eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
229 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
📿 می آیی ... 📿 نمی آیی ... 📿 می آیی ... 📿 نمی آیی ... 📿 می آیی ... 📿 نمی آیی ... چه بلاتکلیف است تسبیح مـــــادر گمنـــــام 🌹من خواهرتم شهیدگمنام 🌹من مادرتم شهیدگمنام 🌹به خواهری بپذیرم 🌹به مادری بپذیرم 🌹برادر شهیدم 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
شرح عملیات ✴️ رژیم‌ حاکم‌ بر عراق در سال‌ 1359 با گسترده‌ی‌خود، آن‌ شهر را به‌ اشغال‌ در آورد و با تجاوز خود به‌ جان‌ و مال‌ وناموس‌ مردم‌، دختران‌ و زنان‌ جوان‌ را نموده‌، در جمعی‌ دفن‌ کردند و حتی‌ به‌ دختر بچگان‌ کم‌ سن‌ و سال‌ نیز رحم‌نکردند و با به‌ اوج‌ رساندن‌ جنایات‌ خود، روی‌ تاریخ‌ راسفید نمودند. 🔹 آفرینان‌ سپاه‌ اسلام‌ (متشکل‌ از ارتش‌ و سپاه‌) برای‌ آزادسازی‌ هویزه‌ از چنگال‌ خونین‌ دشمن‌، را در تاریخ‌15/10/59 در منطقه‌ی‌ غرب‌ این‌ شهر آغازکردند. در دقایق‌ نخست‌ِحمله‌، تمام‌ مقدم‌ دشمن‌ تسخیر می‌شود و با ادامه‌ و محاصره‌ی‌ دشمن‌، نزدیک‌ دو هزار نفر از آنان‌ به‌ اسارت‌ درمی‌آیند. پس‌ از نبردی‌ سنگین‌، فعال‌ دشمن‌ به‌ محاصره‌ و بعد به‌ تصرف‌ در می‌آید. لحظه‌ به‌ لحظه‌ خبرهای‌ پیروزی‌ سپاه‌ از شادی‌ و امید در دل‌ها بر می‌انگیزد تا این‌ که‌ متأسفانه‌ بنی‌ صدر خائن‌ و هم‌ پیمانان‌ او، پشتیبانی‌ آن‌ها قطع‌ می‌گرددو تانک‌های‌ ایران‌ به‌ طرز مشکوکی‌ از خطوط‌ مقدم‌ اقدام‌ به‌ می‌کنند. نیروهای‌ پیاده‌ که‌ شامل‌ تعدادی‌ از رزمندگان‌ سپاه‌ بودند، به‌ محاصره‌ی‌ دشمن‌ در می‌آیند. تعدادی‌ از تانک‌هاکه‌ از غروب‌ پانزدهم‌ دی‌ ماه‌ در خواست‌ سوخت‌ و می‌کردند،به‌ غنیمت‌ دشمن‌ در می‌آیند. با کمبود مهمّات‌ مواجه‌می‌شود و ... هویزه ✳️ نیروهای‌ سپاه‌، بسیج‌، عشایر، دانشجویان‌ پیرو خط‌ امام‌و تعدادی‌ از نیروهای‌ پیاده‌ی‌ ارتش‌ در مقابل‌ ادوات‌ زرهی‌ دشمن‌می‌ایستند. " فرمانده‌ دلیر سپاه‌ هویزه‌، به‌ جنگ‌شدیدی‌ با دشمن‌ می‌پردازد. تنها سلاح‌ سنگین‌ وی‌ آر.پی‌. جی‌ هفت‌ است‌ که‌ آن‌ نیز در حال‌ تمام‌ شدن‌ است‌. دشمن‌ از به‌ خشم‌ آمده‌، تلاش‌ می‌کند این‌ دژ را در هم‌ بشکند ولی‌ هر بار با پایمردی‌ و مقاومت‌ بی‌ نظیر او و یارانش‌ مواجه‌ شده‌ وبا از دست‌ دادن‌ تعدادی‌ تانک‌، زمین‌گیر می‌شود. 🔹تعدادی‌ از نیروها هدف‌ مستقیم‌ تانک‌ قرار گرفته‌ و می‌شوند. حلقه‌ی‌ محاصره‌ لحظه‌ به‌ لحظه‌ تنگ‌تر می‌شود ونفرات‌ یک‌ به‌ یک‌ به‌ می‌رسند. حسین‌ با آخرین‌ موشک‌، یک‌تانک‌ را به‌ آتش‌ می‌کشد و خود نیز هدف‌ یک‌ گلوله‌ تانک‌ شده‌ به‌ می‌رسد. رزمندگان‌ اسلام‌ با غلتیدن‌ در خون‌ پاک‌ خود، حماسه‌ی‌ هویزه‌ راجاودان‌ ساختند و بدین‌ ترتیب‌ نام‌ هویزه‌ در تاریخ‌ کشور ما با احترام‌ ومظلومیت‌ باقی‌ ماند. شادی روح شهدا صلوات🌹 🆔 @shohada_tmersad313
🌹مردی که بریتانیای کبیر از او میترسید‼️ ♦️بنز سیاه‌رنگی وارد پادگان شد! همه کنار رفتند تا ماشین، خود را به جنازه برساند. یک نفر از آن پیاده شد و در کنار جسد ایستاد. از جسد نمونه‌گیری کرد و رفت... سفیر ی کبیر بود. می‌خواست به مطبوعش اطمینان دهد که دیگر زنده نیست! 📚 کتاب حاشیه‌های مهم‌تر از متن نوشته‌ی محمدعلی الفت‌پور ص42 🌹بزرگ‌باد؛ یاد و نام نواب صفوی پیشاهنگ جهاد و شهادت... 🆔 @shohada_tmersad313
💔 مادر من یک زن فوق العاده است ، خبر شهادت بابا که رسید رفت دو رکعت نماز خواند... همه ی ما را مادرمان آرام کرد ، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند ، وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شدیم خطاب به جنازه بابا گفت : الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند... همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم . بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار میشد ، یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور ... دلم سوخت وقتی برادرم جهاد رو دیدم ... مثل بابا شده بود ... خون ها رو شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود ، جای کبودی و خون مردگی ها ... تصاویر شهادت بابا و جهاد باهم یکی شده بودن و یک لحظه به نظرم رسید من دیگه نمیتونم تحمل کنم ... باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی رو آروم کرد . وقتی صورت جهاد رو بوسید ، گفت : ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده ؟! ، البته هنوز به" اربا اربا " نرسیده ... باز خجالت آروممون کرد.... 😥 فاطمه مغنیه خواهر سالروزشهادت 🥀 یاران آخرالزمانی با نشر مطالب، شوید که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست" 🆔 @shohada_tmersad313
گفتم ڪجا ، گفتا دمشق ↫گفتم چرا ، گفتا ڪه عشق ♥️ گفتم وَ ڪِی، گفتا ڪه حال ↫گفتم بمان ، گفتا محال 📛 گفتم مرو ، گفتا ڪه لا ↫برپاست آنجا ڪربلا باید "ولی" یاری ڪنم ↫ زینب علمداری ڪنم ✊🕊 🌹 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
🔰 شهدای دو قلوی پرورشگاهی که پدر و مادر نداشتند ولی داشتند 🔹️ثاقب و ثابت شهابی نشاط، بودند که سال ۱۳۴۳ داخل سبدی در کنار یک شیرخوارگاه رها می‌شوند. ◇ شهیدان «ثاقب و ثابت شهابی نشاط»🌷 دوقلوهای پرورشگاهی بهزیستی در دهه چهل، قصه غریبی دارند که حتی در میانه مستندها و کتابهای مطرح شهدا مهجور مانده‌است. ◇ غریب‌تر اینکه نام "ثابت" به واسطه پرورشگاهی بودن و قوانین خاص📑 آن زمان، در پیچ و خم‌های اداری بنیاد شهید این جانباز شیمیایی دفاع مقدس حتی به عنوان دفاع مقدس ثبت نشده است😔 ◇ سال ۶۲ این دو بردار به عنوان به همراه ۱۲ نفر دیگر از جوان هم پرورشگاهی وارد مناطق عملیاتی شدند. ◇ وقتی به آنها گفتند که شما که پدر و مادر ندارید❌ و پرورشگاهی هستید برای چی آمده‌اید جبهه؟ گفتند: ما پدر و مادر نداریم؛ شرف که داریم، غیرت که داریم. ◇ این دو برادر تا روز آخر جنگ حضور داشتند و بارها مجروح شدند💔 و سرانجام ثاقب سال ۱۳۷۷ در اثر استنشاق گازهای شیمیایی شده و ثابت هم به همین شکل در سال ۱۳۸۵ بعد از تحمل رنج‌های بسیار به شهادت رسید🕊 ◇ جالب بود که این دو بعد از جنگ در هم حضور داشتند و به بچه‌های بی سرپرست خدمت می‌کردند. 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
🌺🌸🌻🍀🌹🍀🌻🌸🌺 سلام و تبریک مجدد عید مبعث ؛ روز عید ویژه یادی کنیم از شهداء و عشق شهدایی...؛ 🌹شهدا_عاشق‌ترند!!🌹 🌷يه روز داشتیم با ماشین تـو خیابون می‌رفتيم، سر یه چراغ قرمز ؛ پیرمـرد گل فروشى با یه کالسکه ایستاده بود. منوچهر داشت از برنامه‌ها و کاراهایی‌ که داشتیم می‌گفت ؛ ولى مـن حواسـم به پیرمرده بود. منوچهر وقتی دید حواسم به حرفاش نیست ؛ نگاهمو دنبال کرد و فکر کرده بود دارم به گلها نگاه می‌كنم....؛ 🌷توى افکار خـودم بودم کـه احسـاس کـردم عطر گل ماشین را لبریز کرده...!!! نـگاه کردم دیـدم منوچهر داره گلها رو دسته دسته می‌ريزه داخل بغلم. همه گلهاى پیرمرد را یک جا خریده بود!! بغل ماشین ما، يه خانوم و آقا تو ماشین بودن. خانومه خیلى بد حجاب بود. به شوهرش گفت: "خاااااک بر سرت…!!! اين حزب اللهیا رو ببین همه چیزشون درسته...." 🌷يه شاخه برداشت و پرسيد: "خانمم اجازه هسـت؟" گفتـم: "آره." گل رو داد به اون آقاهه و گفت: "اینو بدید به اون خواهرمون." اولين کاری که اون خانومه کرد، اين بود که رژ لبشو پـاك کرد و روسریشو کشـید جلو!!! به اندازه دو، سه چراغ همه داشتـن ما رو نگاه می‌کردن...!!! 🌹خاطره اى به ياد فرمانده سید منوچهر مدق یاد و خاطره شهداء جاودانه و روحشان شاد باد. 🌹🌺🌸🌻❤🌻🌸🌺🌹 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
🟢 علیه‌السلام: ⚪️ گویا مردمى را می‌بینم که در براى دسترسی به قیام کرده‌اند ولى این حق را به آنها نمی‌دهند. باز آنها می‌کنند ولى به آن نمی‌رسند. آنان با مشاهده چنین وضعیتی، شمشیرهاى خود را حمایل کرده و آنگاه آنچه را که می‌خواهند به آنها می‌دهند ولی آنها نمی‌پذیرند... و در نهایت، قدرت را به دست فرمانروای اصلی شما می‌سپارند. کشته‌های آنان اند، آگاه باشید اگر من آن روز را درک می‌کردم خود را براى صاحب الامر ذخیره می‌کردم. 🔴 الغیبة نعمانی صفحه ۲۷۳ 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
خدایا میشود: در تیتر نیازمندی های روزگارت بنویسی: به یک نوکر ساده جهت شدن نیازمندیم 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خاطره ای عجیب از ملاقات امام خامنه ای بایک خانواده 🔹من بال و پر شهید را می بوسم 🔹پا تا به سر شهید را می بوسم 🔹دستم نرسد اگر به دامان شهید 🔹دست پدر شهید را می بوسم . 🌷 🆔 @shohada_tmersad313