🌷🌷 🔰ژنرال ایرانے❕ جبار در دورانی که من فرمانده گردان امیرالمومنین(ع) بودم، فرمانده گروهان بود. خوب میشناختمش . ولایت مداری اش زبانزد بود. همین ولایت پذیری اش را نسبت به فرمانده هانش هم داشت. حرف فرمانده را میفهمید و آنقدر روی نظر فرمانده هان دقت نظر داشت که همیشه در هر عملیاتی که بود کمترین آسیب به نیروهایش می رسید . سال ها بعد وقتی بحران سوریه پیش آمد و روسیه تانک های T-72 را وارد جنگ کرد . وقتی با نیروهایی مثل جبار روبرو شدند که در روسیه آموزش کار با این تانک را دیده بودند ذوق زده شدن، چون خودشان به امثال جبار آموزش داده بودند. برای همین با خیال راحت تانک هایشان را می سپردند دست یک نیروی ایرانی و آموزش دیده در حد ژنرال ارتش روسیه برای جبار احترام قائل بودند .  •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

🌷🌷 از ڪودڪے روے عباداتش حساس بود. هم نماز میخواند و هم اهل قرائت قرآن بود. حتے گاهے ایرادات احڪام من و پدرش را مثلا در وضو گرفتن متوجه مے شد و به ما گوشزد مے ڪرد. از سنین پایین روزه هم میگرفت. نماز را حتما اول وقت مے خواند و زمان آن را به تاخیر نمے انداخت. •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

یا اباعبدالله (علیه السلام)❣ هــر زمانی که دلــم یاد شمـا مـی افـــتد گـذر زندگـی ام سـمت خـدا مـی افــتد این چه سِری سـت که هـرگاه مسـافر داری بـاز هـم اسم مـن گمشده جا می افـتد؟! 🆔 @shohada_tmersad313

🌷🌷🌷 «ڪ🕊ـبوتران خمینے» 🌹شهید علی خدمتی بیدگلی ((ســالروز شهادتــ)) •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

🌷🌷🌷 🔅نام و نام خانوادگی: علی خدمتی بیدگلی 🔅نام پدر: ذوالفقار 🔅 شغل: فرهنگی 🔅تاریخ تولد: 1/6/32 🔅تاریخ شهادت:57/7/17 🔅محل شهادت: آران و بیدگل •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

🌷🌷🌷 على سال 1332ش در خانواده‏اى فقير در بيدگل به دنيا آمد. به علت اختلافات خانوادگی و جدایی والدین پدربزرگ على حضانت او را به ‏عهده گرفت. وى بعلت فقر مالی مجبور شد روزها به قالى‏ بافى مشغول شود و شب به مدرسه برود و گاهى نيز با ساختن اسباب‏بازى و فروش آنها، خرج قلم و دفتر خود را تهيّه كند . قضا و قدر الهى، مادر را از على گرفت و روح رنج ديده‏ ى او را آزرده ‏تر كرد. در اين موقع على تصميم گرفت در مغازه ‏ى نانوايى به كار مشغول شود. علاقه و استعداد على باعث شد خيلى سريع آموزش‏هاى لازم را ببيند. كار در نانوايى در كنار استادى خوش‏صدا، زمينه‏اى شد كه على به مديحه ‏سرايى علاقه ‏مند شود و كم‏كم بتواند روى پاى خود بايستد ولى مشيّت الهى اين دوران را با مرگ پدربزرگ كوتاه كرد و على واقعا تنها شد •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

👆👆👆 عشق به اهل ‏بيت عليه  ‏السلام و علاقه به مديحه‏ سرايى آل‏على عليه ‏السلام او را در مسير تازه‏ اى از زندگى انداخت. پس از ازدواج و استخدام در آموزش و پرورش، با روح بلندى كه داشت، توانست ضمن خدمت در مدارس و نظافت آنها، ادامه‏ ى تحصيل بدهد و در كنار كمك به خانواده در امر قالى‏بافى، در مجالس و محافل مذهبى به ذكر فضايل اهل‏بيت عصمت عليه ‏السلام بپردازد. علی در این مجالس به بيدارى مردم می پرداخت و در هر موقعيّت ممكن جنايات رژيم را متذكّر می شد. مأموران شاه، كه قصد داشتند هر صدايى رادر گلو خفه كنند، متوجّه روشنگرى‏هاى على شدند و در عصر روز هفدهم مهر ماه سال 57 او را هدف گلوله قرار دادند و خودشان پيكر مجروح او را به بيمارستان بردند و در نهايت به شهادت رساندند. على هميشه خانواده خود را به دستگيرى از بيچارگان و يتيمان سفارش مى‏كرد و با وجود فقر مالى از هيچ خدمتى به مستضعفان كوتاهى نمى‏نمود. •••▪️🕊🌷🕊▪️•••

لیست زائرا دستِ کیه؟😔 هی خط میخورم چه سِریه... #کربلا_نرم_کجا_برم...💔 #مجتبی_رمضانی 🆔 @shohada_tmersad313