🌷🌷🌷
«ڪـ🕊ـبوتران حـرم بے بے»
شهیــد مــدافع حــرم:
محمـد رضا فخیمے هریس🌹
((ســـالروز آسمانے شدن شهیـد))
🆔️ @shohada_tmersad313
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
🔰زندگینامه
شهيـ🕊ـد محمـد رضا فخيمے هریس
مادر شهید:
دلير مرد ۲۴ ساله از اهالي شهرستان هريس و ساكن تبريز بود كه در مواجهه با تكفيري هاي جبهه النصره در حلب سوريه به شدت زخمي و پس از ماندن دو روزه در كما، به فيض عظيم شهادت رسيد و ۲۸آذر 1394 در گلزار شهداي وادي رحمت آرام گرفت.
از همان دوران كودكي كه به چهره محمدرضا نگاه مي كردی معصوميت و نورانيت خاصي داشت؛ او فرشته اي بود كه خدا به ما داده بود.
هر بار كه وارد خانه مي شدم غيرممكن بود به پايم بلند نشود و عرض ادب نكند و هر بار كه من ناراحت مي شدم او مي گفت مادر تو بزرگ و عزيز مني و وظيفه من است كه به تو احترام بگذارم.
محمدرضا از همان دوران كودكی نسبت به انجام كارهاي خير و كمك به بي بضاعتان حساس بود و حتی در دوران دوم دبستان پول تو جيبي هايش را جمع كرده و به مدير مدرسه جهت خريد لوازم مورد نياز به دانش آموزان بی بضاعت مي داد.
🆔️ @shohada_tmersad313
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
🔰پدر شهید:
محمدرضا از همان دوران علاقه خاصي به تلاوت قران داشت و در سن شش سالگي توانسته بود چند جز از آيات قران كريم را حفظ كند و معاني آيات قرآن را به زبان هاي مختلف فارسي، آلماني و تركي و فارسي ياد بگيرد.
در هر هيات حسيني و مجالسي كه محمدرضا و برادرش مهدي حضور مي يافتند مردم از اين هوش و ذكاوت فرزندانم به وجد مي آمدند و از اينكه در سن كم توانسته اند اين گونه به آيات قراني مسلط شوند آنها را تحسين مي كردند.
محمدرضا پس از گذراندن دوران تحصيل توانست با رتبه خوب از كنكور سراسري قبول شود كه من درخواست كردم در انتخاب رشته كنكوري خود پزشكي را انتخاب كند كه در پاسخ از من درخواست كرد اجازه دهم در آزمون ورودي دانشگاه امام حسين (ع) شركت كند.
محمدرضا توانست در اين آزمون قبول شود و دو سال دوره افسري در مقطع كارداني را با موفقيت به اتمام رساند و پس از آن به شيراز اعزام و يك سال نيز دوره زرهي را در آنجا گذراند.
🆔️ @shohada_tmersad313
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
🔰زمان اعزام به سوريه
مادر شهيد:
در سال 1393 يعني يك سال قبل از رفتنش به سوريه براي دريافت پاسپورتش اقدام كرد و در آن موقع به دلم گذاشته شد كه شهيد خواهد شد.
سال 1394 بود كه يك روز ظهر محمدرضا برخلاف روزهاي ديگر كه ساعت 15 به خانه مي آمد، ساعت 12 ظهر خوشحال و خندان به خانه آمد؛ وقتي از او دليل اين زود آمدن و خوشحالي اش را پرسيدم، پاسخ داد' براي زيارت حضرت زينب (ص) عازم سوريه هستم.
بعد از اينكه ساعت و مكان اعزام اعلام شد، از من اجازه خواست و گفت' مي خواهم رضايت تو هم باشد تا بتوانم به راحتي به اين سفربروم'؛ به محمدرضا گفتم تو را به حضرت زينب (س) مي سپارم آن بزرگوار از مهمانانش خوب پذيرايي مي كند.
محمدرضا با شنيدن اين سخنان اظهار كرد' مادر با اين حرف مرا خيلي خوشحال كردي؛ سلام ات را به حضرت زينب (س) مي رسانم واز آن حضرت برايت صبر مي خوام' و واقعا هم حضرت زينب به من صبر عظيمي عنايت فرمود، زيرا كه در روزهاي معمولي محمدرضا اگر لحظه اي دير به خانه مي آمد نگران مي شدم ولي در اين سفر صبر زيادي براي دوري و فراق ش داشتم.
🆔️ @shohada_tmersad313
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
🔰پدرشهيد:
دوروز بود كه از زيارت اربعين حسيني ار كربلا برگشته بودم كه محمدرضا اعلام كرد براي دفاع از حرمين به سوريه مي رود.
به او گفتم من تازه از سفر برگشته ام، مدتي صبر كن كه پاسخ داد' پدر مگر خودت بارها در دعاهاي توسل و زيارت عاشوراهايي كه مي خواني نمي گويي كه اگر آنروز در كربلا بودم به خاندان امام حسين (ع) كمك رساني مي كردم؛ امروز حرم مطهر خواهر و فرزند امام حسين (ع) در دست دشمنان افتاده و وظيفه ماست كه براي دفاع از حرمين شرفين عازم اين سفر شويم.
آذر ماه سال 1394 محمدرضا را بدرقه اين سفر كرديم، گفت:هنگام خداحافظي با برادر كوچكش حرف هاي درگوشي زد كه بعدها فهميدم به مهدي سپرده است كه من ديگر باز نخواهم گشت، مراقب پدر و مادرمان باش، اين رفتن برگشتي نخواهد داشت.
موقع رفتن به ما سپرده بود كه به كسي نگوييم محمدرضا كجاست و در تماس هايي كه با ما خواهند داشت نپرسيم كجاست و به اين چند جمله سلام حالم من خوب است بسنده خواهد شد.
🆔️@shohada_tmersad313
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
محمدرضا هر شب دعاي عهد مي خواند و امكان نداشت كه روزي دعاي عهد را ترك كند و طبق گفته همرزمانش خواندن دعاي عهد و زيارت عاشورا را هرگز ترك نكرد.
چند روزي بود كه محمدرضا با ما تماس نگرفته بود و مادرش بي قراري مي كرد. انگار مي دانستيم خبري در راه است.
در اداره نشسته بودم و منتظر خبري از محمدرضا بودم كه برادر كوچكم با من تماس گرفت و گفت محمدرضا كجاست كه پاسخ دادم بايد در پيرانشهر باشد و او گفت باز هم داري پنهان مي كني. من مي دانم محمدرضا كجاست. او الان مجروح شده و در حال انتقال به منزل تان است. تا ظهر به خانه مي رسد.
به برادرم گفتم نگو زخمي شده من خودم از ابتداي انقلاب در صحنه بودم و 74 ماه در جبهه ها حق عليه باطل جنگيده ام و در خانواده خود 15 شهيد در راه اسلام و نظام فدا كرده ايم . مي دانم كه خبر شهادت فرزندم را با اين بهانه به من اطلاع مي دهي.
🆔️ @shohada_tmersad313
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
🔰مادر شهید:
دو روز قبل از شهادت محمدرضا در دلم آشوب بود؛ در خواب هايم محمدرضا را ميديدم و صبحي كه قرار بود پيكرش را به تبريز بياورند، بعد از نماز صبح خواب از چشمانم پريده بود و منتظر خبري از پسرم بودم.
بعد از نماز صبح ديگر نتوانستم بخوابم؛ پسر دومم را بيدار كردم و گفتم مهدي جان بيدار شو صبحانه ات را بخور و نخواب. بايد خود را براي حضور مهمانان آماده كنيم، امروز از محمدرضا خبري مي رسد.
چند ساعت بعد كه عموي محمدرضا به خانه آمد و گفت محمدرضا جانباز شده است، گفتم نه او مجروح نشده، شهيد شده است و من مي دانم؛ دستانم را به سمت آسمان بلند كردم و گفتم خدايا شكر كه از ما هم قرباني قبول كردي. اگر محمدرضا به نحو ديگري جان مي باخت، ظلم در حق او بود.
🆔️ @shohada_tmersad313
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
📜وصیتنامه شهید:
بسمه تعالی
اینجانب بنده گناهکار درگاه خداوند از شما امت شهید پرور تقاضا دارم که مطیع محض ولایت حضرت امام خامنه ای نه در حرف بلکه در عمل، اینگونه نباشید که به خاطر حرف این و آن و عده ای منحرف ، حرف ولی در روی زمین بماند یا اگر حرف ولی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم.
حال که دست بنده از دنیا کوتاه است و زمان ظهور حضرت ولیعصر (عج) را ندیدم، اگر ایشان را دیدید و زمان ظهور را درک کردید سلام بنده را به ایشان اعلان فرمایید در پایان از همه بستگان ، دوستان ، همسفران و کسانی که با آنها معاشرت داشتم طلب حلالیت دارم.
محمد رضا فخیمی
۹۴/۹/۱۸
آخرین سفارش شهید به برادرش
برادرم مهدی جان!
چون ۱۵ دی هر سال موعد سال خمسی ابنده می باشد لذا از جنابعالی خواستارم در صورتی که بنده دیگر در این دنیا نبودم خمس اموال زیر را بپردازید.
حساب کوتاه مدت بانک ملی
هر ۳ حساب قرض الحسنه بانک انصار
یک عدد ربع سکه که خمس آن را نداده ام
لازم بذکر است اینجانب خمس بقیه اموالم شامل حساب بانک ملت و ۴ عدد سکه تمام بهار آزادی را قبلا داده ام.
🆔️ @shohada_tmersad313
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
✨✨✨
#شهیدی_که_پرچم_آقارا_باخون_خودرنگ_کرد
#محمـدجـواد توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه....
نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن پــرچــم حــرم امام حسين(ع) گفت: "حیفه این پرچم باید با #قـرمـز_خـونی رنـگ بشـه...
هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید...
بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به سر محمدجواد خـورده و خــون ســرش دقیقا به پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده....
#طلبه_شهید_محمدجواد_روزی_طلب❤️
🆔️ @shohada_tmersad313
💠🍃دعای فرج 💠🍃
☀️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
🌅 اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّد
🏕ُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ
💠 الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
💠اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
💠السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
💠الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
🌅 یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد
وَ الِهِ الطّاهِرینَ.
سالروز شهادت مدافع حرم🌷
#شهید_اکبر_ملک_شاهی❤️
یاد امام و شهدا با ذکر صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313