...
با چُرت زدن و خوابیدن و التماس دعا گفتن ، حتی اگر استعانت از ذوالجلال باشد
کار درست نمی شود ...؛
پایه های تحصیلِ علمِ شمابر روی شب زنده داری و مجاهدت هاست.
#آیت_الله_حق_شناس
@shohaadaa80
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
شاید واس تلنگر امروز یا شایدهم واس
آخر عمرمون بس باشه
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
چه تلنگری داشت براتون؟
اقایون👇🏻🍃
@nojavan82
خانوما👇🏻✨
@Atergoleyass313
#حتمابخوانید
⚜️ داستان زیبای سفر کربلای دختر بی حجاب؛
دختر بی حجابی بودم.....
کلا اعتقادی به حجاب نداشتم...... به محرم و نا محرم ، به حجاب ....
برام بی اهمیت بود....
سفت و سختم پای خواستم بودم.
اصلا علاقه ای به چادر نداشتم. حس میکردم بی کلاس و بی پرستیژ میشم.
کل تفریحاتمون تو مهمونی و دور همی و خرید و اینجور چیزا خلاصه میشد...
کاری نداشتم آرایشم مناسبه یانه....
مشهد زیاد قسمتم میشد ....میرفتم حرم..
یه چادر الکی سر میکردم و زیارت و بعد تو مرکز خریدا می چرخیدم
و یادم میرفت اصل قضیه چیه ...
نزدیک روز پدر بود روز ولادت حضرت علی (ع) قرار شد خانوادگی بریم ترکیه😃
کلی برنامه ریزی کردیم که همه شهراش رو بریم
یه هفته مونده بود به سفر که...
نمیدونم چرا..ولی یهو به دلم افتاد
پیش خودم گفتم
اگه بهت بگن جای ترکیه برو کربلا میری؟؟؟؟
کلی واسه سفرم برنامه ریزی کرده بودم خرید و تفریحو...
تو دلم گفتم اگه بگن برو کربلا میرم!!!
آخه یه دوست امام حسینی پیدا کرده بودم که از کربلا زیاد میگفت بهم
یهو تلفن خونمون زنگ خورد داداشم گفت:
ساناز یه کاروان داره میره کربلا یه هفته دیگه
گفتن جای خالی داره؛میری؟؟؟
هنگ بودم پشت تلفن ... بخدا گریم گرفت😢
گفتم حتما...معلومه که میرم
به مامان و بابا و خواهرم گفتم:
من ترکیه نمیام .....میخوام برم کربلا!
مادربزرگم حدود 87 سالش بودو قسمتش نشده بود.گفتم میبرمش با ویلچر..
من باید برم کربلا!
باید! ......به دلم افتاده......
خواهرم گفت نمیام و ترکیه مو کنسل نمیکنم.
گفتم هرکی میخواد بره ترکیه بره.من میرم کربلا
پدر و مادرم وقتی اشتیاق مو دیدن همراهیم کردن
خواهرمم دید اینجوریه گفت بعدش میریم ترکیه
در عرض۶ روز راهی کربلا شدیم …
نمیدونستم چجور جاییه،کلی لباس و کفش و وسایل خوب بردم.
میگفتم یه روز اینو میپوشم یه روز اونو
وقتی رفتم....
کدوم مد؟کدوم تیپ؟ .
روز ولادت امام علی (ع) نجف
ولادت امام جواد الائمه (ع) کاظمین
نیمه رجب کربلا
پنجشنبه شب کربلا
خدای من کجا بودم...با ویلچر مادربزرگم همه جا رفتیم.سفر سختی بود..روزی ۵،۶ بار میرفتم حرم امام حسین.
روزی۳،۴ساعت بیشتر نمیخوابیدم
همش بی دلیل گریه، گریه…😭
اصن نمیدونم چه حالی بود...
من فقط گریه میکردم
یه حاج آقایی تو کاروانمون بود
بهش گفتم حاج آقا من دختر بی حجابی بودم..ساز می زدم و ...الان از همه چی افتادم...
گفت :من حاضرم قسم جلاله بخورم تو نظر کرده امام حسینی…
آقا اینو که گفت من گریه و گریه و گریه.....😭
گفتم از آقام امام حسین حجاب میخوام
زیر قبه امام حسین نماز خوندم...اول واسه اون دوستی که منو کنجکاو و کربلایی کرد..
دوم واسه اینکه بهم اراده بده با حجاب شم.
هی درگیر بودم
انتخاب سختی بود
واقعا حجاب برام سخت بود
اما روز آخر دیگه تصمیم گرفتم برگردم ایران چادرمو زمین نذارم
گفتم یا امام حسین به عشق تو چادری شدم...حس میکنم خودت با دستای خودت
چادر سرم کردی
از نجف چادر خریدم و ایران که اومدم اون چادرو سرکردم
الان دیگه توبه کردم.هر روز سر نمازم از امام حسینم میخوام منو تو این راه ثابت قدم نگه داره
کربلا بودم ازحرم حضرت عباس اومدم بیرون که برم حرم امام حسین
یه جوونی بهم برگه داد گفت پنجشنبه مهمون حضرت عباسین
کلی گریه کردم ازخوشحالی
رفتم حرم امام حسین
تا ۳ شب اونجا بودم
روبروی ضریح آقا نشسته بودم کیفم کنارم بود
بلند شدم برم...رسیدم جلوی دردیدم کیفم نیست
کیفمو دزدیدن ......پولش مهم نبود
میدونی چی عذابم داد؟؟؟
اینکه اون برگه توکیفم بود
ازحرم تاهتل گریه میکردم.ضجه میزدم .....همه بهم نگاه میکردن
مامانم گفت پولت رفت فدای سرت.گریه نداره؛
گفتم مامان اون برگه شام توکیف بود
تا ۵ صبح گریه کردم و گفتم یا امام حسین میدونم
بی لیاقت بودم که اون برگه رو ازم گرفتین😭😓
ساعت ۵ صبح پا شدم رفتم رستوران هتل صبحانه بخوریم که بریم ۲ روز نجف و برگردیم
یهو دیدم یه خانم اومد گفت کیفت رودر حرم امام حسین آویزون بوده
بیا این کیفت!!!...........کیفو باز کردم
هیچی تو کیفم نبود..........،جز اون بررررررگه....
اللهم ارزقنا توفیق الزیاره الحسین علیه السلام ...
هممون گاهی همینجور ممکنه مورد عنایت خاص اهل بیت علیهم السلام واقع بشیم ، اما خدا کنه، خدا کنه با غفلت و یا گناه از عنایاتشون محروم نشیم.
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
🌷هر روز با یک صفحه از قرآن کریم همراهتان هستیم
سوره:انعام آیات ۹۱ تا ۹۴
به نیت شهید #حسین_قاسم_آبادی
#بیــت_المـــال
♦️یڪ جفت پوتین پاره ڪہ بندش هم از سیم تلفن بود مےپوشید.
گفتم: آقا جواد! این چہ پوتینے است؟ اذیت مےشوے. تو ڪہ وضع مالےات خوب است، یڪ جفت پوتین بگیر بابا!
گفت: این پوتینها مال #بیـتالمـال است. من وظیفہ دارم تا جایے ڪہ مےشود از آن استفاده ڪنم.⭐️
#سردار_شهید_محمدجواد_فخاری
@shohaadaa80
🔰شلوار یخ زده و پاهای خونی
🔹آخرین مسئولیت #شهید_پلارک، فرمانده دسته بود. در والفجر 8 از ناحیه دست✋ و #شکم مجروح💔 شد، اما کمتر کسی میدانست که او مجروح شده است.
🔸اگر کسی در باره حضورش در #جبهه سوال میکرد، طفره میرفت و چیزی نمیگفت❌
🔹یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه🏞 رد شویم. #زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت:" اگر #یک_نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه #مریض شوند."
🔸یکی یکی بچهها را به دوش کشید و به طرف دیگر #رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار👖 او شدیم که #یخ زده بود و پاهایش خونی💔 شده بود
#شهید_احمد_پلارک
#سالروز_شهادت 🌷
#شهیدی_که_مزارش_آکنده_از_بوی_عطر_است.
@shohaadaa80
#طنزجبهه
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
خيلي از شبها آدم تو منطقه خوابش نميبرد...
وقتي هم خودمون خوابمون نميبرد دلمون نمي يومد ديگران بخوابن...
يكي از همين شبها يكي از بچه ها سردرد عجيبي داشت و خوابيده بود😴
تو همين اوضاع يكي از بچه ها رفت بالا سرشو گفت:
رسووول!رسووول! رسووول!
رسول با ترس بلند شد و گفت: چيه؟؟؟چي شده؟؟😨
گفت: هيچي...محمد مي خواست بيدارت كنه من نذاشتم!😂
رسول و ميبيني داغ كرد افتاد دنبال اون بسيجي و دور پادگان اون رو مي دواند. 😅
ماشهادت دادیم که #شهادت زیباست💕
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
جاماندگان.mp3
8.25M
📻🎙#رادیو_پلاک
✅ویژه برنامه ،جاماندگان،خادمان،زائران راهیان نور
پیشنهاد ویژه
با انتشار این اثر حس و حال زیبای خود را به همه جاماندگان و زائران و خادمان شهدا تقدیم کنید.
🌷 پیشکشی باشد به خادمان شهدا...
←ما شهادت دادیم که #شهادت زیباست↓👌
بچهها! کُلِّ زندگی مسابقۀ إلیالله هست؛
نکنه تو این مسابقه کم بیاریم.
| حاجحسینیکتا |
@shohaadaa80
#تلنگر
تک تیر انداز خودی را صدا زدم ،
گفتم اوناهاش ، اونجاست ، بزنش ،
اسلحه اش را برداشت و نشانه گرفت ، نفسش را حبس کرد ،
ولی ناگهان اسلحه اش را پایین آورد !
لحظه ای بعد دوباره نشانه گرفت و شلیک کرد و...
گفتم چرا بار اول نزدیش ؟!
به آرامی گفت ،
داشت آب می خورد !!....
📕 ستارگان خاکی
التماس دعای فرج....
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج🌷
@shohaadaa80
میش واس آرامشی دل عزیزی نفری یه
صلوات هدیه کنید به آقا صاحب الزمان(عج)؟
#تلنگرانہ
آیت الله مرعشے نجفے"ره"
حتے یکبار هم به مادرم تندے نکرد
پدرم سعے میکرد تا جایے که میتواند کارهایش را خودش انجام دهد و بامادرم
خیلے مهربان بود،به یاد ندارم حتے یبارهم نسبت به او تندے کرده باشد.
ایشان در کارهاے منزل به مادرم کمک میکرد و وقتے کسالتے براے او پیش مےآمد،پدرم غذا درست میکرد ودر داخل غذا هم چیزهاے جدید میریخت و میفرمود:
"حکم خدا نیست که از آسمان آمده باشد که مثلا آبگوشت باید اینچنین باشد"
یک چیزهایے اضافه میکرد،خیلے هم
خوشمزه میشد.
#آیتالله_مرعشے
@shohaadaa80
04.mp3
8.78M
•|♥️|•
#واحد
توخیمه ها منتظر عمو ایم
مجتبی رمضانی🎤
#رزق_شبـانه🌒
{داخل این شهر پراز گناه دعامون کنید🙂}
❣¦ @shohaadaa80 ¦❣
هر سوزنی که برای غیر خدا زدم،
به دستم فرو رفت..
#شیخرجبعلیخیاط
گناهکمتر...
📲 @shohaadaa80
#شهید_دهه_هفتادی
کنار اسمش نوشته بودند✏️
طلبه دانشجو شهــــ🕊ــــــید.
💟.محمدرضا دهقان امیری💟
جوانی که در 1⃣2⃣سالگی
شهــــ🌹ــــید مدافع حریم اســـ🇮🇷ـــلام شد..
محمد رضا در دانشگاه شهــ🌺ـــید مطهری درس میخواند
این مدرسه به اندازه یک قـــــرن بامردم و ماجراهای ایــــ🇮🇷ــــــران خاطره دارد..
از پادشاهان و آدم های کوچک ک بزرگ گرفته تا علمای بزرگ اسلام وحالاهم..
شــ🌺ـــهدای مدافع حــــــ💜ــــرم..
حالا..
یکی از مَدرَس های این مدرسه به نام شهــــــ🕊ــــید محمدرضا دهقان امیری است..
جوانی بنام و سرزنده و پر نشاط که مجموعه آدم های بزرگ اینجارا تکمیل کرد
#روحش_شاد💚
#تولدت_مبارک_برادر_شهـــــــیدم