تشنگی هم آب شد تشنگی ما را گلاب ناب شد كاش ما را تشنگی سيراب كرد تشنگی جان شما ميرآب كرد كاش قدر تشنگان كربلا می‌شد اين جان تشنه‌ جام بلا كاش روز كربلا آخر نبود عشق و مستی ساحلش آخر نبود كاش می شد با علی اكبر دمی كربلا را تا قيامت همدمی ليک چشم تيزبين گر داشتی اين عَلَمْ در زندگی برداشتی جای تو در كربلای زندگی گاه در فخر است و گه شرمندگی همچو برق آسمان پيدا شوی گاه خصم دون و گه شيدا شوی جبهه‌ كربُ‌بلا باز است باز ليک در جان تو چون راز است راز هم علی اكبر شوی هم شمر دون! لحظه‌ای در سير حق گه سير دون واجب آمد بلكه اوجب حفظ خويش بعد از آن در جبهه‌ حق رو به پيش تا نباشی خيرُ حافظ خويش را برنمی‌تابی تو نوش و نيش را ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir

❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🔎 #پرسمان ✔️پرسمان 261 ❓پرسش این‌که شما می‌فرمایید بعد از مرگ همین کارهایی را می‌کنیم که در این‌جا انجام می‌دادیم یعنی چه؟ می‌شود بیشتر توضیح بدهید؟ یعنی مثلا کسی که این‌جا طبابت می‌کرده است بعد از مرگ هم همین کار را می‌کند؟ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ البته معلوم است که، نه هر کاری بلکه هر کاری که به آن علاقمند هستند. همه‌ی مشکل و هم همه‌ی زیبایی جهان پس از مرگ، همین است که آدمی به واقع دنبال هر چه هست ادامه دهد تا به محبوب و مقصود خود برسد. آدمی انتظاری غیر از این ندارد. و اگر دارد! همان را خواهند داد. #زندگی_پس_از_مرگ 🆔 @shiravi_ir

🔊 #صوت 🔻 عاشقانه عاقلانه 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir

📸 #عکس_نوشت 🔸راه رفتنی نیست حذف کردنی است. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir

📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 #هزاران_فکر_عمیق نکته 523 🔰نظام الهی دادگاهی است که کیفر مطابق با جرم نقداً اجرا می‌گردد. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir

🔊 #صوت 🔻 عبادت یا ولایت 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir

📸 #عکس_نوشت 🔸کمال انسان مثل آب در کوزه‌ی گلی است، جلوی نشت آن را نمی‌توان گرفت. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir

📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 #هزاران_فکر_عمیق نکته 524 🔰کسی که خود را نشناخت بی‌خود است. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir

‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️262 📖 #تفسیر_معنوی سوره #یوسف آیه 65 (قسمت اول) ‌‌🍃وَلَمَّا فَتَحُواْ مَتَاعَهُمْ وَجَدُواْ بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا نَبْغِي هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَيْنَا وَنَمِيرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ذَلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ ﴿۶۵﴾ ترجمه: چون كالايشان را گشودند، ديدند اموالشان را به آنان بازگردانده‌اند، گفتند: اى پدر! [بهتر از اين] چه مى‌خواهيم؟ اين اموال ماست كه به ما بازگردانده و ما [دوباره با همين اموال] براى خانواده خود آذوقه مى‌آوريم و برادرمان را حفظ مى‌كنيم، و بار شترى اضافه مى‌كنيم و آن [بار شتر از نظر عزيز كه مردى كريم است] بارى ناچيز است. #قصه_یوسف_و_بنی_آدم باز هم از قصه جانم دور شد برق قصه نور چشم كور شد باز افتاديم در دريای آن تا دُری آريم بر فردای آن سفره‌ كنعانيان بايد گشود غصه‌ها از قصه‌ها بايد گشود قصه‌ جان بنی آدم شدند هر چه بودی عاقبت آدم شدند اين نشيب و آن فراز در فرود هر چه باشد بر بنی آدم درود الغرض ما رد يوسف يافتيم در متاع خود بضاعت يافتيم هر چه در راه خدا پرداختيم سكه‌ای در خمره‌ای انداختيم كی خدا با ما كم از يوسف كند جان ما كی كمتر از يوسف كند كی نخواهد يوسف آن بيچارگان يوسفی گردند بر بيچارگان گر نخواهد يوسف اين يوسف نبود گرگ بود این در خور یوسف نبود ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir