eitaa logo
زیر سایه شهدا🇵🇸
109 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2هزار ویدیو
81 فایل
خدا بخواهد🌸 اینجاخیمہ‌گاهـ‌شہداست🌷 باصلوات‌واردشوید شهید حمید رضا رفیعی می گفت : راه ما راه【 حسین 】است و باید آماده و همراه【حسین】 باشیم و【 حسین 】گونه بودن را بدانیم. پیشنهاد یا انتقادی داری اینجا بگو https://harfeto.timefriend.net/17043420153062
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋 🔸می‌خواستیم به اردویی جهادی برویم، این اردو به دلیل مشکلات مالی در حال لغو شدن بود در نهایت به همین منظور جلسه‌ای برگزار شد. محسن اصرار به برگزاری داشت و می‌گفت حتی اگر یک نفر هم به اردو نیاید من به تنهایی خواهم رفت. محسن عاشق جهاد و اردوهای جهادی بود و با سماجت‌های محسن بالاخره اردو برگزار شد.
‌‌شهید مصطفی چمران : دل؛ تنها نردبانی است که آدمی را به آسمان می رساند.
💌 نشستن پشت در خانه خدا
بد جوری زخمی شده بود رفتم بالای سرش نفس نفس میزد بهش گفتم: زنده‌ای؟ گفت: هنوز نه ! او زنده بودن را در می دید ..!
دُعـٰابِخـوٰان‌‌🌱 بَراۍِعـٰاقِبَـت‌بِخِیـر؎مَـن تـویۍ‌ڪِہ‌خَتـمِ‌‌بِخـیٖر‌شُـدعـٰاقِبَتـَتッ❤️
✨❤️ آنقدر برای ظهور امام زمان(عج) کار کنید که خسته کار باشید...
• . سھم‌من‌هم‌ا‌‌‌‌ز‌جنگ‌پدرے‌بود‌ ڪه‌هیچ‌وقت بھ‌جلسه‌اولیاءمربیان‌مدرسه‌نیامد..'! 🖐🏻💔
🔰 | 🔻از طرف راديو و تلويزيون آمده بودند؛ می خواستند با بروجردی درباره عملياتی که چند روز قبل انجام شده بود، مصاحبه کنند. سه چهار نفر بودند که يکی از آنها فيلمبرداری می کرد. آنها را راهنمايی کرديم به دفتر بروجردی. بروجردی تا فهميد از راديو و تلويزيون آمده اند، گفت: «اين جا نياوريدشان؛ ببريد پيش بچه های ديگر؛ من خيلی کار دارم!» 💠گفتم: «برادر بروجردی! زياد وقت شما را نمی گيرند. می خواهند درباره عمليات دو سه روز پيش سوال کنند، بعد هم چند دقيقه فيلمبرداری …» تا فهميد فيلمبردار هم آمده و می خواهد فيلمبرداری کنند، زير بار نرفت و اخمهايش را درهم کرد و طوری قيافه گرفت که فهميدم به هيچ وجه راضی به اين کار نخواهد شد و اصرار ما بی نتيجه است. نااميد شده بودم و می خواستم از دفتر خارج شوم که گفت: «بگو بروند با آن بسيجی که خودش جنگيده صحبت کنند، با آن فرمانده گروهان؛ بگو بروند با فرمانده تيپ که عمل کرده صحبت کنند. از اينها سوال کنند. اينها عمل کردند و زحمت کشيدند؛ ما که کاری نکرديم …» سپس سرش را پايين انداخت و سرگرم کارش شد. 🌷شهید محمد بروجردی🌷
🖇 وقتے‌میخواست‌بره‌سوریہ‌،بہ‌همہ‌گفتہ‌بود‌ یہ‌مدتۍدارم‌میرم‌خارج‌از‌ڪشور وقتی‌پیکرش‌برگشت‌ تازه‌خیلی‌ها‌فهمیدن‌بابک‌ڪجابود):