پدر ادامه می‌دهد: عشق، علاقه و ارادت سجاد به مقام معظم رهبری مثال زدنی بود و پشتیبانی از ولایت یک اصل در زندگی او محسوب می‌شد. سجاد  همواره به فرزندان و همسرش سفارش می‌کرد که پشتیبان ولایت فقیه باشند. ر شهید طاهرنیا ادامه داد: سجاد همیشه نمازش را اول وقت می‌خواند و زیارت عاشورا در برنامه هر روز او قرار داشت و هنگامی که در ایام تعطیلات نزد ما می‌آمد تا زانو خم می شد و دست من و مادرش را می‌بوسید 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

✨💐✨💐✨💐✨💐✨💐✨💐 بخشی از وصیت نام ⬇️⬇️⬇️⬇️ 💠فرزندانم فاطمه رقیه ، محمد حسین با عرض سلام به شما دو امانت خداوند که خدا میداند شما را چه اندازه دوست دارم و عاشقتان هستم از شما خواهش می کنم که به مادرتان کمک کنید و درستان را بخوانید و در تمام مراحل زندگی فقط از خدا و ائمه کمک بخواهید شما دو نفر عزیزتر از جانم هستید . شما را قسم می دهم که باعث روسفیدی مادرتان باشید . خانم فاطمه ی عزیز حجابت راهمیشه رعایت کن .مثل مادرت چادر را که دست شما امانت است پاسداری کن . محمد حسین عزیز شما را ندیدم اما می دانم که شما هم مثل خواهرت هدیه ی حضرت رقیه (س) به من هستید . با اینکه خیلی دوست داشتم ببینمت اما نشد . چون من صدای کمک خواستن بچه های شیعیان را می شنویدم و نمی توانستم به صدای کمک خواستن آنها جواب ندهم . در همه مراحل زندگی برای شما دو نفر آرزوی موفقیت می کنم از پدرتان راضی باشید مادرتان را تنها نگذارید گوش به فرمان امام خامنه ای باشید . به پدربزرگ و مادربزرگتان احترام بگذارید . دوست دارم خانم فاطمه حافظ قرآن و محمد حسین قاری قرآن شوند . دوستدار شما : پدری که همیشه به یادتان است تقاضایی از فرماندهان از فرماندهان خواهش می کنم اگر خداوند توفیق شهادت را نصیبم کرد اگر جنازه ام دست دشمنان دشمنان اسلام افتاد به هیچ وجه حتی اندکی از پول بیت المال را خرج گرفتن بنده حقیر نکنند از فرمانده محترم این عملیات و یا حاج قاسم درخواست دارم فرصت دیدار با امام و سید ما را برای خانواده این حقیر ایجاد نمایند. تا شاید این کار باعث شود زحمتشان را تا حدی جبران کرده باشم. همه ی شما را دوست دارم و به یادتان هستم. مواظب فاطمه رقیه و محمد حسین من باشید🍃🍂 شادی روحش الفاتحه... 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

مزارم گلزار شهدای رشت 😊پیشم بیاین رفقا خوشحال میشم 🌺 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

رفقا خیلی خوشحال شدم که مهمونم کردین😁 رهبر رو تنها نزارید 😉 نماز اول وقت یادتون نره به یادمون باشید به یادتونیم☺️ دست دوستی دراز کنین🖐 هواتونو داریم😎 یاعلی رفقا✋ 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

💞شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم💞 و علی الخصوص شهید 💠 سجاد طاهر نیا 💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج𓬨 ✨ یاعلی🖐   🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

🌷🌷 ڪـ🕊ـبوتران خمینے 🌹شهید قربانعلی بیدهندی ((ســالروز شهادتــ)) •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

🌷🌷🌷 در یازدهم شهریور سال 1344 در شهر وزوان و خانواده ای ساده و متدیّن کودکی به دنیا آمد که نامش را قربانعلی نهادند. پدر قربانعلی به کشاورزی مشغول بود و تلاش می نمود تا برای تامین مایحتاج زندگی اش از عرق جبین خرج نماید تا روزی حلال کسب کند. قربانعلی از همان دوران کودکی اش همراه با پدر و سایر اعضای خانواده در مراسم مذهبی از جمله در ماه محرم و عزاداری امام حسین(ع) شرکت می نمود و از کلاس درس حضرت سیدالشهدا مستفیض می گشت. آنقدر با مسائل مذهبی و شرعی مأنوس بود که به شهادت برادرش هرگز نماز اول وقتش ترک نشد حتی آن زمان که تکلیفی بر دوش نداشت به دقت مسائل دینی را پیگیر بود. بزرگتر که شد به مدرسه رفت دوران ابتدایی را در مدرسه هدایت سابق با موفقیت کامل طی نمود و دوران راهنمایی را در مدرسه ی کوروش کبیر سابق و 22 بهمن فعلی آغاز کرد این دوران مقارن گشت با قیام حضرت امام خمینی و مردم شهادت طلب ایران، قربانعلی نیزبه همراه دوستان خویش تصمیم گرفت به این سیل عظیم بپیوندد و با تشکیل جمع ها و بحث های اعتقادی- سیاسی زمینه را برای پایه گیری این حکومت الهی ایجاد نمایند در سال 1357 که انقلاب شکوهمند مردم ایران به پیروزی رسید قربانعلی 13 ساله بود که در این جشن آزادی و متلاشی نمودن پایه های کفر شرکت می نمود •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

🌷🌷🌷 پس از پیروزی و تثبیت حکومت اسلامی و الهی به دنبال سازمانی رفت تا هم مردمی باشد و هم اینکه در آنجا به تکلیف الهی اش عمل نماید و پاسدار این مجاهدت ها و از خویش گذشتن ها باشد به همین جهت با ابتکار بی نظیر حضرت امام خمینی و تشکیل بسیج به این تشکّل مقدس پیوست. او تحصیلات خویش را تا سوم راهنمایی ادامه داد و پس از آن درس را رها نمود تا در کارکشاورزی به پدرش مساعدت رساند. تیرماه سال 1363 بود که می بایست به خدمت مقدس سربازی رود. روزهای سختی که حزب بعث برای ایرانمان بوجود آورده بود، قربانعلی به خرم آباد اعزام شد تا دوران آموزشی را طی کند بعد از آن به جبهه های جنوب و اهواز رفت او از نیروهای ژاندارمری و گردان 207 زرهی بود که مأموریت داشت تا از منطقه عملیّاتی و نوار مرزی که توسط رزمندگان اسلام آزاد گردیده بود صیانت نماید •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

🌷🌷🌷 سرانجام در تاریخ 21/7/1363 بر اثر اصابت ترکش خمپاره 60 به سینه اش از قفس دنیا آزاد گشت و کبوتر جانش در آسمان فیروزه ای غیرت و آزدگی پر کشید تا نسیم پاک روحش بر بلندترین قله های ایران مستدام و پرافتخار، بوزد. پیکرپاک و مطهّر شهید قربانعلی بیدهندی دو روز پس از عروجش در میان گرمای دستان مردم شهادت طلب شهر وزوان به سمت گلزارشهدای این شهر تشییع و در جوار لاله های خونین پیکر این خطه به دامان خاک سپرده شد. این شهید والا مقام به گفته اطرافیان و دوستانش بسیار متواضع و فروتن بود. نسبت به وطن و مقدّسات غیرت مضاعفی داشت و از اینکه کسی یا کسانی قصد هتک حرمت و هجوم به اینها را نمایند خشمگین و عصبانی می شد آن گونه که این حالت را دیگر هیچگاه در چهره اش مشاهده نمی نمودی. او فدایی میهنی شد که امروز ملّتش به واسطه ی همین ستاره ها با عزّت ترین ملّت ها در بین ملل دنیا هستند. روح بلندش با ارواح شهدای کربلا به خصوص سید و مولایش حضرت اباعبدالله الحسین محشورباد. •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

🌷🌷🌷 📜فرازی از وصّیت نامه شهید پدر و مادر! من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدرکه آلوده اش شوم و خویش را فراموش و گم کنم. علی وار زیستن و حسین وار شهیدشدن را دوست دارم. الگوهای جاوید یک مؤمن از بندهای هوی وهوس رستن است و من این الگو را نیزدوست داشتم. عزیزان این را می دانید که هر کس معامله ای را انجام دهد و سود ببرد خرسند و خوشنود است و من معامله ای انجام دادم نه با مخلوق بلکه با خالق و خدای خویش. خریدار خداست و فروشنده من حقیر، مورد معامله جان و مال این گناهکار و سودآن بهشت است. چه کسی به عهدش در این معامله از خدا وفادارتر است و خواهد بود •••▪️🕊🌷🕊▪️•••