🌷🌷 🔰اعــزام به سوریه یک گروه قرار بود از لشکر محمد  رسول الله اعزام بشود وقتی شهید متوجه شدند بسیار تکاپو کردند تا بتوانند اعزام بشوند و در نهایت در گروه دوم ثبت نام کردند. اما با توجه به اینکه یک نفر از گروه اول انصراف داد ایشان توانستند با گروه اول به سوریه اعزام بشوند.  ایشان دو اعزام به سوریه داشتند که  دراعزام اول در اربعین حسینی برگشتند که از دو ناحیه ترکش خوردند و جانباز شدند و در دومین اعزام خود شهید شدند. شهید در ۲۱ بهمن ماه سال ۱۳۹۴ در درگیری مستشاری با نیروهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید. 🌷🍃🌷🍃🌷

🌷🌷 🔰شهادتـ🕊ـ اولین سه شنبه بعد تعطیلات بود که مسوولین لشکر 27 محمد رسول الله خبر شهادت ایشان را به ما دادند و گفتند ایشان مفقود الجسد هستند. بعد از آخرین مکالمه ایشان با بی سیم تقریبا 16 دقیقه بعد بی سیم دست دشمن بود😔 شهید محل دفن خود را سادات محله لاهیجان انتخاب کردند چون عمو شهیدمان در این مکان دفن شدند . در دوره نوجوانی و جوانی ما عموی خود را الگو خود قرار داده بودیم و علاقه خاصی به ایشان داشتیم❕ 🌷🍃🌷🍃🌷

سلام ✋ خوبید 😊 ان شاالله باشید منم که عالیم جاتون خالی 🙃سجاد طاهر نیا هستم خوشحالم مهمونتون شدم☺️ #شهید_سجاد_طاهر_نیا 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

۲۳مرداد ۶۴ در شهر رشت به دنیا اومدم👶دوران تحصیل گذروندم عاشق سپاه بودمو پاسدار شدن به ارزومم رسیدم 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

البته بابام که خودش رزمنده جنگ و پاسداربودن مخالف بود که باید دانشگاه بری اما من دوست داشتم با وضع بد دانشگاها دانشجو بشم 😔خلاصه رفتم دست به دامن مامانیم شدم اخه مطمن بودم مامانم میتونه رضایت بگیره حق با من بود و مامان موفق شد 💪 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

به یاد شهید آقا سجاد طاهرنیا مِهـــرتــــ بہ دلم نشستہ ای مُهــــــر! ڪاش شناسنامہ‌ے من هم مزیّن بشـود: "در دفـــــــاع از حــــــــرم شــــــــــ‌هــید شــــــد" 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

سال ۸۲وارد سپاه گیلان شدم و برای آموزش به همدان رفتم🚶🚶اواسط دوره بودم که اومدنو منو یه تعداد دیگه از برادرارو برای یگان ویژه انتخاب کردن😎 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

خلاصه نوبت منم رسید که به سنت پیامبر لبیک بگم‌😍😅مامان و آبجیم اومده بودم قم دوستم‌متوجه شدو‌زنگ زد 📱به خانوادش که مامانم اینا برن خونشون 🏡خلاصه رفتن و با همسری من اشنا شدن و‌خیلی خوششون اومد برگشتن رشت ماجرارو‌گفتن من اول دو دل بودم اخه خواهر دوستم بودن😊 و نمیخواستم ناراحت شن😉 که خلاصه بابا جونم رفتن و با پدر خانم عزیزآینده صحبت کردن و قرار مدارهارو گذاشتن 😍 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

بخشی از ماجرای از زبان همسر مهربونم 😍↘️↘️↘️ نسیبه علیپرست اصالتا رودسری هستم همسر اقا سجاد خوشحالم از آشنایتون ☺️وقتی اقا سجاد برای خواستگاری اومدن دو رکعت نماز خوندمو از خدا خواستم راه رو به من نشون بدن قران که باز کردم آیه ۳۷سوره نور اومد که معنیش این بود :«پاک مردانیکه کسب و تجارت و داد ستد آن ها را از یاد خدا غافل نمی کند »اقا سجاد هم واقعا همین طور بودن😍 مراسم جشنمونم مهدیه رشت برگزار شد 💐 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

اقا سجاد کارش تهران بود اماعاشق قم بودن حتی وقتی بهشون گفتم که بریم تهران خونه بگیریم تا مسیر خستشون نکنه قبول نکردن و گفتن من عاشق حضرت معصومه (س)هستم و حاضرم همه سختی راه تحمل کنم 🙃 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸