🌷🌷
🔅نام : حسن
🔅نام خانوادگي : شاخوسی آرانی
🔅فرزند : علی
🔅 تاریخ تولد : 1340/1/2
🔅تاريخ شهادت : 1361/5/30
🔅محلّ شهادت : رود کارون (دارخوین)
🔅نوع عضويت و شغل : بسیجی – دانشجو
🔅محلّ دفن : گلزار شهداي امامزاده محمّد هلال بن علی (ع) آران
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
حسن شاخوسی در دوم فروردین 1340 در یک خانواده مذهبی در آران متولد شد. وی از کودکی به همت خانواده خویش با دروس دینی آشنا شده و در سن 6 سالگی به مدرسه رفت و چون شاگردی فعال و درسخوان بود، در دوران دبستان چندین بار جایزه گرفت و از شاگردان ممتاز کلاس بود. او پس از گذراندن دوره دبستان، در مدرسه راهنمایی ثبت نام کرد و در دوره راهنمایی کنار درس، کتاب های دینی و مذهبی را نیز مطالعه می نمود. علاقه زیاد او به علم آموزی باعث توجه و علاقه معلمان به ایشان شده بود.
حسن سپس دوره دبیرستان را آغاز نمود و تحصیلات خود را در رشته اقتصاد ادامه داد. در این دوره بود که فعالیت سیاسی و مذهبی او به اوج خود رسید و به پیروی از رهبر کبیر انقلاب در همه تظاهرات و پخش اعلامیه های امام شرکت فعال و مؤثری داشت و هم زمان با تحصیلاتش بود که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید.
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
حسن در این لحظات حساس با واقعیت های زندگی و با جامعه خود بیشتر آشنا شد و از این رو که مردم جامعه را در سختی و مشقت می دید احساس ناراحتی می کرد و در حل مشکلات آنان در حد توان کوشش می نمود.
حسن همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، موفق به اخذ دیپلم شد و در آزمون همگانی شرکت نمود و در رشته جغرافیای انسانی در دانشگاه تربیت معلم تهران به تحصیلات عالی ادامه داد. او در سالی که در دانشگاه درس می خواند از لحاظ رفتار و اخلاق اسلامی فردی نمونه و در این مدت، فعالیت زیادی در انجمن اسلامی دانشگاه داشت.
او با انجام انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها برای کمک مالی به خانواده، به شغل لحاف دوزی روی آورد و چندین ماه در همین حرفه که از برادرش آموخته بود، استاد شد. حسن از لحاظ اخلاق و رفتار در بین دوستان خود الگو و نمونه بود و به همین دلیل رفقای بسیاری داشت که ایشان را خیلی دوست می داشتند و از خصوصیت دیگر ایشان، علاقه فراوان به شعر و ادبیات بود.
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
حسن در اوایل پیروزی انقلاب برای پاسداری از انقلاب به شهر قم رفت و آموزش نظامی خود را به مدت یک ماه در مرکز سپاه قم به اتمام رساند. او با شروع جنگ تحمیلی، به بسیج سپاه آران رفت و ثبت نام نمود و از همین طریق جهت آموزش امداد و کمک پزشکی به لشکر 21 حمزه در تهران اعزام شد.
او در مدت یک ماهی که در تهران بود، به علت استعداد فراوانی که در این کار از خود نشان داده بود، به عنوان مربی برای آموزش سایر برادران انتخاب گردید و بعد از یک ماه مربیگری به جبهه نبرد حق علیه باطل اعزام شد. حسن در عملیات بیت المقدس و فتح خونین شهر شرکت نمود و برای بار دیگر که به جبهه رفت، در خط مقدم حضور پیدا کرد.
او بعد از 20 روز که در پاسگاه زید در خاک عراق بود، برای استراحت به اهواز آمد و با چند تن از همسنگرانش به کنار رودخانه کارون رفتند و در موقع آب تنی در تاریخ 1361/5/30 هنگام نجات و جلوگیری از غرق شدن یکی از برادران رزمنده، خود نیز در آب غرق گردید و به لقاالله پیوست .
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
📜فرازی از وصیت نامه
خداوندا!
تو آگاهى كه با كوله بارى از گناه مى روم، پشتم از سنگينى گناه خَم گشته ولى خودت گفته اى كه بزرگترين گناه نااميدى است و من هم به همين دليل اميدوارم به كَرَم تو و بخشش را از تو مى خواهم.
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌹
#سكوت_راديويى....!!
🌷[در عمليات والفجر ٨] با اعلام رمز عملیات، نیروهای غواص برای باز كردن هشت معبر انتخاب شده داخل آب حركت خود را آغاز كردند. نیروهای موج دوم نیز سوار قایق شدند و در نهرهای فرعی منتظر دستور حركت شده و تمامی سلاح ها در مكان های تعیین شده مستقر شدند. اما حدود نیم ساعت قبل از عملیات، دشمن شروع به تیراندازی و انداختن پروژكتورهای قوی در آب و اجرای آتش سنگین كرد....!!
🌷....بطوری كه همه ما فكر كردیم عملیات لو رفته است. برای همین بلافاصله درخواست شروع همزمان مرحله دوم و سوم طرح را از فرماندهی لشكر كردیم. فرمانده لشكر هم از قرارگاه كسب تكلیف كرد. چون در جناحین ما لشكرهای دیگر بودند و باید همه لشكرها با هم عملیات را شروع می كردند دستور شروع را باید قرارگاه صادر می كرد ولی قرارگاه دستورِ....
🌷....دستورِ سكوت رادیویی یعنی خاموشی بیسیم ها و واكنش نشان ندادن به آتش دشمن را داد كه دستور درستی هم بود. چون پس از پیروزی و بازجویی از اسرا معلوم شد آن شب بعثی ها برای آزمایش، مانور و امتحان پروژكتورهای ارسال شده از قرارگاه خودشان آن اقدام را انجام داده بودند كه تحمل، صبر و تدبیر فرماندهان ما باعث شد عملیات لو نرود و همه چیز طبق برنامه و طراحی از قبل انجام گیرد.
🌷بارش باران و طوفان در آن شب باعث شد دشمن نگهبانی خود را ضعیف كند و به سنگرها پناه ببرد. عملیات هم به رغم سختی بسیار زیاد به موفقیت رسید و تا صبح و روشن شدن هوا خط اول دشمن شكسته شد و پاكسازی هم انجام گرفت. همچنین الحاق با جناحین ایجاد شد و شهر فاو به محاصره رزمندگان درآمد.
🌷از صبح تا عصر همان روز از یك طرف باید شهر را از لوث وجود دشمن پاكسازی و از طرف دیگر پدافند می كردیم تا جلوی پاتك های دشمن را بگیریم. در واقع این عملیات تا حدود ٨٠ روز تا رسیدن به كارخانه نمك ادامه داشت. تا اینكه خط پدافند در كنار كارخانه نمك تثبیت شد.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
🆔 @shohada_tmersad313
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌹
#زمستان_سال_۶۴
🌷زمستان بود و تقریباً اکثر روزها باران می بارید و شب ها هوا بسیار سرد می شد. روی چادرها را با پلاستیک پوشانده بودیم و بعضی بچه ها هم خار و خاشاک بیابان را برای استتار روی چادرها ریخته بودند، تقریباً همه با چکمه در مقر راه می رفتند.
🌷در مقر «ام النوشه» یک حمام صحرایی داشتیم که پنج تا دوش داشت، مسئولیت آنها با شهید سلطانعلی و معصومی بود. فرمانده ما شهید حاج عبدالله اصرار داشت که حتماً قبل از نماز صبح حمام گرم باشد برای آنها که نیاز به آب پیدا می کنند. چون شهید حاج عبدالله همزمان مسؤلیت مهندسی و تخریب را با هم داشت بچه های مهندسی هم در کنار مقر تخریب چادرهایشان را علم کرده بودند و روزهای خوبی با این عزیزان داشتیم.
🌷مسؤولیت آموزش و تمرین بچه های تخریب در آب با شهید زینال حسینی و شهید اربابیان بود. تقریباً اکثر شب ها رزم شبانه داشتیم. آموزش های مختلفی بچه ها داشتند. جمع ۱۰۰ و چند نفری گردان ما همه مشغول بودند. مقر ما در کنار کارون برای خودش اسکله داشت. با نصب یک «پل خیبری» کنار کارون فضایی مهیا شده بود که بچه های تخریب کار غواصی در آب را به سهولت بیشتری انجام دهند.
🌷چندین تیم از رزمنده های تخریب، برداشت موانع در آب را تمرین می کردند. با راهنمایی شهید سید اسماعیل موسوی و کمک بچه های مهندسی هشت پرهایی (خورشیدی) درست کرده بودند و با مواد منفجره آنها را منهدم می کردند. این کار تمرینی برای مواجهه غواصان تخریبچی با موانع هشت پر در ساحل جزیره «ام الرصاص» بود.
🌷بچه های تخریب برای منهدم کردن هشت پرها در حداقل زمان نوارهایی انفجاری ابتکاری درست کرده بودند. داخل این نوارها خرج انفجاری «C4» بود که دور نقطه اتصال جوش ها محکم می کردند و با چاشنی انفجاری و فتیله باروتی و آتش زنه (دستگاهی برای روشن کردن فتیله باروتی در آب) آن را منفجر می کردند.
🌷با نظر بچه هایی که موانع دشمن رو در آن سوی اروند شناسایی کرده بودند میدان موانعی شبیه آنچه در شناسایی ها دیده بودند در ساحل کارون احداث شده بود و غواصان اطلاعات عملیات و تخریب و سایر غواصان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در آن موانع تمرین عبور از موانع رو انجام می دادند و تقریباً هر شب این مانور انجام می شد.
راوى: رزمنده دلاور جعفر طهماسبى، تخريبچى لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
🆔 @shohada_tmersad313
#روایٺــ_عِـشق ✒️
💢عليرضا ارادتي خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه ميخورد. علاقه زيادي به شهداي غرب كشور داشت. هميشه هم ميگفت شهداي جنگ كه در مناطق غرب به شهادت رسيدند مظلومترين شهداي ما بودند.
💢 از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود. هميشه وقتي به مزار عمويشان ميرفت ميگفت فكر كن عكس من را روزي بر سنگ مزار حك كنند و بنويسند شهيد عليرضا بريري. وقتي اين صحبتها را ميكرد بسيار شاد و خوشحال بود. همواره ميگفت دعا كن كه من به آرزوي خود كه شهادت است برسم.
#شهید_علیرضا_بریری🌷
🆔 @shohada_tmersad313
#کلام_شهید
◽️شهادت نوع #مرگ را عوض میکند وقت مرگ را عوض نمیکند ...
◽️از مرگ نترسید؛ جوری در زندگی حرکت کنید که خداوند #شهادت را نصیبتان کند و از دنیا ببرد.
°•{مدافع حرم
#شهید_جواد_محمـــــدی🕊🌹}•
#اللهم_ارزقنا_توفیق_الشهادة_فی_سبیلک
التماس دعای فرج🙏
🆔 @shohada_tmersad313
غدیـر،
یڪ تاریخ است؛تاریخے ڪھ،
ابتدایش مدینھ است،میانش ڪربلا
و انتهایش ظهور...💚
#10روز_تا_آغاز_محرم_الحرام
🆔 @shohada_tmersad313
سلام رفقا 🖐
دکتر داریوش رضایی نژاد هستم😊
در #صبح چهارشنبه 29 بهمن سال1356در شهرستان آبدانان در استان ایلام به #دنیا اومدم.
#شهید_دکتر_داریوش_رضایی_نڗاد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
May 11
از همون بچگيم مغز متفكری بودم واسه خودم🙃😉..
دورانی كه ميرفتم مدرسه هميشه شاگرد اول بودم,☺ تازه چند سالي هم جهشی خوندم و تونستم زودتر از همكلاسيام دوره متوسطه رو تموم كنم.😅
#شهید_دکتر_داریوش_رضایی_نڗاد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
رشته م رياضی📚بود و سال۷۳ تونسم ديپلمو تو اين رشته بگيرم و همون سالم رفتم دانشگاه📖 و بعد از گذشت ۷ترم و فارغ التحصيلی توی يه مركز تحقيقاتی و علمی.💻 مشغول كار شدم.
#شهید_دکتر_داریوش_رضایی_نڗاد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
سال۷۸ ارشدمو توی دانشگاه اروميه خوندم📚 و سال۷۹ ازدواج كردم 💐كه حاصلشم دختر گلم آرميتاس😍☺️...
#شهید_دکتر_داریوش_رضایی_نڗاد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌷ویژگی برجسته داریوش🌷
✨ تسلط بر نفس بود؛
ﻫﻤﺴﺮم در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﻛﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﭘﺬﯾﺮ و ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺑﻮد، ﺑﺮ ﻧﻔﺲ ﺧﻮد ﺗﺴﻠﻂ داﺷﺖ؛ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻ وﯾﮋﮔﻲ او ﺑﻪ اﻧﺪازﻩ ﺗﺴﻠﻄﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻧﻔﺴﺶ داﺷﺖ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻧﺒﻮد
ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻬﯿﺪ رﺿﺎﯾﻲ ﻧﮋاد: داﺷﺘﻪﻫﺎي دارﯾﻮش ﻓﺮاوان ﺑﻮد، اﻣﺎ ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد ﺑﺮ ﻧﻔﺲ ﺧﻮد ﺗﺴﻠﻂ داﺷﺖ و ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮ ﺧﻮدش ﻏﺮﻩ ﻧﻤﻲﺷﺪ.
#شهید_دکتر_داریوش_رضایی_نڗاد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
به كارهای رايانه ای و كامپيوتری💻 علاقه داشتم و توشون استاد بودم☺️😉.. .یه پا مهندس 🙈
#شهید_دکتر_داریوش_رضایی_نڗاد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
درطول خدمتی كه به كشورم داشتم چندتا مقاله نوشتم 📝📚و چندتا طرح تحقيقاتی رو هم به رهبری ،حضرت اقا هدیه كردم.
#شهید_دکتر_داریوش_رضایی_نڗاد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸