تو برنامه زندگی پس از زندگی یه جاش طرف میگه از من میپرسیدن چرا فلانی رو زدی؟ گفتم چون فلان بدی رو کرد! گفتن اون جواب گناه خودش رو میداد، تو چرا این گناه رو انجام دادی!؟ یعنی اگه کسی به ما بدی کرد مجوز نمیشه ما هم بهش ظلم کنیم ...
استاد عالی:
اصبغ، وقتی مردم دسته دسته میاومدند برا ملاقات امیرالمومنین، تو همون لحظات آخر، تو جمعیت اومد پشتِ در، تو کوچه وایساد، امام حسن رفت به مردم گفتش که خدا به همتون خیر بده، برید، پدرم الان حال ملاقات نداره، نمیتونه ملاقات کنه، برید. جمعی رفتند، اصبغ موند با یه چند نفر دیگه، یه ساعتی گذشت، امام حسن اومد دید این چند نفر هستند! فرمود که: «برید، پدرم حال ملاقات نداره. حالش سنگینه.»، همه رفتند فقط اصبغ موند. بعد از ساعتی امام حسن علیه السلام اومد دید فقط اصبغ تو کوچه نشسته، گفت: «اصبغ شما چرا نرفتی؟»، گفت: آقاجان من پاهام یاری نمیکنه، از درِ خونهی علی جای دیگری برم، من پاهام یاری نمیکنه... گفت: «بیا تو، بیا تو.»، اون کسی که محکم درِ خونهی اهل بیت بایسته، راهش میدن...
karimi_zamine1.mp3
4.32M
این دنیا خیری برام نداشت ...
غیره خون دل برام چی داشت ...
گوش کنید 👌🏼
#شهادت_مولا_علی
می روی با فرقِ خونین پیشِ بازویِ کبود
شهرِ بی زهرا که مولا! قابلِ ماندن نبود ..
امامحسنعلیهالسلام
حالِ مولای متقین را نظاره میکرد،
و میگفت: پدر جان؛
کمر مرا شکستی!
چگونه تو را با این حال میتوانم ببینم...؟!
منتهیالآمال،ج۱،ص۲۳۸
به قول آقای پناهیان:
امشب به خدا قول هایی ندید؛ که میدونید عمل نمیکنید... بگید قول نمیدم چون میدونم خراب میکنم؛ تو بی حساب منو ببخش و مواظب من باش که دیگه گناه نکنم.
رُخساری سفید و گونه هایی سرخگون ؛
سیاهىِ چشمانش در کنار آن سفیدی
درخششی خاص داشت؛
دارای مویی درهم و پیچیده و انبوه بود؛
چهارشانه و با مفاصلی درشت،
گردن مبارکش همانند شمشیری از نقره می درخشید؛
صورت نمکین و محاسنی پُر و خضاب شده داشتند.
اینگونه توصیف کرده اند
جگرگوشهی زهرای مرضیه سلاماللهعلیها را...
#تهدمتواللهارکانالهدی
#مولاناعلی
18.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( کربلایی محمدحسین پویانفر )
قسم به زخم سر حیدر
الهی العفو ...
[شب بیست و یکم]
#رمضان