eitaa logo
زیر سایه شهدا🇵🇸
109 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2هزار ویدیو
81 فایل
خدا بخواهد🌸 اینجاخیمہ‌گاهـ‌شہداست🌷 باصلوات‌واردشوید شهید حمید رضا رفیعی می گفت : راه ما راه【 حسین 】است و باید آماده و همراه【حسین】 باشیم و【 حسین 】گونه بودن را بدانیم. پیشنهاد یا انتقادی داری اینجا بگو https://harfeto.timefriend.net/17043420153062
مشاهده در ایتا
دانلود
محکمہ‌خون‌شہداء‌محکمہ‌عدلیست...
بہ ما خورده نگیرید؛ ڪہ چرا اینقدر از میگوییم... بہ ازاے هر زینب؛ ما داده ایم... در جبهہ ها!!!
طرح لبخند تو بر هیچ لبی نیست که نیست 🙂❤️ _و تو بودی که آموختی برای ماندن باید رفت 🌱 🔹🔹
🌱 سلامتی راننده✨ صدا به صدا نمے‌رسید. همہ •●مهیاے●•رفتن و پیوستن به برادران °مستقر در خط بودند° راه طولانے⇨↯ تعداد ○●نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود●○ راننده خوش انصاف هم در کمال خونسردے آینه را میزان کرده و به سر و وضعش مے‌رسید. بچہ ها پشت سر هم ○°صلوات°○ مے‌فرستادند، برای •سلامتے امام•بعضے مسئولین و فرمانده لشگر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد. بالاخره سر و صداے بعضی درآمد: «چرا معطلی برادر؟ لابد صلوات میےخواهی. اینکہ خجالت نداره. چیزے کہ زیاد است صلوات.»‌‌⇩ سپس رو به جمع ادامه داد: «برای سلامتے بنده! گیر نکردن بہ دنده،🌿😆⇨ کمتر شدن خنده یک صلوات راننده پسند! بفرستید.»🙃😎 ●•اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم•●
🌷 سال ۱۳۴۶ خورشیدی در حیدرآباد دامغان فرزند اول احمد اکبری و فاطمه کردی متولد میشود. پدر او را محمود مینامد. ♦️ محمود علاقۀ چندانی به درس‌خواندن ندارد؛ از این‌‌‌رو تا دوم راهنمایی بیشتر تحصیل نمیکند؛ اما گام‌به‌گام همراه پدر به امور کشاورزی و خشت‌زنی مشغول میشود و دیری نمیگذرد که کاشی‌کاری را به‌‌عنوان حرفه اصلیاش انتخاب می‌‌کند. 💎 سرباز سپاه است. دوران آموزشی را در پادگان شهید کلاهدوز شهمیرزاد، گردان سیدالشهدا(ع) میگذراند و پس از آن به منطقه جنوب اعزام میشود. یک ماه پس از حضورش در شلمچه در خط پدافندی، بر اثر بمباران منطقه، توسط ترکش‌هایی که به نقاط مختلف بدنش، اصابت می‌‌کند، به شهادت میرسد. ▪️ مزار شهید محمود اکبری در گلزار شهدای حیدرآباد دامغان واقع است.
رفیق خ ش بخت ما ♡
‹📓💨› • • عـشـق‌لـبـخندنـجـیبـیۍسـت که‌روی‌لـب‌تـوســت خـنـده‌ات‌عـلـتِ‌آغـاز‌غـزل‌خـوانـی‌هـاسـت :(🙂💕 ‌‌• •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مارا از جان دادن نترسانید که عزیز تر از جان داشتیم که رفت ❤️
🔰 | ♦️ روز تشییع، مسجد امام اصفهان از جمعیت پر شده بود. از یکی از روحانیون، که از دوستان شهید میثمی بود، درخواست شد کمی سخنرانی کند. آن برادر روحانی نقل کرد: مانده بودم چطور شروع کنم. تفالی به قرآن زدم. وقتی قرآن را باز کردم، این آیه آمد: «قال انی عبداله اتانی الکتاب و جعلنی نبیا.» ... و این آیه، دقیقا همان آیه ای بود که وقتی به دنیا آمد، پدربزرگش با تفال به قرآن، نام او را عبدالله گذاشته بود. 🌷 سالروز شهادت
🍁•• اےڪه‌دݪخوشۍروزگارمنے.... دورم‌ا‌ز‌توولےتوڪنار‌منے🙃♥️ 💛🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفقا جنس تون شهدایی بشه،دستتون تو دست شهدا بشه،دستتون تو دست امام زمان میشه...