1_1996003530.docx
56.2K
متن اذکار و دعاهای روز سهشنبه تقدیم شما دوستان عزیزم ،ملتمس دعای خیر شما عزیزان هستم ، مخصوصا دعا برای تعجیل در فرج آقا و مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که با آمدنشان ، انشاءالله جهان گلستان میشود ،ای کاش که ما هم از یاران واقعی ایشان باشیم و..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ دعا و زیارت روز سهشنبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی در این صبح
که نوید بخش امید و رحمت توست
هر آنکه چشم گشود
قلبش سرشار از امید
و زندگی اش سرشار از رحمت و برکت تو باد
صبح زمستونیتون پر از لطف خداوند
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارش برف در کربلا معلی 🙂
مدافع جبهه حق و عشق ملکوتی:
برف در انجا اشک اور است
وتشنگی های حضرت ثارالله وخانواده وفرزندان واصحاب باوفایش را درروز آتشین کربلا را بیاد ما می اورد😭😔😢
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
از ولنتاین بگویید و بخوانیدش عشق
ما که دلداده عشقِ علی و فاطمه ایم :)🤍
#عشاق_واقعی
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
1_917056964.mp3
1.39M
اذان شهید باکری..
به افق دلهای بیقرار
دلتون شکست التماس دعا🤲🤲🌾🌾
حی علی الصلاه
التماس دعای فرج🌹
گوش کنین داره ی صدا از بهشت میاد
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ماجرای روزی به نام ولنتاین از زبان رحیمپور ازغدی
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
☀️ نیمروز ☀️
🔴 برخی خانمها در توجیه کمحجابی یا بیحجابی میگویند که کمحجابی یا بیحجابیِ ما پس از مدتی برای مردان «عادی» میشود!
😳 ابراز این حرف از سوی یک خانم واقعا شگفتآور است.
🔘 اصل مطلب دقیقا همینجاست. اصل مطلب این است که زیباییهای خانمها «نباید» برای مردان عادی شود وگرنه جذابیت و تازگی زنان برای مردان از بین میرود و بدین ترتیب زنان از جایگاه خدادادی و مهم «محبوب شدن» عزل شده و در معرض بیبهره شدن از نعمت بزرگ «داشتن همسر» قرار میگیرند.
✍ ابَرشاگرد
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 نویسنده بیانیه گام دوم رو میشناسید؟
🇮🇷 ۲۴ بهمن سالروز انتشار بیانیه گام دوم انقلاب توسط ولی امر مسلمین حضرت آیتالله العظمی امام سید علی خامنهای .
🇮🇷 شاید بعد از دیدن این کلیپ بیشتر به این بیانیه اهمیت بدیم!
🇮🇷 جهاد تبیین
🇮🇷 گام دوم انقلاب
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت عشق. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷😘😘😘
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهرم چادر میراث خون شهدا هست پس حافظ این میراث مقدس باش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه مهربون باشید 🌷
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊹
نذر فرهنگی
دوره آموزشی رایگان نکات روانشناسی کودک لجباز ؟ ( قسمت 1 )
درخواست های غیر منطقی!
نام استاد: کامران صاحبی
هزینه: ارسال این بنر برای ۵ نفر یا ۵صلوات
امیدواریم که مطالب برایتان مفید واقع شود و مورد امضای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
🌸🕊شمیم یاس 🕊🌸
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_صدوچهلُ_هشت موشکها همچنان نقاط مختلف روستا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_صدوچهلُ_نه
القراصی سقوط کرده. برخی میگویند تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت رفتهاند. رحیم را که میبینم، دلم آرام میشود اما انگار عقدههای دلم یکجا میآیند و راه گلویم را میبندند؛ قیافه حق به جانبی به خودم میگیرم و فقط میگویم چرا مرا نبردی... خون رفته بود از رحیم و حوصله سروکله زدن با مرا نداشت. نگاه غضبآلودِ چند ساعتِ قبلِ پشت خاکریز را به خودم پس داد.
رحیم را باید به اسعاف حربی یا همان بهداری رزمی خودمان ببرند. امیر و احمد مینشینند پشت یک وانت تویوتا و رحیم هم جلو مینشیند. در همین حین، پشت بیسیم صدای سیدجواد، فرمانده محور جنوب حلب که جانشین حاجقاسم محسوب میشود را میشنویم که به فرمانده فوج دستور میدهد که نیروها به روستای الهویز منتقل شوند تا دشمن نتواند بیش از این پیشروی کند. امیر صدایم میزند که بیا با هم رحیم را به بهداری برسانیم. اما من دلم میخواهد با بچههایی که به هویز میروند، همراه شوم. سکوت رحیم را نشانه رضا میگیرم. هویز که چند تپهای با قراصی فاصله داشت، خالی بود و نیروها باید میرفتند تا جلوی سقوطهای بعدی را بگیرند. چند کِلاشی که روی زمین مانده بود را برمیدارم و میکشم روی دوشم. نارنجکهایی که به کمرم بسته بودم را سر جایشان محکم میکنم...
...
.
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_صدوپنجاه
دو تا وانت تویوتا آمادهاند که بروند به الهویز. جواد، فرمانده فوج هم در صحنه است. سیدغفار و جواد اوضاع را کنترل میکنند. نزدیک 20 نفر از نیروهای عراقی پشت وانتها نشستهاند. من از کنار جاده میروم تا با گروهی که جلو میروند، همراه شوم. سیدغفار مرا دید که سوار هیچکدام از ماشینها نشدهام. کنارم ترمز زد و گفت بپر بالا!
بیمعطلی در ماشین را باز کردم و سوار شدم و راه افتادیم. تویوتای رحیم جلو میرفت، تویوتای یکی از فرماندهان پشت سرش و ماشین ما هم پشت سر همهشان. سیدغفار مسیر را درست نمیشناخت. پشت ماشین رحیم میرفتیم که رحیمِ مجروح، دستش را از ماشین بیرون آورد و اشاره کرد که بایستیم. سیدغفار کنار ماشین رحیم نگهداشت. رحیم گفت کجا میآیید؟ مسیر از آن طرف است! حالا دیگر مسیرمان از رحیم جدا میشد.
سیدغفار که دور میزند تا از مسیر دیگری برویم، من چشم در چشم امیر، نگاهش میکنم. نمیدانم چرا لبخند به لبم نمیآید. نیمدقیقهای وسط حرفهای نیروها، همدیگر را تماشا میکنیم. انگار از نگاهم تعجب کرده است. راه که میافتیم به ثانیه نمیکشد که رحیم توی بیسیم صدایم میکند:
-کمیل کمیل رحیم!
-جانم رحیم جان
-کمیل! هرچی سیدغفار و جواد گفتن گوش بدی ها!
-خیالت راحت!
-کمیل! حرفشونُ گوش بده و مراقب خودت هم باش
لحظهای بعد، دوباره صدای رحیم میپیچد توی ماشین. گوش تیز میکنم که کلمه به کلمهاش را خوب بشنوم.
-کمیل کمیل رحیم
-جانم رحیم
-هرچی سیدغفار و جواد گفتن گوش بده!
-رحیمجان! خیالت راحت...
...
۱۵۰
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 ازعلیبخواهکمکتکنه
👈 روایتی زیبا از مردانگی امیرالمؤمنین(ع)