eitaa logo
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
1.2هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
11.7هزار ویدیو
112 فایل
💚شکر خدا را که در پناه حسینیم ❤️ 💚عالم از این خوبتر پناه ندارد کپی متنهاباذکرصلوات حلال‌و گوارای قلبهای پاک عاشقان سیدالشهدا جانم❤️ 🚫تبلیغات و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
تو تنت تا شده و تا شده من هم کمرم مثل تو درد گرفته همه‌ی بال و پرم گرچه من عین حسن زهر نخوردم اما  پاره پاره شده حالا همه جای جگرم ترسم این است که زنهای حرم جان بدهند  گر ببینند که افتاده‌ای از پا پسرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شده‌ای؟ علی اکبر، علی اصغر شده‌ای در نظرم خبرش پخش شده: پخش شدی روی زمین  خبرش پخش شده: ریخته‌ای دور و برم من از این چند برابر شدنت فهمیدم  چقدر کینه به دل داشته‌اند از پدرم بغلت می‌کنم و از بغلم می‌ریزی  آه بابا چه کنم با تو و این دردسرم با چنین ریخت و پاشی که شدی ممکن نیست که تو را یک نفری تا دم خیمه ببرم دارد از سمت حرم عمه‌ی تو می‌آید  ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم : ...😭 مثل تسبیح چرا یک صد و یک دانه شدی؟ با تنت ذکر گرفتم که چه سـازم پسـرم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . 🖤@shirintarinzekr 🖤
روضه خوانان بنویسند که آب آورده مشکی از آب نه،از باده ی ناب آورده مست کرده است زن و پیر وجوان را عباس ساقی از علقمه انگار شراب آورده آب را زود به تشنه برسانی خوب است پس عمو آب به خیمه به شتاب آورده بس که گفته است به دریا که رقیه تشنه است قطره قطره همه را او به جواب آورده مشک را دست گرفته است و یا بر دندان آب کرده است و تا پیش رباب آورده هر کسی آمده از مشک لبی تر کرده همه ی اهل حرم را به حساب آورده اگر اینگونه نبوده است که من می گویم مانده ام زینب ما اینهمه تاب آورده؟ اگر اینگونه نبوده است پس این ساقی عشق آب را تا دم خیمه به عذاب آورده دشت از بوی گل یاس به خود می پیچد باد از سمت عمو بوی گلاب آورده : به خدا کرب و بلایی شدنم دست شماست جـان عـبـاس فراموش مکن نام مـرا به پریشانی گیسوی سر ام البنین دیگر امضا بنما برگه ی اعـزام مرا 🖤@shirintarinzekr 🖤
روی جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر، با چکمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لگدهای "سَنان" تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به غارت برده اند جامه‌ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه‌ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه‌ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سر، کار آسانی نبود از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد چون که یاد ضربه‌های خیزران افتاده بود : 💔 روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی بر زمین بودی و بر جسـم تـو پیـراهـن نبود سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤
پس از حسين، جهان بر سرش خراب شده برای حفظ حرم، زينب انتخاب شده نشاند بوسه به حلق بريده، از آن رو به خون تشنه لبی، معجرش خضاب شده كسي كه داغ دو فرزند بر جگر دارد نشسته سنگ صبورِ دلِ رباب شده چه رفته بر دل زينب، كسی نمی‌داند دمی كه وارد مهمانی شراب شده اگرچه خطبه خودش خوانده بود اما شهر پر از صدای رسای ابوتراب شده هزار مرتبه تا روز آخِرَت، نفرين به شام و بزم می و كوفه ی خراب شده به صبر عمه ی سادات، شيعه مديون است كه شرح كرب و بلا، مانده و كتاب شده : 💔 دختر حیدر کجا و کوچه و بازارها مردن ما کمترین درک عزای زینب است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤
بنا شده که به زخمِ دلم شرر بزنند خبر رسیده قرار است بی خبر بزنند از آن قبیله به من صد نفر اشاره کنند از این قبیله مرا جایِ صد نفر بزنند چه کوچه هایِ بدی ساختند در کوفه که راحت است مرا بین هر گذر بزنند خودت بگو چه کنم بین عده ای اوباش خودت بگو چه کنم حرف بد اگر بزنند کمر نمانده برایم ز بس لگد خوردم ولی قرار شده باز بیشتر بزنند تمام ترس من این است شمر با خولی مکرراً به زن و بچه ی تو سر بزنند بزرگها که زدند و حسابشان با توست که گفته است مرا بچه هایِ شر بزنند حواس من به خدا پرت هیچ کس نشده نگاه من به سر توست هر قدر بزنند به ریشه هایِ ستم خطبه ام تیر زده ست دگر هر آنچه بخواهند پس تبر بزنند : 💔 از سر نیزه بخوان آیه ای از کهف که هست خواهر خسته ات از ره به صدایت دلخوش سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤
حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد در غمِ تشنگی‌ات اشک چکیدن دارد تو بخوان باز بخوان باز که از لبهایت صوت قرآن به روی نیزه شنیدن دارد چقدر بوی دل و موی پریشان آورد از سر نیزه نسیمی که وزیدن دارد خیزران بر لب تو می‌زند آتش بر دل می‌کشم آه که این آه کشیدن دارد گاه گاه از دل آشفته ی خود می‌پرسم غنچه‌ای خشک که پرپر شده، چیدن دارد؟ عید قربان شده و نوبت تو شد اما خنجر این بار چرا قصد بریدن دارد؟ کاروان تو کجا و من خسته اما دل من هم به خدا شوق رسیدن دارد : 💔 دردم زیاد هست و شفایم زیارت است من طالب شفای توأم ای سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🖤@shirintarinzekr 🖤
راس تو را به روی نی، هرچه نظاره می‌کنم سیر نمی‌شود دلم ، نگه دوباره می‌کنم ز اشک و آه سینه‌ام، میان آب و آتشم چو با توام، از این میان کجا کناره می‌کنم گمان کنند دشمنان، نیست به کام من زبان ز دور بس‌که با سرت، به سر اشاره می‌کنم به دختران خود بگو که گوشواره‌ها چه شد گریه به گوشواره نی، به گوش پاره می‌کنم هم سر تو بر سر نی، هم سر اکبرت ز پی گاه نگاه سوی مه، گه به ستاره می‌کنم رخت به خون که رنگ زد؟ آینه را که سنگ زد خنده ز آه خویشتن به سنگ خاره می‌کند : 💔 تا سرت بر نیزه دیدم ای هلالِ یک شبه سر زدم بر محمل و روضه نمایان شد حسین سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤
خوش بحال هرکسی که روضه دعوت می‌شود از جانب حمایت می‌‌شود بس که شأن و منزلت در روضه خانه ریخته هرکه یک دفعه بیاید، پیشکسوت می‌‌شود این وسط آن عاشقی بُرده است که در این دو ماه بی ریا می‌‌آید و مشغول خدمت می‌شود یک پر کاهی اگر چشم کسی نمناک شد کوه عصیان هم اگر باشد شفاعت می‌شود گریه کن با گریه‌اش غسل تقرّب می‌کند قطره‌ای از اشک، مُنجر به طهارت می‌شود هرکه در ماه محرّم کاروبارش شد حسین چون آخر با سعادت می‌شود رازق ما کربلایی‌ها حسینِ فاطمه است روزی یکسال ما این ماه، قسمت میشود در میان هیأتش انگار زیر قُبّه‌ای تا که لب وا میکنی فوراً اجابت میشود تا به سجده میروم سمت خدا پَر میکشم علّت معراج‌هایم مُهر تربت می‌شود آنقدَر آقاست این آقا به عبّاسش قسم ارمنی هم زیر این پرچم هدایت می‌شود ناله‌های مادری پهلوشکسته می‌رسد روضه‌خوان تا وارد ذکر مصیبت می‌شود صبح محشر تا که می‌گوید حسین من کجاست؟ می‌رسد آقا، ولی بی سر، قیامت می‌شود : 💔 هرکَس که دید راس تو را رویِ نیزه ها آهی کشید و گفت بیچاره مادرش😭 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤
دوباره روضه ی تلخ اسارت زینب مرور متنِ كتاب شرافت زینب وجود معجری از نور، پرده درپرده  دلیل محكم حكم قداست زینب مسیر دین خدا را نشان مان داده چراغ روشنِ برج هدایت زینب رموز جمله ی «من را دعا نما خواهر» نهفته در ثمراتِ عبادت زینب نماز سینه زنان رو به كعبه ی گودال غروب روز دهم با امامت زینب برای قتل حسینش دیه به او دادند كلوخ ها شده سهمِ غرامت زینب سكوت محض جَرَس های لشگر دشمن نشانِ معجزه ای از رسالت زینب به پیشِ كعب نی و سنگ؛ راست قامت بود رقیه درس گرفت از صلابت زینب لغات خطبه ی زینب، لغات قرآن بود ملائكه همه ماتِ بلاغت زینب نهیب حیدری اش كاخ ظلم را لرزاند یزید شوكه شده از شهامت زینب صدای قاری قرآن به روی نی نگذاشت نگاه ها برود سمتِ ساحت زینب : 💔 روی دیوار دلم حک شده با خط جنون مثل سربند علمدار  سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤
درمیان میکده ساغر بدردم میخورد باده وقتی میشودکوثربدردم میخورد دستهای خالی ام خالی بماند بهتر است اینکه هستم پیش تونوکربدردم میخورد گریه وقتی میکنم زهٕـرا دعایم میکند پس محرم چشمهای تر بدردم میخورد خوب میدانم که درتاریکی قبرم حسین دستمال گریه ام آخر بدردم میخورد بی خیال نسخه های بی دوای این و آن بوسه برشش گوشه ات بهتربدردم میخورد دخترت وقتی بخواهد، خاک چادر پاره اش بیشتر ازکیسه های زر بدردم میخورد دخترزهراخودش زهراست ثابت میکنم دستهای کوچکش محشربدردم میخورد گفت بابا از تمام یادگاریهای تو چادروسجاده ی مادر بدردم میخورد آستین پاره ام را نخ نماتر کرده اند حرف سوغاتی شده، معجربدردم میخورد مُردَمُو زنده شدم درکاخ مثل خواهرت دشمنت تاگفت این دختربدردم میخورد : 💔 هرجا که پرسیدند: بنده، صاحبت کیست؟ گفتم همان که دوستش دارم، سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤
ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن با شمروحرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر سفرم‌ را نگاه کن رفتم پی لباس تو اما مرا زدند بر روی گونه هام ورم‌ را نگاه کن عباس رابگوکه زمین خورد زینیت حالا کبودی کمرم را نگاه کن ای آفتاب کم‌ به تن دلبرم بتاب ای آفتاب چشم ترم را نگاه کن چادر نماند تا بکشم روی پیکرت شرمندگی اهل حرم را نگاه کن : حالا دگر بدون عصا می‌خورم زمین گاهی خودم بحال خودم گریه می‌کنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤
دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گـدایانِ حـرم پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم : این روزها غمِ حرم و غربت و فراق افتاده مثل زخم به جانم، حسین جان سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🖤@shirintarinzekr 🖤