امروزم که به خیمه ها حمله کردن برا غارت کردن، زینب خیلی اینطرف و اونطرف دوید که بچه ها رو آروم کنه و از وحشت و بهت درشون بیاره...
😭😭
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
وقتی هم که خیمه ها رو آتیش زدن، زینب خیلی دوید تا بچه ها رو از خیمه ها درشون بیاره و نذاره بسوزن...
😭😭😭
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
وقتی هم که خیمه ها سوختن و تموم، زینب خیلی دوید تا بچه ها رو دوباره از دل صحرا پیدا کنه و جمشون کنه...
😭😭
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
همه رو جمع کرد
شمردشون
دید دوتاشون نیستن...
هوا دیگه داشت تاریک میشد، گفت تا تاریک نشده بدوم بلکه این دوتا بچه رو پیدا کنم...
😭
آخخخ بی بی جانم...😭
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
رفت دید این دوتا بچه تو دل صحرا زیر یه بوته خار دست انداختن گردن همدیگه و از ترس و وحشت و تشنگی و ... مُردن😭
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
حضرت زینب تو کربلا 55سال سن داشتن!
حالا دیگه خودتون تصور کنین که با بدن حسینش چکار کردن که این خانمِ خسته، چندین مصیبت و غم دیده، مسن و بی رمق دست کرد زیر بدن حسین و حسینو از زمین بلند کرد و رو دو دست گرفت ...
😭😭😭
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
صحبت به سمت نیزه کنم یا به قتله گاه
رویم کدام سوی کنم شاه بی سپاه....
😭
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
AUD-20210727-WA0014.mp3
6.68M
درد رقیه ی تو پدر جان یتیمی است...
😭😭😭
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ مرداد ۱۴۰۰