eitaa logo
شبهه زدا
33.7هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
10.6هزار ویدیو
9 فایل
☫ ﷽ ☫ 🌱 عرض سلام و ادب 📌لطفاً شبهاتی که باهاش برخورد دارین رو به این آیدی و شماره برای بنده ارسال کنین تا با هم یا با کمک‌ تیم اساتید به پاسخ برسیم. 💡آیدی: @Salehi_mohammad ۰۹۲۱ ۹۱۷ ۰۳۱۳ 💬 تبلیغات @shobhe_t ممنون از حضورتون🌹🌹🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 ✍ از امروز کارهایت را برای رضای خدا انجام بده تا فرق آن را بیابی نقل است که پادشاهی خواست تا مسجدی در شهر بنا کنند و دستور داد تا کسی در ساخت مسجد نه مالی و نه هر چیز دیگری هیچ کمکی نکند. چون می‌خواست مسجد تماما از دارایی خودش بنا شود. شبی از شب‌ها‌ پادشاه در خواب دید که فرشته‌ای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را به‌جای اسم پادشاه نوشت! وقتی پادشاه هراسان از خواب پرید، سربازانش را فرستاد تا ببینند آیا هنوز اسمش روی سر در مسجد هست یا نه؟! سربازان رفتند و چون برگشتند، گفتند: آری اسم شما همچنان بر سر در مسجد است. مقربان پادشاه به او گفتند که این خواب پریشان است. در شب دوم پادشاه دومرتبه همان خواب را دید. دید که فرشته‌ای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را به‌جای اسم پادشاه نوشت. صبح پادشاه از خواب بیدار شد و سربازانش را فرستاد که مطمئن شوند که هنوز اسمش روی مسجد هست. رفتند و بازگشتند و خبر دادند که هنوز اسمش بر سر در مسجد است. پادشاه تعجب کرد و خشمگین شد. تا اینکه شب سوم نیز دوباره همان خواب تکرار شد! پادشاه از خواب بیدار شد و اسم زنی که اسمش را بر سر در مسجد می‌نوشت را از بر کرد. دستور داد تا آن زن را نزدش بیاورند. پس آن زن که پیرزنی فرتوت بود، حاضر شد. پادشاه از وی پرسید: آیا در ساخت مسجد کمکی کردی؟ گفت: ای پادشاه، من زنی پیر و فقیر و کهن‌سالم و شنیدم که دیگران را از کمک در ساخت بنا نهی می‌کردی، من نافرمانی نکردم. پادشاه گفت: تو را به خدا قسم می‌دهم چه کاری برای ساخت بنا کردی؟ گفت: به‌ خدا سوگند که مطلقا کاری برای ساخت بنا نکردم جز... پادشاه گفت: بله! جز چه؟ پیرزن گفت: جز آن روزی که من از کنار مسجد می‌گذشتم، یکی از احشامی را که چوب و وسایل ساخت بنا را حمل می‌‌کرد، دیدم که با طنابی به زمین بسته شده بود. تشنگی به‌شدت بر حیوان چیره شده بود و به سبب طنابی که با آن بسته شده بود، هرچه سعی می‌کرد خود را به آب برساند، نمی‌توانست. برخاستم و سطل را نزدیک‌تر بردم تا آب بنوشد. به خدا سوگند که تنها همین یک کار را انجام دادم. پادشاه گفت: آری! تو این کار را برای رضای خدا انجام دادی و من مسجدی ساختم تا بگویند که مسجد پادشاه است و خداوند از من قبول نکرد! پس پادشاه دستور داد که اسم آن پیرزن را بر سر در مسجد بنویسند. ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
فردي چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن وبخور وبراي من دعا کن. بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد . آن مرد گفت : گردوها را مي خوري نوش جان ، ولي من صداي دعاي تو را نشنيدم.. بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خدا داده اي , خدا خودش صداي شکستن گردوها را شنيده است . تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مکن.. که خواجه خود روش بنده پروري داند ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
🔮 شب گذشت و ماه خوابید خورشید می درخشد و آسمان آبیست زمان آن رسیده که چشمان زیبایتان را باز کنید و صبح را در آغوش بکشید صبحتان پر از اتفاقات خوب...🌞✨🌱 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی🌸🌿🌸 🌸خـدایا 🌷کمکم کن تا رد نور تو را 🌸در پیشامدها و راه ها 🌷در همۀ مسیرها در روزها و شب ها 🌸و در هر آنچه برایم رقم زده ای 🌷باز شناسم و پی گیرم 🌸و از آن منحرف نشوم 🌷و ظلمت را هرگز به جای نور نگیرم 🌸و کمکم کن 🌷تا در همۀ سختی ها در همۀ رنج ها 🌸دستان خود را 🌷از دست های گرم و گشاده ات 🌸 بیرون نکشم 🌷دست های پر قدرت تو 🌸دستان مرا رها نکند 🌷حتی اگر زمین بلرزد 🌸و خورشید تاریک شود 🌷و آسمان در هم بپیچد 🌸آمـیـن🙏 ‌‌ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
🌱 سلام امام زمانم ❤️ 🌱 الهی! امروزمان آغازی باشد برای شروع انتظار ظهور آخرین ذخیره الهی 🌱 الهی قلبمان را جایگاه محبت صاحب الزمان زندگیمان را سر شار از آرامش و روحمان را غرق از محبت الهی قرارده!🦋 سلام صبح تون بخیر🌻 اللهم عجل لولیک الفرج🌱 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬🎥ثواب قدم های زائر 💌 آیت‌الله‌ رحمت‌الله‌علیه ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
💠 ماجرای اذان معجزه آسای شهید « هادی» در یک سحرگاهی در یک جای بحرانی از جنگ، تصمیم می گیرد اذان بگوید. همه به او می گفتند: «چه شده که الان می خواهی اذان بگویی؟» ولی او دلیلش را برای هیچ کسی توضیح نمی دهد و با صدای بلند مشغول اذان گفتن می شود. وقتی که اذان می گوید: به سمت او تیراندازی می کنند و یکی از تیرها به گلوی او می خورَد. همه می گویند: «چرا این کار را انجام دادی؟!» بعد او را داخل سنگر می برند و در حالی که خون از بدنش جاری بود، کمک های اولیه امدادی را برایش انجام می دهند.بعد از مدتی یک دفعه ای می بینند که عراقی ها با دستمال سفید دارند می آیند این طرف. اول فکر می کنند شاید این فریب دشمن است. لذا اسلحه ها را آماده می کنند، اما بعد می بینند که این عراقی ها با فرمانده خودشان تسلیم شده اند. می گویند: چرا تسلیم شدید؟ می گویند: آن کسی که اذان می گفت کجاست؟ گفتند: او یکی از بچه های ما بود که شما به او تیر زدید. گفتند: ما به خاطر اذان او تسلیم شدیم و ماجرای خودشان را توضیح می دهند... این اثر نَفَس یک جوان ورزشکار است که اهل گود زورخانه بود. او در دوران دبیرستان در ورزش کُشتی، قهرمان بوده و می گوید: من همیشه در کُشتی مراقب بودم که روی نقطه ضعف های حریفم انگشت نگذارم. در حالی که رسم کشتی این است که طرف مقابل را از روی نقطه ضعف هایش به زمین می زنند. این نشان می دهد که ابراهیم هادی فوق قهرمان و فوق پهلوان بوده است. ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ✨ 🌱 وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ 🦋 و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)! آیه ۱۸۶ سوره مبارکه بقره ✨ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
🌱 امیرالمؤمنین علی علیه السلام : 🍀 مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ ، وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا هر كس خودرای شد به هلاكت رسید، و هر كس با دیگران مشورت كرد، در عقلهای آنان شریك شد. 📚 ، حکمت ۱۶۱ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | «دست خالیمو رها نکن ...» 📜 📻 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ربَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ﴿۱۹۳﴾ 🔸 پروردگارا، ما صدای منادیی که خلق را به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگارتان ایمان آورید، شنیدیم و ایمان آوردیم، پروردگارا، از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما بپوشان و هنگام جان سپردن ما را با نیکان و صالحان محشور گردان؛ 💭 سوره: آل عمران ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐
💠داشتن قلب حزین مورد تأکید و سفارش عارفان است و این تأکید بیانگر آن است تا هر سالکی هوشیار و آگاه باشد که خمیرمایه این راه ،اندوه حزن و آن غمی است که در دل سالکان الی الله وجود دارد البته بعضی از این پدیده به عنوان غمِ شادی یاد کرده اند؛ به این معنی که این حزن با حزنهای معمولی متفاوت است حزن عرفانی با آن که یک نوع غم و اندوه درونی است اما هم زمان همراه با شادی عرفانی و شادي به رضای الهی نیز همراه است و باعث میشود که خنده روی لبها و صورتهای سالکان نقش بندد در حالی که حزنهای معمولی این ویژگی را ندارند. 📚اسرار معرفتی ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎🆔:@dl_bekhooda_bespar ♡••࿐