eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
229 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد 🎊باده خرم عید است که در ساغر شد 🌹روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر 🎊که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد 🌹🎊عید فطر، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد🎊🌹 🎊این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام تبریک و تهنیت عرض می‌نماییم. 🌹✨ 🎊🌹✨ ✨🎊🌹✨ 🌹✨🎊🌹✨ 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹دیوارنگاره «شهید ابراهیم هادی» در سالروز تولدش 🔹دیوارنگاری یادمانی شهید جاویدالاثر «هادی» از رزمندگان گردان کمیل در منطقه ۱۲ شهرداری تهران تقاطع بزرگراه شهید «محلاتی» با مساحت ۲۷۴ متر مربع طی ۱۰ روز به اجرا در آمد. 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال می‌کردند. 🔹خبرنگار ژاپنی پرسید: 🔹شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. 🔹سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. 🔹تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. 🔹خبرنگاران حیران ایستادند. 🔹شیرودی آستینهایش را بالا زد. 🔹چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ 🔹خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ 🔹هنوز مصاحبه تمام نشده! 🔹شیرودی همانطور که می رفت برگشت؛ لبخندی زد و بلند گفت: 🔹نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است. 🔹شهید علی اکبر شیرودی... 🔹درس اخلاق... 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
+روحت‌روکجاجاگذاشتی؟! - پیشِ‌شهدا،وسطِ‌بارونِ‌تیروخمپاره :) بچه‌ها! پاۍآدم‌جایۍمیره که‌دلش‌رفته. دلهارومواظب‌باشیم تاپاجاۍبدنره. 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می‌گفت: یکی‌شان آمد به خوابم و گفت: جنازه‌ی من رو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازه‌ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. این‌بار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه‌ها. روی سینه یکی‌شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی».بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره. شهید امیرناصر سلیمانی 📚فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶ و به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید بلکه آنها زنده‌اند؛ و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند سوره بقره، آیه۱۵۴ 🆔 @shohada_tmersad313