🌷 #هر_روز_با_شهدا_۳۶۰۱
#عکس_آخر!
🌷نوروز سال ۶۲ بود که علی تاجاحمدیتبریزی با دوربین عکاسیاش آمده بود تا از ما و اتفاقات منطقه عکس بگیرد. تاجاحمدی عکسهای زیادی گرفته بود. به ما که رسید دوست داشت با جمع ما عکس یادگاری داشته باشد. ایستاد و یکی دیگر از دوستان از ما عکس گرفت. ایشان در همین منطقه بر اثر اصابت ترکش مجروح شد. برای انتقال به بیمارستان داخل آمبولانس گذاشتند. اما آمبولانس در بین راه مورد اصابت خمپاره دشمن قرار گرفت و تاج احمدی به شهادت رسید.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز علی تاجاحمدیتبریزی
راوی: جانباز سرافراز فرجالله فصیحیرامندی
📚 کتاب "ماندگاران"
منبع: سایت نوید شاهد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۳۶۰۲
#دانشآموز_بسیجی_بیسر!
🌷محسن روز جمعه شهید شد. صبح برای شناسایی و پاکسازی خط رفته بود. بعد با یک گله گوسفند و دو عراقی که اسیر گرفته بود برگشت. آن زمان هم به فکر همه بود. عصر جمعه در پاتک دشمن در اثر اصابت توپ ۱۰۶ به سرش شهید شد. دجله محل شهادتش بود. از شب قبل عملیات بدر آغاز شده بود. بچهها واقعاً از جان مایه گذاشته بودند. امروز هم از صبح تا بعدازظهر پاتک دشمن ادامه داشت و شلیک گلولههای تانک آنها برای یک لحظه هم قطع نمیشد. تعدادی از بچهها شهید و مجروح شده بودند. در فکر درگیری بودم که دیدم....
🌷که دیدم تانکهای دشمن، یکی پس از دیگری منفجر میشوند! با انفجار چندین تانک بقیه تانکها مجبور به فرار شدند. از لابهلای دود و آتش، به میانه میدان نگاه کردم. اکبری رضایی را دیدم که با قامتی بلند، دلاورانه آر.پی.جی را روی دوشش گذاشته و در میان تانکهای دشمن، به این سو و آن سو میرود و از پهلو و از پشت، آنها را شکار میکند. بعد از فرار تانکها به سنگر اکبری رفتم. دیدم آرام نشسته است. صورتش را گردوغبار پوشانده بود. با دیدنم لبخندی زد و با دست اشاره کرد که پهلویش بنشینم. فورا نشستم. در همین حال محسن با رکابی آمد و گفت: اکبری مهمات نداریم ... تلفات زیاد است ... حجت هم سرش قطع شده ... چه کار کنم؟ اکبری لبخندی زد و گفت: امروز عاشورا است ... برو که نوبت تو هم میرسد!
🌷محسن راهی شد بدون اینکه حرفی برای گفتن داشته باشد. از اکبری خداحافظی کردم. بین راه، بسیجی دلاور صفاری را دیدم. آنقدر گلوله آر.پی.جی زده بود که به سختی صدایم را میشنید، اما با دیدنم لبخندی زد و گفت بیا جلو. جلو رفتم. دستش را توی جیبش کرد و چند عدد شکلات که از سوپرمارکت عراقیها خریده بود به من داد. خداحافظی کردم و به سمت بالا رفتم. همراه مرتضی و سید محسن مشغول دیدهبانی آرایش تانکهای دشمن بودم که متوجه شدم، صورتم داغ شد. به کنار دستم نگاه کردم. محسن را ندیدم. به پشت سر برگشتم. دیدم گلوله تانک سر محسن را برده و خون گرم اوست که به صورتم پاشیده شده است....
🌹خاطره ای به یاد شهید سیدمحسن طباطبایی
راوی: رزمنده دلاور مهدی کیامیری
📚 کتاب "کبوتران مدرسه"
منبع: سایت نوید شاهد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313
4_5996653086934829260.mp3
3.51M
🏴 #ایام_فاطمیه
♨️مقام و فضیلت حضرت زهرا(س)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
🆔️ @shohada_tmersad313
✨✨✨
دوست داشت گمنام باشد
میگفت: « آی نمیدونی
چه لذتی داره آدم برای خدا
تکهتکه بشه و هیچی ازش باقی نَمونه که کسی بشناسدش! »
در جزیرهمجنون به آرزویش رسید.
📎پ ن : فرمانده گردان مالک اشتر لشکر ۲۷ حضرترسول ﷺ
●شهادت: ۴ اسفند ۶۲ عملیاتخیبر
#شهید_جاویدالاثر_محمدرضا_کارور❤️
🆔️ @shohada_tmersad313
✨✨✨
« همه شرایط را بسنجید امّا بدانید
آنکه به کار ما نتیجه میدهد
عنایتِ خداست.»
#شهید_حسن_باقری❤️
#نابغه_دفاعمقدس
🆔️ @shohada_tmersad313
✨✨✨
#پیامکی_از_بهشت 💐
اگر مي خواهيد در دو عالم سرافراز و سعادتمند باشيد ، خودتان را از ائمه معصومين نه جلو بيندازيد و نه عقب ، پشت سر آنها حركت كنيد و در كارها و مشكلات به آنها متوسل شويد و آنها را شفيع خود قرار دهيد .
#شهید_والامقام🌷
#محمدعلی_حجتی❤️
🆔️ @shohada_tmersad313
🕊 اینگونه شهید شدم ...‼️
💐 روایت نحوه شهادت شهید ابولفضل شیروانیان از زبان خودش
💠 همسر محترم شهید ابوالفضل شیروانیان:
هنوز دوستهایش نیامده بودند تا نحوه شهادت ابوالفضل را بگویند. نمیدانستم هنگام شهادت چه اتفاقی برایش افتاده است. یک شب خوابش را دیدم. گفتم، «ابوالفضل چرا دیر کردی؟»
🕊گفت، «کار داشتم باید تعداد بسیاری سوال، جواب میدادم.»
🌸گفتم، «از خودت بگو، وقتی زخمی شدی درد داشتی؟»
🕊گفت، «راه افتادیم به سمت یک مقر برویم. فردی به من گفت، بایست. ایستادم.»
🌸پرسیدم، «چرا ایستادی؟»
🕊گفت، «در غربت یک آشنا پیدا کرده بودم و خوشحال بودم. از من پرسید، تو دوست قاسم هستی؟ پاسخ مثبت دادم. گفت، پس بنشین. گفتم، سرم سنگین است. گفت، ابوالفضل سرت را روی پای من بگذار. سرم را که روی پایش گذاشتم، گفت: بلند شو تا برویم. بلند شدم. دیدم در یک باغ بزرگ پر از میوه ایستادیم. به من گفت، آقا ابوالفضل چند تا از این میوهها بخوری سر دردت خوب میشود. منم تعدادی میوه خوردم. بعد هم رفتیم و تمام.»
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313
💐پیکر مطهر شهید والامقام محمد کوشمقانی شناسایی شد
💠لحظاتی پیش پدر و مادر شهید بزرگوار خبر تفحص و شناسایی فرزند خود را دریافت نمودند
💐شهید محمد کوشمقانی جمعی لشکر ۲۷ محمد رسول الله ص در جریان عملیات والفجر ۹ به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر مطهرش در منطقه برجای مانده بود
💠لحظاتی قبل مسئولین محترم سپاه با حضور در منزل شهید به چشم انتظاری این پدر و مادر صبور پایان دادند
💠 اطلاعات تکمیلی در خصوص مراسم وداع و تشییع و تدفین پس از هماهنگی با خانواده معظم شهید متعاقبا اعلام خواهد شد.
http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3067
🆔️ @shohada_tmersad313
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹نماهنگ آیههای سرخ
🌹ویژه شهید مدافعحرم #عمر_ملازهی
عمر فکرهای بزرگی توی سرش بود!
میگفت: ما اهل سنت
باید با خــــون خودمون
داعــــش رو رُســــوا کنیم
و نباید اجازه بدیم که
به حریم نوه پیامبرﷺ جسارت بشه!
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🆔️ @shohada_tmersad313