چند وقت است صدايم نزدی
دختر من؟
چند وقت است نگفتم به تو جانم بابا؟
😭😭😭😭😭😭
با دست های کوچکش سر را بلند کرد و
به سینه چسبانید. گفت:
بابا! دلم برایت تنگ شده. 😭
بابا! چرا ابروهایت خون آلود است؟😭
بابا! محاسن تو چرا اینقدر آشفته است؟😭
سر بابا را گذاشت زمین،
خم شد لب ها را گذاشت رو لب های بابا.😭😭😭
دیدند سر از بغل جدا شد افتاد،
بچه هم افتاد😭
گفتند خواب رفت بچه،
سر را می بریم بعد که بیدار شد
می گوییم خواب دیدی.
بچه های کوچک خواب و بیداری را
قاطی می کنند.
وقتی که رقیه ساکت شد و
سر به یک طرف افتاد و
دختر به یک طرف؛
بی بی یک قدری خوشحال شد.
همین که زینب (س) آمد بچه را بغل کند،
دیدند صدای ناله بی بی بلند شد😭
ام کلثوم گفت: خواهر چه شده؟
گفت: عزیزم! رقیه جان داد.😭😭 😭 😭
هدایت شده از رقیه بانو💛
🕊 همهی سهسالگیِ دخترانه،
همهی آن لطافت غریب،
توی رنجِ آن سفرِ درد،
ذره ذره تمام شد.
عمّه توی کوفه راست گفته بود.
قلبِ کوچکش آب شد عاقبت؛
توی شام...
#مریم_روستا
🖤 @shirintarinzekr 🖤
هدایت شده از رقیه بانو💛
در اوج دلتنگی های دل سه ساله اش، لب های چوب خورده پدرش را بوسید و جان داد و رفت ...😭 😭 😭 😭
#رقیه_جانم
🖤 @shirintarinzekr 🖤
هدایت شده از رقیه بانو💛
1_440704126.mp3
5.03M
🖤السلام علیک یا عزیزة الحسین
روضه جانسوزحضرت رقیه (سلام الله علیها)
حاج آقا میرزامحمدی
🖤 @shirintarinzekr 🖤
یا رقیہ بنت الحُسَــین....💔
صبح و غروب و شام که فرقے نمےکند
ما را خلاصه غالب اوقات مے زنند...
یک در میان به روی من و عمه مےخورد
سنگی که سمت خیمه ی سادات مے زنند...😭 😭 😭
#سبحانالله😭😭😭
هدایت شده از رقیه بانو💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه نمیدونین دخترا بابایی ان...؟!😔
شب نمیخوابن منتظره لالایی ان؟!😭😭💔
#یارقیه_بنت_الحسین 💔
#یا_رقیه_خاتون
🖤 @shirintarinzekr 🖤
هدایت شده از رقیه بانو💛
راوی میگه :
دیدم یه دختری داره رو این خارای صحرا میدَوِه !
با اسب سمتش رفتم بگم بیا نترس
دیدم این دختر تا صدای پایِ اسب رو شنید تند تر دوید ...
رسیدم بهش ، دیدم این دو تا دستای کوچولوشو
گذاشت رو گوشاش ....!
گفت مسلمونی ؟!
تاحالا قرآن خوندی؟!
فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ ...
نزنیــا
نزنـی آقا..
من بابا ندارم 😭 😭 😭 😭 😭