دستم میرود سمت نوشتن برای دختر و خواهرت حال که تو میخواهی توکلت علی الله ...

مسیر رسیدن به تو سخت بود گرما چشیدم، گاه خسته شدم و بی‌خوابی چشیدم رسیدن به حرمت آنهم با پای پیاده سخت بود اما نه به سختی حرکت کاروان اسرا میدانی کدام را میگویم ؟! همان کاروانی که نازدانه ات را با آن بردند ...😭 از تو امانتش گرفتند اما امانت دار خوبی نبودند و چه خون دلها خورد زینب کبری😭

مسیر سختی بود در طول مسیر صحنه های زیبایی دیدم اما همه اش به بغض منتهی شد وقتی دختران کوچک عرب را میدیدم که به ما آب میدهند دلم میرفت سمت رقیه ات 😭 آنقدر این دختران معصوم بودند که شرم داشتم آب را از دستشان نگیرم و دستانشان را رد کنم وقتی آب را میخوردم و بر تو سلامش را میدادم بلادرنگ لعن میکردم آن حرام زاده هزار پدر مادر خراب را لعن میکردم که دست روی رقیه ات بلند کرد بی‌شرف انگار دختر نداشته است نمیفهمد دختر زود خسته میشود نباید مسیر را شبانه روزی طی کند. بی حیا انگار مسلمان نیست که دست روی نوه علی بلند میکند بی شرف انگار ...😭 کاش سرت را پیش دخترت نمیبردند😭

•﷽• خود آن گوشواره میدادم📯😭 #حــاج_محمــود_ڪریمۍ🎧 #اربعین_حسینۍ🥫 #استوری📲 🖤@shirintarinzekr 🖤

کربلایی ها بدانید مدیون رقیه اید جامانده ها حال رقیه را بفهمید 😭😭😭

کاش سرت را پیش دخترت نمیبردند تا آنجه شود که شد ... رقیه جاماند 😭 رقیه جاماند که ما در تاریخ جا نمانیم رقیه جاماند که تو در تاریخ بدرخشی ... رقیه ماند تا مظلومیت تو را به رخ عالم بکشاند رقیه جاماند

تنهاحرمی‌کہ‌روضہ‌خون‌نمیخواد حرم رقیـــــہ ﴿س﴾😭 #مداحی #محمدحسین_حدادیان #حضرت_رقیه 🖤 🖤@shirintarinzekr 🖤 🏴 کانال شیرین ترازعسل ذکرحسین ع

در مسیر لحظه ای مردی را دیدم که دختربچه اش گم شده بود غم عالم روی دلش بود میگفت جواب مادرش را چه بدهم 😭 میدانی دلم کجاست ؟!😭 آری دلم رفت سمت روضه های رقیه وقتی رقیه جاماند حتما خواهرت زینب با خودش میگفت جواب پدرش را چه بدهم آقا جان خوب کاری کردی به روی زینب نیاوردی ماجرا های رقیه را😭

زینب جانم😭 عمه جانم😭

مژدگانی بده عباس که خواهر آمد خاطر آسوده که با چادر و معجر آمد ! قافله همره خود مشک پرآب آورده جرعه جرعه غم و اندوه رباب آورده آه بانو زچه رو قافله‌ات کم دارد بعد از آن شام سیاه، اشک دمادم دارد... «آجَرَکَ‌ٱللَّه‌یَاصَاحِبَ‌ٱلزَّمٰانْ‌فٖی‌مُصیٖبَةِ‌عَمَّتِکَ‌ٱلزِینَبْ» 🖤@shirintarinzekr 🖤