سلام امام زمانم...
بیا که رنج فراقت برید امان مرا
به یُمن آمدنت تازه کن جهان مرا
قلم به شوق تو خود را به دست من داده
بیا و پس نزن این دست ناتوان مرا...
#اللهمعجللولیکالفرج🙏
@yarooghaye
✍هرروزبایک #بسم_الله شروع کنیم...
🔻وَامَا الَّذِینَ ابیَضَتْ وجُوهُهُْ فَفِى رَحمَةِ اللَّه هُم فِیها خَالِدُون
و اما سپیدرویان همواره در رحمت خداوند جاویدانند...
📕آیه۱۰۷سوره آل عمران از جزء ۴
@yarooghaye
#ڪلام_شهید
شما را سفارش میکنم در گفتار و عمل پشتیبان ولایت فقیه باشید. دوست را شناخته و با او هماهنگ باشید و همراه مراد از دوست کسانی هستند که به معنای واقعی با تفکرات امام و شهدا ولایت همراهند.
#شهيد_مدافع_حرم_رحیم_کابلی
eitaa.com/yarooghaye
👈هر چه مے توانید برای سیدالشهدا علیه السلام خدمتے انجام دهید دریغ نکنید.
هیچ کارے براے امام حسین "ع" بے اثر نمے ماند.هرڪه میخواهد کارے انجام دهد که مطمئن باشد ثمره کارش درعالم جاودانه میماند،براے امام حسین "ع" کار کند؛از برقرارے روضه هفتگے تا هرنوع کار تبلیغے دیگر.
نگوییم ضرورت ندارد و دیگران به قدر کافے فعال هستند.ازاین فیض عظیم بے نصیب نمانید.
🍂 #استاد_پناهیان
eitaa.com/yarooghaye
1_32485528.mp3
5.8M
خوش اومدین آی زائرا ازسفرکربلا🙏😭
eitaa.com/yarooghaye
#سخن_بزرگان
🔻حاج محمد اسماعیل دولابے(ره)؛
🔸در بازار چوب فروش ها، در هر حجره روزی چند کامیون چوب معامله می شود ولی در پایان روز که سؤال کنی چقدر کاسبی کرده اید، می گویند مثلا ده هزار تومان.
🔹اما یک منبّت کار، تکّه ای از آن چوب ها را می گیرد و حسابی روی آن کار می کند و بر روی آن نقش می اندازد و همان تکّه چوب را صدهزار تومان یا بیشتر می فروشد.
🔸گاهی اوقات آن قدر نفیس می شود که نمی شود روی آن قیمت گذاشت.
🔹در اعمال عبادی هم زیاد عبادت کردن چندان ارزش ندارد، بلکه روي عمل حسابی کار کردن و آن را خوب از کار در آوردن و حقّ آن را ادا کردن نتیجه بخش است.
🔸زیارت عاشورا را، مناجات شعبانیه را، نماز شب را یک دفعه بخوان، ولی خوب بخوان؛ لازم نیست خیلی بخوانی. در خیلی خواندن، خطر عادت شدن و بی روح و بی توجه تکرار کردن وجود دارد. مبادا یک عمر توي ظاهر و لفظ و اصطلاح باشید، آنچه مهم است خاصیت و باطن است.
⚠️ مبادا یک عمر با قواعد و الفاظ بازي کنید و از اصل و مغز غافل بمانید.
eitaa.com/yarooghaye
🖋 بسمالله الرحمن الرحیم
⚫️ عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیها در شب اربعین در رؤیای همسر یحیی برمكی.
▫️ فاضل برغانی در كتاب مخزن از مرحوم مقدس اردبیلی رحمة الله نقل كرده است كه فرمود: در خزینهی یكی از پادشاهان (كه مقدس اردبیلی نخواسته است اسم آن پادشاه را بگوید) كتابی دیدم، كه این قضیه را در آن كتاب با آب طلا نوشته بودند.
▫️ یحیی برمكی گفت: با جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام به كربلا رفتم. شب نوزدهم ماه صفر، به یك منزلی كربلا رسیدیم و در آنجا فرود آمدیم و منزل كردیم. همسرم خدیجه در آن سفر همراهم بود، لهذا برای او خیمهای بر پا نمودیم و من با جابر در گوشهای نشسته بودم و با هم دربارهی فردا كه وارد كربلا میشویم و به زیارت آقا و مولای خود حضرت سیدالشهداء علیهالسلام فایز میگردیم، گفتگو میکردیم.
▪️ در این صحبتها بودیم كه ناگهان صدای ناله و گریهی همسرم را با صدای بلند شنیدم؛ پس مضطربانه به سوی خیمهی او دویدم و خدیجه را سر برهنه و بر سینه كوبان و مو پریشان، مثل آدمهایی كه مصیبتی به آنها وارد شده باشد، دیدم و به همین جهت پریشانخاطر شدم و سبب گریه را پرسیدم؟ خدیجه گفت: یحیی، بنشین تا برایت بگویم.
▫️ وقتی نشستم، گفت: ای یحیی، الآن در عالم رؤیا حضرت فاطمهی زهرا علیهاالسلام را دیدم كه لباس سیاه پوشیده بودند و موهایشان پریشان بود و گریان و نالان با چهار هزار حوریه، وارد زمین كربلا شدند و چون چشم حضرت زهرا علیهاالسلام بر قبر فرزندشان امام حسین علیهالسلام افتاد، خود را بر بالای قبر آن سرور انداختند و نوحه و گریه سر دادند و از سوز دل میفرمودند:
▪️ «ای نور دیدهی مادر، ای فرزند برگزیدهی مادر، ای شهید بیمادر، ای غریب بیمادر، ای لبتشنهی مادر، فدای حلقوم بهناحق بریدهات شوم. بعد از من، این مردم بیوفا بر تو رحم نكردند و از جد بزرگوارت شرم ننمودند، ای فرزندم تو را با فرزندان و برادران و برادرزادگان و یاورانت لبتشنه مانند گوسفندان سر بریدند؛ عزیز گرامی، بعد از تو، فرزندان خردسالت را چه كسی غمخواری نمود و خواهرانت را چه بر سر آمد؟ ای فرزند، بدن بیسرت را در میان خاك و خون چگونه ببینم؟»
▫️ ای یحیی، آن مظلومه پس از گریه و زاری بسیاری، پیشکسوت حوریان را كه طیبه نام داشت، احضار نمودند و فرمودند: ای طیبه، برو سر قبر پدر بزرگوارم حضرت رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم و بگو كه فاطمه علیهاالسلام بر سر قبر فرزندش حسین علیهالسلام آمده است تا فردا -روز اربعین- تعزیه داری و عزاداری كند و انتظار قدوم شما را میکشند.
▪️ سپس به حوریهی دیگر فرمودند: برو نجف اشرف و حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام را خبردار كن! چون آن حوریهها رفتند، باز حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام خود را بر قبر فرزندشان امام حسین علیهالسلام انداختند و شروع به گریه و نوحه كردند.
▫️ در این هنگام، ناگهان مرد محاسن سفیدی با سرعت تمام آمد و بعد از آن، یك بزرگوار دیگر رسید. من از حوریهای پرسیدم: آنها چه كسانی هستند؟ حوریه گفت: آنكه اول آمد، حضرت رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم هستند و آن دیگری حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام هستند و آن مرد سبزپوش، حضرت امام حسن علیهالسلام هستند.
▪️ سپس دیدم كه حضرت خاتمالانبیاء صلیالله علیه و آله و سلم وقتی كه فاطمه زهرا علیهاالسلام را دیدند كه خود را بر روی قبر امام حسین علیهالسلام انداختهاند و آن طور نوحه و زاری و بیقراری میکنند، فرمودند: ای فاطمه، این قدر گریه و زاری مكن! زیرا ساكنان ملأ اعلی را به گریه و نوحه و خروش آوردی.
▫️ حضرت زهرا علیهاالسلام از شدت پریشانی خاطر، ملتفت كلام پدر بزرگوار خود نشدند، پس حضرت رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم متوجه فرزندش امام حسن علیهالسلام شد و فرمود: ای فرزندم، به مادرت بگو كه از سر قبر برادرت برخیزد و كمتر گریه كند! پس امام حسن علیهالسلام به خدمت مادر آمدند و عرض كردند: ای مادر! منم فرزندت حسن كه جگرم را پارهپاره كردند و از گلویم بیرون آمده. ای مادر، دیگر بس است! از روی قبر برادرم سر بردارید.
▪️ حضرت صدیقه علیهاالسلام سر از قبر برداشتند و در حالی كه شیشهی پر از آبی در دست داشتند، فرمودند: ای فرزندم، فدای جگر پارهپارهات و حلقوم بهناحق بریدهی برادرت شوم! سپس آن شیشه را به دست امام حسن علیهالسلام دادند و فرمودند: ای فرزندم، این شیشه را نگهدار كه آب چشم عزاداران برادرت را در آن جمع کردهام!
ادامه در پیام بعدی🔽
eitaa.com/yarooghaye
▫️ در این وقت ارواح پیغمبران و رسولان و مؤمنان، گروه گروه با هودجها حاضر شدند و من از حوریهای پرسیدم كه اینها چه كسانی هستند؟ آن حوریه گفت: آنهایی كه جلو هستند، ارواح پیغمبران هستند و آنان كه پشت سر آنها هستند، ارواح مؤمنین هستند و آنها كه در هودجها هستند، ارواح زنان مؤمنه هستند كه به خاطر كمك و یاری به حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام در عزاداری فرزندشان امام حسین علیهالسلام آمدهاند.
▪️ سپس زنان از هودجها بیرون آمدند و در برابر حضرت زهرا(ع) ایستادند و بر آن مظلومه سلام كردند و تسلیت و تعزیت گفتند و دور قبر آن مظلوم، حلقهی ماتم زدند و مشغول عزاداری شدند و من از خواب بیدار شدم.
📚 كرامات الحسینیه، ج ۲، ص ۳۵.
⚫️ «الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج»
eitaa.com/yarooghaye