کوچه هایمان را به نامشان کردیم ، که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم؛بدانیم گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می رسیم((: #شهدا @shohaadaa80

#لبخندهای_خاڪی رزمنده ها برگشته بودن عقب بیشترشون هم راننده کامیون بودن که چند روزی نخوابیده بودن ... ظهر بود وهمه گفتند نماز رو بخوانیم و بعد بریم برای استراحت ... امام جماعتِ اونجا یڪ حاج آقای پیری بود که خیلی نماز رو کُند می‌خوند ، رزمنده هایِ خیلی زیادی پُشتش وایستادن و نمــاز رو شروع کردند ... آنقدر کند نماز خواند که رکعت اول فقط ۱۰ دقیقه ای طول کشید ! وسطای رکعت دوم بود... یکی از راننده ها از وسط جمعیت بلند داد زد : حاجججججججییییییییی جونِ مادرت بزن دنده دوووو 😅😂 📎 تصویر پست تزیینی است .

🎼 #پادڪست بســیار زیـبا 🎤استاد محــمد شــجاعی ✅ #بخشــــش_دیگـــران ⏱ ۰۰ دقـــیقه و ۵۹ ثانـــیه

سلام دوستان عزیز از الان میخوایم لیست ختم قرآن رو برای ماه رمضان آماده کنیم روزی یک نفر یک جز کلا ۳۰ جز هست برای شرکت کردن ختم قرآن لطفا به آیدی زیر مراجعه کنید @alboghobeish

جز یک:جوان مومن انقلابی جز دو:آقای آلبوغبیش جز سه:عمار جز چهار: جز پنج:Hadis جز شش: جز هفت:.....N جز هشت:گمنام جز نه:گمنام جز ده: جز یازده: جز دوازده:یا صاحب الزمان جز سیزده:شقایق جز چهارده:شقایق جز پانزده:حدیث جز شانزده: جز هفده: جز هجده: جز نوزده:لبیک یا زینب جز بیست:خانم آلبوغبیش جز بیست و یک:سید گمنام جز بیست و دو: جز بیست و سه: جز بیست و چهار: جز بیست و پنج: جز بیست و شش:Z s جز بیست و هفت:انت فی قلبی حسین جز بیست و هشت:من سرباز مهدی ام جز بیست و نه:من سرباز مهدی ام جز سی:افسر نوجوان جنگ نرم @khatmehsalavat

میـلاد حـضـرت رقیه خاتون {سلام الله علیها} هاست برای آرامش دل بچه های شهدای مدافع حرم میش نفری یه صلوات هدیه کنید به خانوم؟🙂

#بسم_رب_الرضا💛🍃

•|شهیدابراهیم_همت|• اهل معرفت باید دلی سخن پذیر وسخنی دلپذیر داشته باشند (: 🌈♥️| @shohaadaa80

سلام دوستان به نیت سیل زدگان،اموات،ظهور و سلامتی امام زمان(عج)،شفای مریضان ختم صلوات داریم. کسانی که مایل هستند در این ختم شرکت کنند لطفا به آیدی زیر اعلام کنند @alboghobeish

#طنزجبهه 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ،پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از یک روستا با هم به جبهه آماده بودند.چند روزی گذشت.دیدم اینها اهل نماز نیستند!☹️ تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند...🙂 آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آماده بودند جبهه...☺️ از طرفی خودشان هم دوست داشتند که نماز را یاد بگیرند.😍 من هم بعد از یاد دادن وضو،یکی از بچه ها را صدا زدم وگفتم: این آقا پیش نماز شما،هر کاری کرد شما هم انجام بدید. من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای نماز را تکرار می کنم🗣 تا یاد بگیرید. ابراهیم به اینجا که رسید دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد.😂چند دقیقه بعد ادامه داد: در رکعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن،یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!!😆 خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم. اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد. پیش نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد. یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند. اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر خنده! 🔹خاطره ای از زبان شهید ابراهیم هادی❤️

شعری که دختر شهید در محضر آقا خواندند و جواب حضرت آقا به یک بیت خاص