eitaa logo
شهدا٠۱۲٠
1.7هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
آنان که خواستند از خود به خدا برسند سقوط کردند ... از حسین باید به خدا رسید حسینی بودن عشق است و عشق در قلب است و سوز بر جان... 🍃(۱۴۰۱/۱۱/۱۱) ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ ✨ operator0120 کپی حلالت رفیق💚
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ طلوع خورشید ملاک صبح بودن نیست خورشید من از پشت پلک های شما طلوع می کند کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
روز دانشجو و یاد و خاطره شهدای دانشجوی 16 آذر سال 1332شهیدان مصطفی بزرگ‌نیا و احمد قندچی و مهدی شریعت‌رضوی گرامیباد 🔴"درست روز بعد از واقعه ١۶ آذر، نیکسون(معاون رییس جمهور وقت امریکا) به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی گناه رنگین بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. صبح ورود نیکسون یکی از روزنامه ‏ها در سر مقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشاده ‏ای به نیکسون نوشت. در این نامه سرگشاده ابتدا به سنت قدیم ما ایرانی ‏ها اشاره شده بود که «هرگاه دوستی از سفر می‏ آید یا کسی از زیارت بازمی گردد و یا شخصیتی بزرگ وارد می‏شود ما ایرانیان به فراخور حال در برابر قدم او گاوی یا گوسفندی قربانی می ‏کنیم؛ آنگاه خطاب به نیکسون گفته شده بود که «آقای نیکسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند! " کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
مادری کرده برای شهدا مادر ما... کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
پیشونے بندهارو با وسواس زیر و رو میکرد پرسیدم: +دنبال چے میگردے؟ -سربند یا زهرا! +یکیش رو بردار ببند دیگہ چہ فرقے داره؟ -نہ! آخہ من مادر ندارم... 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهدا٠۱۲٠
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ {مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ {مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً} - صَدَقَ الله العَليّ العَظِيم #طوفان_الاقصی | #حزب_الله #قاسم_بن_الحسن | #شهدا۰۱۲۰
امام خامنه‌ای: بنظر من دانشجوی موفق کسی است که: خوب درس بخواند، خوب تهذیب اخلاق بکند، وخوب ورزش بکند ۱۶ آذر ماه روز دانشجو مبارک ✨ کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
: دانشجو موذن جامعه است! اگر خواب بماند نمازِ امت قضا می شود!✨
«فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی» سپهبد سلیمانی: اگر این جمله معروف پیامبر (ص) را مبنا قرار بدهیم، میتوانیم این نتیجه را بگیریم که هر کس به فاطمه زهرا (س) سیلی زد، به پیامبر(ص) سیلی زده است. ✨ کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی هوا یادِ تو افتاد دلم، گفتم آه هم عمو بودی و هم یِکِه علمدارِ سپاه💔 ✨ کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
نبودت حاجی؛ خیلی بیشتر از قبل حس میشه.. ✨ کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
✨ جايش چقدر خاليست تنها چيزى كه برايم گذاشت دلتنگيست... کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
ویران نشین شدم که تماشا کنی مرا مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا حسین💔
با تمام سیاهی‌هایم هنوز دوستت دارم و معتقدم این معجزه‌‌یِ توست... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت:ما بعضۍ وقت‌ها اصلا یادمون میره امـٰام‌زمانۍﷻ هم هستـــــ ...💔 🥀 کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
🌷 شهید وقتی که غرق در خون می شود فریاد بر می آورد «خواهرانم حجاب شما از خون من رنگین تر است» من اکنون نیز فریاد برمی آوریم «خواهرام حجابت را، حفظ کن. تن پوش و لباست را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، باتو و دیگر خواهرانم همانند شیئ رفتار کنند این فریاد از اعماق قلبم است». کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
شهدا٠۱۲٠
‍ ‍ کی بشود حر بشویم توبه مردانه کنیم...   دومين روز حضور من در جبهه بود. تا ظهر در مقر بچه ها در بودم. پسركی حدود پانزده سال هميشه همراه بود. مثل فرزندی كه همواره با پدر است. تعجب من از رفتار آنها وقتی بيشتر شد كه گفتند: اين پسر، رضا فرزند شاهرخ است!! اما من كه برادرش بودم خبر نداشتم. 🔹عصر بود كه ديدم شاهرخ در گوشه ای تنها نشسته. رفتم و در كنارش نشستم. بی مقدمه و با تعجب گفتم: اين آقا رضا پسر شماست!؟ خنديد و گفت: نه، مادرش اون رو به من سپرده. گفته مثل پسر خودت مواظب رضا باش. گفتم: مادرش ديگه كيه؟! 🔹گفت: مهين، همون خانمی كه تو بود. آخرين باری كه براش خرجي بردم گفت: رضا خيلی دوست داره بره . من هم آوردمش اينجا! ماجرای مهين را می دانستم. برای همين ديگر حرفی نزدم. چند نفری از رفقا آمدند و كنار ما نشستند. صحبت از گذشته و قبل از شد. شاهرخ خيلی تو فكر رفته بود. بعد هم باآرامی گفت: مهربونی اوستا كريم رو می بينيد! من يه زمانی آخرای شب با رفقا می رفتم ميدون شوش. جلوی كاميون ها رو می گرفتيم. اونها رو تهديد می كرديم. ازشون باج سبيل و حق حساب می گرفتيم. بعد می رفتيم با اون پول ها زهرماری می خريديم و می خورديم. زندگی ما توی لجن بود. 🔹اما خدا دست ما رو گرفت. رو فرستاد تا ما رو آدم كنه. البته بعداً هر چی پول در آوردم به جای اون پول ها صدقه دادم. بعد حرف از كميته و روزهای اول انقلاب شد. شاهرخ گفت: گذشته من اينقدر خراب بود كه روزهای اول توی كميته برای من مامور گذاشته بودند! فكر می كردند كه من نفوذی ساواكی ها هستم! 🔹همه ساکت بودند و به حرفهای شاهرخ گوش می کردند. بعد با هم حركت كرديم و رفتيم برای نماز جماعت. شاهرخ به يكی از بچه ها گفت: برو نگهبان خواهرها رو عوض كن. 🔹با تعجب پرسيدم: مگه شما رزمنده زن هم داريد؟! گفت: آره چند تا خانم از اهالی هستند كه با ما به آمدند. برای اينكه مشكلی پيش نياد برای سنگر آنها نگهبان گذاشتيم. : آقای رضا كيانپور کانال 🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
اعضاء 🌷 _حسن _علی عباسی بهادران، مهریز