يک نيمه شب بهانهی دلبر گرفت و بعد
قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد
انگار خوب او خبر از ماجرا نداشت
طفلک سراغی از علی اصغر گرفت و بعد
جان داد در مقابل چشمان عمه اش😭
#بمیرم_برات_خانم
@yarooghaye
🏴 @yarooghaye🏴
❤️مسیح حسین(یاعلی اصغرع) ادرکنی…😭
باد ملایم گهواره را تکان می داد، انگار که گهواره نوزاد را طلب می کرد…
سکوتی پر معنا خیمه ها را فرا گرفته بود، اشک بر چشمان رباب خشکیده بود…
آنقدر ناله کرده بود که دیگر نای ناله کردن نداشت، فقط بی صدا اشک می ریخت…😭😭
پدر نوزاد را برده بود تا سیراب برگرداند اما بی جان برگرداند…😭😭
ای نوزاد حسین علیه السلام، اگر چه پیش از شهادت، هنوز زبان باز نکرده بودی اما شهادت تو سخن های زیادی به ما گفت.
ای نوزاد حسین علیه السلام، تو دیگر تنها نیستی، این جا، در ایران هر ساله در ماه محرم نوزادان زیادی لباس تو را برتن می کنند و آرزوی پدران و مادرانشان این است که روزی خادم تو و خاندانت شوند.
ڪلیڪ ڪنید↙️↙️↙️
🏴 @yarooghaye🏴
یا مسیح حسین!
یا صاحب الزمان!
فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم؛ او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن!
🏴 @yarooghaye
🗓 ↯↯ #تـقــویـم_شـیـعــــه ↯↯
⬅️ وقـایـع روز چهارم #مـحــــــرم🚩
🏴وقایع چهارم محرّم سال 61هجری
♨️ابن زیاد بعد از جواب نامهای که برای امام علیهالسلام فرستاد، در روز چهارم محرم مردم را در جامع کوفه جمع نمود و به منبر رفت و گفت:
"ای مردم! شما آل ابوسفیان را شناختید و آنها را آزمودید، این امیرالمؤمنین یزید است که خوش رفتار و با رعیت خوش رفتار است.
راهها در زمان او امن شده و پدرش معاویه هم در زمان خودش چنین بود،
آنها شما را از مال بینیاز میکنند و یزید به حقوق شما افزوده است و مرا دستور داده تا شما را به جنگ دشمنش حسین بفرستم، از او بشنوید و اطاعت کنید...
سپس از منبر پائین آمد و به مردم هدایای وافر بخشید و دین آنها را خرید و به جنگ حسین علیهالسلام فرستاد...
📛13هزار نفر در قالب 4گروه:
1-شمربن دی الجوشن با چهارهزارنفر
2-یزید بن رکاب کلبی با دوهزارنفر
3-حصین بن نمیر باچهارهزارنفر
4-مضایر بن رهینه مازنی باسه هزارنفر
به سپاه عمر ابن سعد پیوستند...
📗در کربلا چه گذشت،
✍اثر مرحوم شیخ عباس قمی
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️⇦ ڪــــــــــانال
تشنگان کربلا
ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🏴 @yarooghaye🏴
یا #علی_اصغر
چه گر گرفته تنت از نبود آب علی
کمی بخواب جگر گوشه رباب علی
گمان کنم که عمو مشک آب آورده
دلم خوشست به رویای این سراب علی
امام خواسته سرباز کوچکش باشی
به هل معین ولایت بده جواب علی
تو با تمام وجودت شبیه خورشیدی
بگیری از رخ ماهت اگر نقاب علی
برای دین خدا میروی شهید شوی
دعای من شده انگار مستجاب علی
به یادگار تو گهواره هم نمیماند
نبر قرار مرا بیشتر بخواب علی😭
#شاعر : #فاطمه_معصومی
🏴 @yarooghaye🏴
کـربـلا ،
اتمام حجت بود با آنهایی که
سن و سال را بهانه می کنند
برای یاری امام ...
اینجا از شیرخواره بگیر تا پیرمردها
همه آمده اند برای یاری امام ...
#سید_الشهدا_جان❤️
آمده بود
که راه را بر امام ببندد
گفت :حسین ,
حق نداری به کوفه بروی
حسین اما راهی برایش باز کرد
تا خود بهشت ...
و حُـر ، هنوز هم
مات کرم آقای ماست ...
#حســــــین_جانــم❤️
🌴🌴🌴🌴🌴
✍يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا ...(تحریم/۸)
ادب کرده بود، آن هم در مقابل نام #مادرتان.
آنجا که راه را بر شما بسته بود
و آنقدر آزرده بودتان که به او گفته بودید:
«مادرت به عزایت بنشیند»
دانسته بود، #مادر شما بزرگوارتر از آن است
که بتواند نامش را بر لب بیاورد
به گمانم همان جا کربلایی شده بود، نه؟
▫️روز دهم، در پهندشت کرب و بلا،
وقتی صدایتان میان زمین و آسمان
طنین افکنده بود که:
« اما من مغیث یغیثنا؟
اما من دابّ یدبّ عن حرم رسول الله؟»
قلبش از جا کنده شده بود،
خودش را میان بهشت و جهنم دید،
ولی تصمیمش را گرفت؛
بهشت را برگزید؛
سرش را از شرم پایین انداخت،
عین ابر بهار از چشمهاش اشک می آمد:
«جعلتُ فداک»
و مگر دیگر می شد چیزی گفت؟!
#اعتراف کرد که خیلی بد کرده،
که راه را بر شما بسته
«با این همه آیا توبه من پذیرفته است؟»
و شما اگر نمی گفتید:
«نعم یتوب الله علیک»
که دیگر #حسین(ع) نبودید
با آن قلب رؤف و دل دریایی!
▫️آن لحظه های آخر گمانم شنیده بود صدای شما را
که با لبخند چشم هاش را بسته بود؛
« انت الحرّ کما سمّّتک امّک حرّا فی الدنیا و الاخره».
سلام بر تو! سلام حرّ بن یزید ریاحی!
سلام بر تو که ادبت در مقابل نام #زهرا(س)،
عاقبت کربلایی ات کرد ...
#اربابمهربانم🍃
▪️▪️▫️▪️▪️
فرقی نمی کند آزاد باشی یا عبد
"حُر" باشی یا "جون"
فرمانده ی سپاه کوفه باشی
یا غلام سیاه ابوذر غفاری؛
#کشتیِ نجاتِ حسین (علیه السلام)
برای همه جا دارد...