eitaa logo
بینش مطهر || مطهَرین
2.2هزار دنبال‌کننده
898 عکس
177 ویدیو
78 فایل
دبیرخانه بینش مطهر استان قم ✔کانال جامع اندیشه های شهید مطهری ✔برگزاری دوره های معرفتی کاربردی مکان:قم،خیابان مصلی قدس ک ۱۰ پ 23 شماره تماس 09193533133 ادمین تبادلات و راهنمایی : @binesh_qom @H_sami84 : مسئول شعبه ⭕انتشار مطلب باذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 💢چرا یک امر و یک عبادت تلقی شده است؟ ✳️یکی از علل آن این است که ازدواج اولین قدمی است که انسان از و به سوی غیر دوستی بر می دارد. تا قبل از ازدواج ، فقط من وجود داشت وهمه چیز برای من بود. ✳️اولین مرحله ای که این شکسته می شود، یعنی یک موجود دیگری هم در کنار این من قرار می گیرد و برای او معنی پیدا می کند (کار می کند ، زحمت می کشد ، خدمت می کند نه برای من بلکه برای او) در است. بعد که دارای می شود، دیگر او ،اوها می شود. ✳️و اینها قدمهای اولی است که انسان از حالت منیت و خارج می شود و به سوی غیر دوستی می رود و او هم مورد قرار می گیرد. ✳️تجربه نشان داده افرادی که در تمام عمر به خاطر هدفهای ، مجرد زندگی کردند ، در همه ی آنها یک نوع ولو به صورت وجود داشته است و این نشان می دهد که یک هست که این پختگی ، جز در پرتو ازدواج و پیدا نمی شود. 📚کتاب ، عوامل تربیت، عامل تربیتی ازدواج http://eitaa.com/joinchat/2767650840C19cf095473 بینش مطهر استان قم
🔰 برگی از تاریخ / تکرار تاریخ صدر اسلام در دوره کنونی 1️⃣ تاریخ و حکایت های آن باید مایه عبرت و درس آموزی برای انسان باشد که اگر این چنین نباشد و صرفا بخاطر بودن یا سرگرمی به سراغ آنها برویم، ما هم محکوم به درس عبرت شدن برای دیگران خواهیم بود. 2️⃣ این ماجرایی را که استاد شهید از دوره حکومت امیرالمومنین (ع) نقل می کنند را با دیده عبرت بینی و پیدا کردن مصداق آن در زمانه خود بخوانیم... 🎙 : 🔷 اميرالمؤمنين در دوره خلافتش مورد دو اتهام واقع شد كه در هر دو آنها از همه مردم برى‏تر از آن اتهام ها، او بود. و عجیب‏تر اينكه متهم كنندگان همان هايى بودند كه خودشان مسئول مستقيم آن دو تهمت بودند. 🔹 آندو يكى داستان و يكى داستان بود. 1️⃣ اتهام قتل عثمان 🔶 در داستان قتل عثمان هيچ كس به اندازه اميرالمؤمنين سعى نكرد براى خواباندن فتنه. چيزى كه بود، سخن حضرت و پيشنهادهاى حضرت مورد قبول قرار نگرفت. در ضمن يك نامه در جواب معاويه كه آن حضرت را به اين كار متهم مى‏ كرد، مى ‏نويسد: 🔻 فايُّنا كانَ اعْدى‏ لَهُ وَ اهْدى‏ الى‏ مَقاتِلِهِ؟ امَنْ بَذَلَ لَهُ نُصْرَتَهُ فَاسْتَقْعَدَهُ وَاسْتَكَفَّهُ امْ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ فَتَراخى‏ عَنْهُ وَ بَثَّ الْمَنونَ الَيْهِ حَتّى‏ اتى‏ قَدَرُهُ عَلَيْهِ؟ كَلّا وَ اللَّهِ «لَقَدْ عَلِمَ اللَّهُ الْمُعَوِّقينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلينَ لِاخْوانِهِمْ هَلُمَّ الَيْنا وَ لا يَأْتونَ الْبَأْسَ الّا قَليلًا 🔺 تو امروز مرا متهم مى‏ كنى و مرا مى ‏خواهى مسئول قتل او قلمداد كنى. آيا از ما دو نفر آن كس كه با كمال حسن نيت درباره عثمان خيرخواهى كرد و او خودش نخواست بپذيرد و او را دعوت به سكوت كرد، مسئول خون عثمان است و يا آن كس كه عثمان از او كمك خواست و او كمك نكرد چون ديد از كشته عثمان بهتر مى ‏تواند بهره بردارى كند؟ 🔷 عثمان را نگذاشتند پيشنهادهاى اميرالمؤمنين را بپذيرد ولى عثمان مكرر از معاويه كمك خواست و معاويه چون خودش را از لحاظ تجهيزات آماده مى ‏ديد و موقع را براى زعامت و زمامدارى شخص خودش مناسب مى‏ ديد، به تقاضاهاى پى درپى عثمان ترتيب اثر نداد و منتظر بود كه كى خبر مرگ عثمان برسد كه بهانه به دست او بيفتد. در يك نامه ديگر، اميرالمؤمنين به معاويه مى‏نويسد: 🔻 فانَّكَ انَّما نَصَرْتَ عُثْمانَ حَيْثُ كانَ النَّصْرُ لَكَ وَ خَذَلْتَهُ حَيْثُ كانَ النَّصْرُ لَهُ . 🔺 تو آن وقت كه اگر اقدام مى‏ كردى به نفع او بود، نامى از نصرت او نبردى اما وقتى كه نام او سبب پيشرفت كار خودت مى‏ شد فرياد وا عثماناه بلند كردى. باز على عليه السلام اين جمله را مكرر مى‏فرمود: 🔻و انَّهُمْ لَيَطْلُبونَ حَقّاً هُمْ تَرَكوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكوهُ 🔺 اينها حقى را مطالبه مى‏ كنند كه خودشان ترك كردند و قصاص خونى را مى‏ خواهند كه خودشان ريختند. اين را در مورد تمام كسانى كه خون عثمان را بهانه قرار داده بودند مى ‏فرمود، مثل طلحه و زبير و عمرو عاص و معاويه و كسان ديگر. 2️⃣ اتهام حکمیت 🔶 تهمت ديگر موضوع حَكَمين بود. در جنگ صفّين هنگامى كه نزديك بود كار به نفع اميرالمؤمنين خاتمه پيدا كند، از طرف معاويه و عمرو عاص حيله‏اى به كار رفت؛ قرآن ها را بر نيزه كردند و گفتند: بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ كِتابُ اللَّه. 🔸 اميرالمؤمنين به اين حيله ترتيب اثر نداد و فرمود به جنگ ادامه دهند، لكن عده زيادى از اصحاب خودش- كه قارى قرآن بودند و خودشان را اهل قرآن مى‏ دانستند و براى خود حق رأى و حق نظر قائل بودند- فريب خوردند و گفتند: هدف ما همين بود كه قرآن حاكم بين ما باشد، حالا كه آنها حاضر شده‏اند ديگر جنگ بايد موقوف شود. هرچه اميرالمؤمنين خواست آنها را قانع كند مفيد واقع نشد، رسماً شوريدند و چيزى باقى نمانده بود كه به خود حضرت حمله كنند يا از پشت سر به آن عده از يارانش كه‏ مشغول جنگ بودند حمله كنند. اجباراً حضرت را وادار كردند كه دستور متاركه بدهد. 📚 مجموعه‏ آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏22، ص 248 📝 ناصر قیلاوی زاده 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری